فقط غلام حسین باش

فقط غلام حسین باش (nbookcity.com)

دانلود کتاب فقط غلام حسین باش

کتاب فقط غلام حسین باش اثری فوق العاده است و به وضوح، عنایات و لطف خداوند در سایه سادگی و اخلاص رزمندگان موج می‌زند!

از ویژگی‌های بارز کتاب حاضر؛ صداقت، سادگی و صراحت حسین رفیعی در بیان خاطراتش است و شما با مطالعه آن با زوایای تازه‌ای از گنجینه‌های دفاع مقدس آشنا می‌شوید. حمید حسام نویسنده و خاطره‌ نگار این کتاب درباره روش کار خود می‌گوید:

«مصاحبه دقیق و جزء به جزء براساس رعایت زمان‌بندی و با تمرکز بر روایت راوی در کنار مشاهدات عینی او شیوه من در نگارش کتاب‌های این چنینی است.» خواندن کتاب فقط غلام حسین باش به قدری لذت‌بخش است که دوست ندارید حتی برای یک لحظه آن را زمین بگذارید و به کار دیگری مشغول شوید تا از سرانجام حسین غلام مطلع شوید!

خلاصه کتاب

برای استفاده‌ی بهتر از کتاب‌های حوزه‌ی ادبیات پایداری و دفاع مقدس، باید با عملیات‌هایی که صورت گرفته آشنا بود تا از فضای کتاب درک بهتری به دست آورد. لذا برای درک بهتر کتاب فقط غلام حسین باش آشنایی با عملیات‌های (به ترتیب کتاب) والفجر۲، ۵ و ۸؛ کربلای ۴و ۵، والفجر ۱۰، نصر۴ و بیت‌ المقدس۲ بسیار کمک کننده است.

کتاب از دو بخش تشکیل شده، که مرز بین این دو بخش تحول راوی و سر به راه شدن اوست. حسین سر سفره‌ی پدری باایمان و با نان حلال بزرگ می‌شود اما بعد از مرگ پدر، رفیق ناباب حسین را حسین شهرزاد و دم‌خور با خلافکارهای شهر می‌کند، اما تقدیر برای حسین جور دیگری رقم خورده و قرار بر این است که زندگی‌اش به دست دو علی دگرگون شود: علی هاها و علی چیت‌سازیان…

راوی از نیروهای تحت فرماندهی علی چیت‌ساز است و به خاطر همین، نگاهش به سمت مراد است و بیشتر از روایت خودش از علی چیت‌سازیان می‌گوید و سعی بر شبیه او بودن دارد. کتاب فقط غلام حسین باش روایت نفوذ به دل دشمن و شناسایی بیخ گوش سربازان عراقی، زیر گرمای طاقت‌ فرسای جزیره مجنون و داخل آب خروشان اروند و در باد و بوران کردستان است.

پس برای آشنایی با علی چیت‌سازیان و واحد اطلاعات – عملیات لشکر انصارالحسین همدان – کتاب فقط غلام حسین باش اثر قابل قبولی است. صبر و استقامت همسر راوی جداً ستودنی است. با تمام سختی‌هایی که برایش پیش می‌آید زبان به گلایه و شکایت باز نمی‌کند.

بخشی از متن کتاب

در بخشی از کتاب فقط غلام حسین باش می خوانیم: سریع خودم را رساندم به عمو مفرد و مسئولین گردان؛ و گفتم عراقی‌ها منتظر ما نشسته‌اند و یک میدان مین جدید هم زده‌اند. تصمیم گیری در آن شرایط که گردان چشم انتظار فرمان حمله بود، کار ساده‌ای نبود. باید همزمان هم میدان مین دوم خنثی شود، هم با کمین دشمن درگیر می‌شدیم و هم با نیروهای آماده و هوشیار دشمن در خط‌شان. فکر اینکه بدون درگیری گردان از مقابل کمین چند نفره عراقی‌ها عبور کند، محال بود.

لذا همان جا تصمیم گرفته شد که در گام اول یک دسته تخریب‌چی برای باز کردن معبر، جلوتر از میدان مین دوم اقدام کنند و در مرحله دوم چند نفر داوطلبانه بروند سر وقت کمین دشمن و بلافاصله گردان خودش را به خط اول برساند. در اجرای این طرح، چنانچه یکی از گام‌ها به موقع و در زمان خودش برداشته نمی‌شد، کار در مرحله بعدی گره می‌خورد و سرانجام آن قتل عام نیروهای خودی بود.

در گام نخست قرار شد چند نفر با نیروهای کمین دشمن درگیر شوند. حاج ولی سیفی، علی مظاهری، کریم ملکی و حیدری دلگرم داوطلب شدند. چون راه را من بلد بودم، جلو افتادم و تخریب چی‌ها پشت سرم، تا راه برای ایجاد معبر در میدان مین دوم و عبور گردان باز شود. تخریب چی‌ها دست به کار شدند و میدان مین دوم هم باز شد. و ابتکار مفرد در اجرای همزمان درگیری با کمین و عبور گردان در حین درگیری از معبر هم جواب داد.

پس از سقوط کمین، نیروهای گردان حضرت علی اکبر مثل عقاب خودشان را رساندند روی خط دشمن. با اینکه آنان مهیای مقابله با ما بودند، اما کم آوردند و خدا در دلشان رعب و وحشتی انداخت که ظرف چند دقیقه خط سقوط کرد. عده‌ای از آنان کشته شدند و عده‌ای دیگر اسیر و مجروح. ما هم چند شهید و مجروح دادیم. هنوز نیمه شب بود. تصمیم گرفتم با چهار اسیر عراقی به عقب برگردم.

وقتی آنها را دیدم، بغل‌شان کردم و بوسیدم. انگار قوم و خویش خودم را دیده‌ام. یکی از آنها هم ذوق زده گفت: «تهران، تهران!» معلوم بود از اسارتش خرسند است و بقیه هم عکس‌های خانواده‌شان را نشان می‌دادند. اما با همه رافت و نرمی، به دلیل تاریکی شب و خطر فرار یا دست به اسلحه بردنشان، ناچار بودیم دستشان را ببندیم. یکی از بچه‌ها گفت: «حسین محکم ببند، فرار نکنند.»

چرا باید این کتاب را بخوانیم؟

سردارشهید حسین همدانی در زمان حیاتش در مورد این کتاب گفته است: «کتابی قابل توجه است چون هم راوی و هم نویسنده آن هردو در صحنه جنگ حضور داشته‌ اند و آقای حمید حسام نویسنده کتاب فقط غلام حسین باش نیز به خوبی توانسته است،‌ فضای آن زمان را بیان کند.»

خاطرات رزمندگان دوران دفاع مقدس پر است از روایت انسان‌ هایی که حضور در عرصه جهاد و جبهه‌های حق علیه باطل، زندگی آن‌ها را دگرگون کرده است و در اصطلاح آن‌ها را از این رو به آن رو کرد. حسین رفیعی رزمنده همدانی هشت سال دفاع مقدس یکی از همین افراد بود.

کسی که سال‌های سال اهالی روستای حصارخان همدان او را به «حسین غلام»، جوان شر و نااهل روستا می‌شناختند که شب و روزش با دعوا و کفتربازی می‌گذشت؛ اما حضور او در جبهه و آشناییش با شهید علی چیت‌سازیان «حسین غلام» را تبدیل به «غلام حسین» کرد؛ رزمنده شجاعی که پای ثابت نیروهای اطلاعات عملیات سپاه انصار الحسین(ع) همدان شد…

کتاب فقط غلام حسین باش تحول روحی «حسین» پس از پیروزی انقلاب اسلامی، علاقه او به سپاه پاسداران و حضورش در جبهه‌های نبرد، آشنایی‌اش با شهدا و درنهایت، تغییر مسیر زندگیش را شرح می‌دهد. علی چیت‌سازیان با تشکیل «لشکر انصارالحسین (ع)» در همدان، به عنوان «فرمانده اطلاعات و عملیات» این یگان برگزیده شد و در بیشتر عملیات‌هایی که برای مقابله با متجاوزان طراحی شد، شرکت کرد.

او چند بار مجروح شد، اما هربار با جدیتی بیشتر و عزمی راسخ‌تر، به جبهه برمی‌گشت. علی با وجود اینکه مسئولیت سنگین فرماندهی اطلاعات و عملیات لشکر انصارالحسین(ع) را به عهده داشت، هیچ‌گاه از نیروهای مخلص بسیجی دور نمی‌شد. تأثیر شخصیت او بر نیروها بسیار زیاد بود. از ویژگی های این اثر آن است که راوی، در عین بیان واقعیت‌های گفتاری، عناصر زیباشناختی آن را هم بیان می‌کند.

نقد کتاب فقط غلام حسین باش

در کنار لذت خواندن خاطره‌ی یک زندگی از دفاع مقدس، کتاب فقط غلام حسین باش اشکالاتی هم دارد از جمله اینکه، بخش دوم کتاب خیلی کلی است و بهتر بود به چند فصل تقسیم می‌شد. راوی از علی هاها به عنوان یکی از دو مرادش نام می‌برد، اما آنطور که باید به معرفی این شهید نمی‌پردازد.

روایت، حس خواندن خاطره و در کنارش داستان یک زندگی را ندارد، بیشتر شبیه گزارش اتفاقاتی است که برای راوی پیش آمده. البته با توجه به اینکه چاپ سال۹۳ است و جزو کارهای اول نویسنده به حساب می‌آید این مورد قابل اغماض است.

حمید حسام در کتاب فقط غلام حسین باش، روایتی از زندگی یک جانباز دارد. از دوران کودکی با او همراه خواهیم شد تا به بزرگسالی و آینده‌اش برسیم و به شجاعت و حضورش در جبهه‌ها آفرین بگوییم. کتاب پیش رو برای طرفداران زندگینامه‌ های شهدا و رزمندگان و دوست‌داران خاطرات دفاع مقدس، خواندنی و جذاب است.

فقط غلام حسین باش کتاب بسیار زیبایی است و با خواندن این زندگینامه برای شهید چیت‌سازیان گریه خواهید کرد!

کتاب های پیشنهادی

تعداد بازدید: 319 بار

Hamid%20Hesam%20 %D8%AD%D9%85%DB%8C%D8%AF%20%D8%AD%D8%B3%D8%A7%D9%85

عنوان کتاب: فقط غلام حسین باش

روایت جانباز سرافراز حسین رفیعی

نویسنده: حمید حسام

تعداد صفحات کتاب: 204 صفحه

زبان کتاب: فارسی

حجم فایل: 16.74 مگابایت

نوع فایل: PDF (ZIP)

منبع: شهرکتاب

دکمه دانلود قابل مشاهده برای کاربران ویژه:

نوشته‌های مشابه

شجاعی در داستان‌های مجموعه «امروز، بشریت…» از نظر محتوایی بسیار صریح و رک می‌نویسد. عبارات به کار رفته در داستان‌های او گرچه توهین‌آمیز و رکیک نیست؛ اما بسیار بی‌پروا پشت سر هم به کار رفته است و فضایی به شدت منتقد را...
بروزرسانی: 2 سال قبل
تعداد بازدید: 187
شما هرگز با هیچ‌چیزی رویارو نمی‌شوید که نتوانید آن را تحمل کنید. زندگی هرگز چیزی به شما نمی‌دهد که نتوانید آن را به دست بگیرید، حتی احساس عدم توانایی در به دست گرفتن زندگی. زیرا شما زندگی هستید و زندگی علیه شما نیست...
بروزرسانی: 2 سال قبل
تعداد بازدید: 1048

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *