دانلود کتاب مانه و ابژه نقاشی
برای شناخت میشل فوکو کتاب مانه و ابژه نقاشی میتواند به باورمندان و علاقه مندان این نویسنده تاثیرگذار باشد.
فوکو نخستین کسی بود که فرضیه روشنگری درباره عینی بودن شناخت را زیر سوال برد. فوکو عنوان کرد که زبان، حقیقت جهان را بیان نمیکند بلکه بازتابی از تجربهٔ شخصی فرد است. در انسان شناسی هم فوکو مطرح کرد که میان استفاده از زبان و قدرت، نوعی همبستگی وجود دارد، به گونهای که زبان برای قدرتمندان و صاحبان امتیاز جنبهٔ ابزاری دارد و در حفظ و حمایت از پایگاه اجتماعی-سیاسی آنها عمل میکند.
برخی فوکو را یک نوساختارگرا میدانند اما اغلب او را اندیشمندی پساساختارگرا میدانند. از آثار مهم فوکو میتوان به نظم اشیا، نظم گفتمان، دیرینه شناسی دانش، مراقبت و تنبیه، پیدایش کلینیک، تاریخ جنون و تاریخ جنسیت اشاره کرد، مجموعه چند جلدی درسگفتارهای میشل فوکو هم در کلژدوفرانس نیز از سوی انتشارات گالیمار منتشر شده است.
خلاصه کتاب
کتابی که در دست دارید متن سخنرانی فوکو درباره آثار ادوار مانه است که به تحلیل و تفسیر برخی از آثار مهم این نقاش فرانسوی میپردازد. اما پیش از خواندن کتاب مانه و ابژه نقاشی، مقدمهای در حکم درآمد به قلم نیکولا بوریو آمده است که توضیحات مقدماتی سودمندی درباره جنبههای مختلف تفسیرهای هنری فوکو ارائه میدهد. افزون بر این، فصلی نیز به نام «فوکو و هنر هتروتوپیایی» به قلم پیتر جانسون در قالب پیوست به کتاب اضافه شده است که به شرح و بسط ایدههای سخنرانی فوکو میپردازد و راه را برای تفاسیر دیگر گشوده نگه میدارد.
در سراسر متن تلاش شده هم معادل انگلیسی و هم معادل فرانسوی نقاشیها در پانوشت ذکر شود و همین طور واژگان مهم را به صورت پانویس در متن آورده شود. اکثر آثاری که در متن ذکرشان آمده در انتهای کتاب قابل مشاهده اند. دربارهی مواجههی فوکو با مانه که در نهایت به ایده اصلی کتاب ختم میشود باید گفت که فوکو مانه را به چشم یکی از فیگورهای گسست میبیند. گسست از گفتمانی که نقاشی غربی از آغازِ رنسانس بر اساس آن شکل گرفته بود. از قرن پانزدهم «سنت نقاشی غربی بر آن بود که تماشاگر را وادارد تا فراموش کند و از این واقعیت طفره برود که نقاشی بر قطعهی معینی از فضا ثبت میشود؛ فضایی که میتواند دیوار باشد؛ یا قاب جوبی باشد یا بوم و یا تکهای کاغذ.»
این سنت تصویری سعی داشت در عوضِ این فضای مادی که نقاشی بر آن قرار گرفته یک فضای بازنماییشده را نمایش بدهد که به واسطهی «ترفندی ایدئولوژیک مبتنی بر پرسپکتیو تکچشمی»، فضایِ مادی نقاشی را انکار کند. اما مانه همچون رخدادی، گسست از این گفتمان را میسر میکند و از این طریق نه تنها نقاشی پس از امپرسیونیسم بلکه تمام نقاشی قرن بیستم را ممکن میسازد. در واقع مانه تمام کیفیات یا محدودیتهای مادی بوم را که سنت تصویری پیش از او کوشیده بود آن را لاپوشانی کند به یکباره آشکار میکند.
درنهایت این آشکارگی باعث میشود «مانه ابژه تصویر را اختراع کند؛ تصویر به مثابهی مادیت ناب، یک سطح رنگ شدهی ساده برای وضوح بخشیدن به نوری که با عدم واقعیتاش به تماشاگر دستور میدهد خود را در جایگاه یک سوژهی خودمختار، فاقد ابزارهای ممکن برای همسان کردن یا فرافکنی خود در اثر هنریای که با آن مواجه است قرار دهد». فوکو در کتاب مانه و ابژه نقاشی نظر دارد که مانه از سه طریق این دگرگونی بنیادین را موجب میشود.
بخشی از متن کتاب
نوری که می بینند از زاویه ی روبرو و قائم است، و همانطور که می بینید، بر زن و بر تمام این بدن برهنه می تابد، و درست از جهت مخالف اش می تابد: مطلقا هیچ برجسته سازی و قالب گیری ای وجود ندارد. بدن زن درست مانند بدنهای لعاب کاری شده در نقاشی های ژاپنی است. نور مطلقا و به شدت از جهت مقابل می آید. همین نور بر صورت مرد هم می تابد، بر این نیم رخ آفیگور مردی در سمت راست هم می تابد، کاملا به طور مسطح، بدون برجستگی و بدون قالب گیری، و دو هیکل تیره، دو گت تیره ی این دو مرد، دو نقطه ی پایانی و اعلای این نوردهی از روبرو هستند، درست مانند دو بوته ای که نقاط اعلا و درخشان نوردهی درونی بودند:
نوردهی بیرونی با هیکل های این دو مرد مسدود شده و نوردهی داخلی با بوته ها تکرار شده است. این دو نظام بازنمایی، یا در واقع این دو نظام نمایش نور درون تصویر، در این جا در این پرده کنار هم قرار گرفته اند، و مجاورتشان موجب اندکی ناموزوني تصویر، ناهمگني دروني تصوير شده است؛ همان ناهمگني درونی که مانه سعی کرد به نوعی با کمک دستی که این جاست، این دست واضح که در میانه ی تصویر قرار دارد [دست متعلق به فیگور مرد سمت راست، از آن بکاهد یا شاید پررنگ اش کند – نمی دانم.
آن دو دست را که کمی قبل در پردهی در گلخانه نشانتان دادم به یاد بیاورید، که محورهای اساسی تصویر را با انگشت ها بازتولید می کردند؛ اکنون در این جا دستی دارید با دو انگشت، یک انگشت به این جهت اشاره دارد؛ یا این جهت، که دقیقا جهت نور داخلی است، نوری که از بالا و از جای دیگری می آید. و برعکس، انگشت خم شده، خم شده به سمت بیرون، روی محور تصویر، که منشاء نوری را که این جا می تابد نشان می دهد، جوری که در این دست-بازی، محورهای اساسی تصویر را مشاهده می کنید و اصل – همزمان همگرایی و ناهمگنی – ناهار در چمنزار را.
نقد کتاب مانه و ابژه نقاشی
کتاب مانه و ابژه نقاشی، اثری نوشته ی میشل فوکو است که اولین بار در سال 1971 وارد بازار نشر شد. در این رویارویی میان یکی از برترین ذهن های قرن بیستم و هنرمندی فوق العاده تأثیرگذار در شکل گیری هنر مدرن، فیلسوف فرانسوی میشل فوکو، اهمیت ادوارد مانه را در تغییر ارزش های مرسوم در هنر نقاشی مورد تحلیل و بررسی قرار می دهد. این نقد قدرتمند، در قالب پرداختی مشروح به سیزده نقاشی مانه به مخاطبین ارائه شده است.
در نظر فوکو که سیاست همیشه در اندیشه هایش نقش پررنگی داشت، ارتباط میان هنر بصری و قدرت، کاملا مشخص بود: هنرف پیشه ای زیبایی شناسانه نیست بلکه ابزاری برای کاوش _و به چالش کشیدن_ در ساز و کارهای قدرت است.
کتاب مانه و ابژه نقاشی مشارکتی برجسته و مهم در عرصه های فلسفه ی مدرن و تاریخ هنر است.
کتاب های پیشنهادی
تعداد بازدید: 214 بار
عنوان کتاب: مانه و ابژه نقاشی
نویسنده: میشل فوکو
مترجم: آرزو مختاریان
تعداد صفحات کتاب: 99 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 8.55 مگابایت
نوع فایل: PDF (ZIP)
منبع: شهرکتاب