گل ها را بچین کودکان را بکش
فرد دیگری گفت: او به راحتی از عملیات تجسس و جستجو جان سالم به در برده، آن هم از دست شکارچیانی که میتوانند حتی گرازهای وحشی را هم شکار کنند! برادرم با صدایی لرزان فریاد زد: او فرار کرده… فرار کرده…
پیشنهاد می کنیم اگر به خواندن رمان علاقه دارید، به لیست زیر سری بزنید و بهترین و جدیدترین رمانهای عاشقانه، جنایی، معمایی و … را مشاهده کنید.
ویرجینیا وولف میگوید: «نخستین گام در عمل خواندن رمـان، یعنی تأثیرپذیری تا بیشترین درک، تنها نیمی از فرایند خواندن است. اگر قرار است تا حداکثر لذت را از رمان ببریم، باید به دنبال نیم دیگر باشیم. البته نه با عجله و فوری: منتظر شوید تا غبار خواندن بخوابد، کشمکش و دودلی فرو بنشیند؛ قدم بزنید، صحبت کنید، گلبرگهای خشکیدهٔ گلی را بچینید یا بخوابید. آنوقت است که ناگهان بدون ارادهٔ ما، کتاب به سمت ما برمیگردد.»
رمان مفهومی ذهنی و انتزاعی است. یعنی رمـان مبین مفهومی ذهنی است که در نتیجهٔ خواندن رمانهای بسیار متعدد و کاملاً متفاوت شکل گرفتهاست. پس هرگاه سخن از رمان به میان میآوریم، لاجرم تعریفی را تعمیم میدهیم که هر قدر از بررسی داستانهای خاص بیشتر فاصله بگیرد، به همان میزان جالب توجهتر و کم معناتر میشود.
فرد دیگری گفت: او به راحتی از عملیات تجسس و جستجو جان سالم به در برده، آن هم از دست شکارچیانی که میتوانند حتی گرازهای وحشی را هم شکار کنند! برادرم با صدایی لرزان فریاد زد: او فرار کرده… فرار کرده…
هجده سال از اولین قرار زندگی لوک گذشته بود. حتی همان هم یک قرار واقعی نبود؛ چون آن روز با ناتالی قرار داشت و آنها در واقع شش سال قبل از آن تاریخ باهم آشنا شده بودند. آن روز آنها پیتزا خورده و روی مبل…
جوابی که به تازگی از دلال معاملات ملکی گرفته بود، او را برآشفته بود. سرش به کار خودش بود و با صرفه جویی به اندازه کافی پس انداز کرده بود تا بتواند روی پولی بگذارد که پدر و مادرش برایش گذاشته بودند تا…
چیزهایی توی من هست که سلیمی خواسته خاکشان کند. ولی هنوز آن تو نفس میکشند. فاضلابهای سیاه. سوراخ های کثافت. دستهای خونی. اینجا که بهشت نیست. هر چه هست مال من است. مال خودم…
نمی دانم چند ساعت و چقدر و چطوری غش کرده بودم، اما وقتی چشمانم را باز کردم، چشمتان روز بد نبیند. دیدم روی یک مبل راحتی کوچک در یک اتاق سه در چهار نشستهام. حالا اینکه روی مبل نشسته…
یک فرد مذهبی که یک عمر به خاطر دوری از هرگونه انحراف دست به دامن مذهب و مقولات مقدس شده و برای خود در این مسیر آبرویی کسب کرده، برایش خیلی دشوار است که بشنود راهی که رفته، درست…
سید سالخوردهترین از میان چهار برادری بود که آیدان کیش آنها را تغییر داده بود و حال مسئولیت کلیسای کلومبا را در نورث آمبریا بر عهده داشت. شاد، برادر دیگر، اسقف لستینگهام بود و برادران کائلین…
با چنگ و دندان میجنگد تا دوم بماند. دوم هم میشود و سه امتیاز برای تیم میگیرد ولی خوشحال نیست. وقتی میبینمش نفس نفس میزند و میگوید: «از تمرینا هم شش ثانیه شلتر دویدم. دور سوم…
نفیسه تا مرز سکته پیش رفت. تا اسم «جنازه بیگناه آرمان» را آوردم، شروع به جیغ کشیدن کرد و گفت: «نه… نه… نه… آرمان نمرده… آرمان بیگناهه… آرمان هیچ کارهست…» گفتم: آروم باش دختر!
نمیخواهم اسمم را به او بگویم و ترجیح میدهم پیش خودم بماند. من دیگر با میل و خواست خودم اسمم را به کسی نمیگویم. در نهایت رضایت میدهم «من همسرش هستم.» او ابرویی که توی…
من باید سریع از حرم خارج میشدم و برای پیگیری سوژه به پل آهنچی و خیابان خاک فرج میرفتم. همین طور که روی پل راه میرفتم، داشتم نقشه میکشیدم که چطوری و با چه زبانی به خانمم شرایط…
او بیرون از اتاق خالی آملیا ایستاده و منتظر بازگشتش از امآرآی بود. تراویس مشغول انتصاب افسر پلیس دیگری برای مراقبت از اتاق آملیا بود؛ درست مثل افسر بلکفورد که به مراقبت از استیو گمارده…
وبسایت شهرکتاب منبعی از کتاب های الکترونیکی است که تیم مدیریتی سایت تلاش کرده است تا محتوایی باارزش و با کیفیت در اختیار علاقمندان قرار دهد. در این مجموعه از نویسندگان و مترجمانی که مایل به همکاری با ما هستند استقبال می شود. پس از دانلود هر کتابی، فایل (pdf یا صوتی) در گوشی یا کامپیوتر شما ذخیره می شود و همیشه می توانید به صورت آفلاین مطالعه کنید و لذت ببرید.