پس از خاموشی

آخرین ویرایش: 2 سال قبل
پس از خاموشی (nbookcity.com)

دانلود کتاب پس از خاموشی

بدون شک کتاب پس از خاموشی برای علاقمندان به داستان‌های جنایی و معمایی بسیار جذاب خواهد بود.

داستان از همان ابتدا ما را روبه‌روی بن بستی می نشاند ‌که قاتل هیچ ردی ندارد. انگار موجودی است نامرئی. نه بزاقی، نه خونی، نه اثر انگشتی. او دست به هر چیزی می‌زند انگار محو می شود. ما با کتابی روبه‌رو هستیم که نویسنده‌اش درست مثل کارگردانی حرفه‌ای داستان را به تصویر می کشد. پاتریشیا کورن ول دستش را به آرامی درست لحظه‌ای که می خواهیم بلند شویم و کتاب را رها کنیم، می گذارد روی شانۀ ما، آرام زیر گوشمان می گوید: «فقط کمی تأمل کن! این صحنۀ جنایت است، شبیه یک اثر هنری. کمی بنشین، نفس نکش و خوب نگاه کن. شاید چیزی را در این تصویر دقیق و ظریف جا انداخته‌ای.»

خلاصه کتاب

زنی جوان و زیبا به قتل می رسد. پلیس به همسر او که بازیگر تئاتر است مشکوک است. خبرنگار مرموزی هم از جزئیات این پرونده مطلع شده است اما با کشته شدن خواهر خبرنگار گمانه‌زنی‌های پلیس به هم می ریزد. قتل زنان اکنون تبدیل به قتل زنجیره‌ای شده و به‌ زودی خبر قتل سوم هم می رسد. تلاش‌های پلیس و کارگاه‌های خصوصی به جایی نمی رسد تا این که شخصیت محوری داستان پس از خاموشی یعنی دکتر کای اسکاپتا، پزشک قانونی ارشد، وارد جریان می شود.

کورن‌ ول نویسندۀ صبوری است و داستانش را با صبر و جزئیات فراوان برای ما تعریف می کند. حتی توضیحات ریز قهرمان داستان باعث پس‌زدن کتاب نمی شود. زنی وسواس‌گونه و دقیق؛ زنی که محیط سرد و زنندۀ کارش را دوست ندارد؛ به جسد و جنازه‌ها مثل همکارهای پلیس یا پزشک خودش نگاه نمی کند. یکی دیگر از امتیازهای داستان و نویسندۀ کتاب این است که داستانش به‌شدت زنانه است. قهرمانِ کورن‌ول، دکتر اسکارپتا به‌ شدت زن است با ترس‌ها، علایق و سلیقه‌های زنانه، عشق‌ها و لذت‌های معمولی و حتی اشتباهات فاحشی که یک زن عاشق و تنها مرتکب می شود؛ داستان برای ما دنیای سرد و مردانه‌ای را تصویر می کند که قربانی‌هایش زنان هستند.

داستان با قتل چهارم از زنجیره قتل‌های زنجیره‌ای آغاز می شود. با کابوسی که به ما می گوید هرکدام از ما به راحتی می‌توانیم جای جسد باشیم. هر مردی که کنار ما قدم می‌زند می‌تواند قاتل باشد. مقتولِ چهارم زنی پزشک است درست مثل قهرمان داستان. یعنی یک زن هر لحظه و در هر لباسی می‌تواند موجودی آسیب‌پذیر باشد. مهم نیست کجا زندگی می کند. قهرمان کتاب پس از خاموشی در تودرتوی داستانی گیر می کند که خودش می تواند قربانی باشد و ما درست همان‌طور که گام‌به‌گام به قاتل نزدیک می شویم، لحظه‌ به‌ لحظه با قهرمان داستان هم زندگی را تجربه می کنیم و او را می شناسیم.

بخشی از متن کتاب

فرستادن لوسی به خانه آن هم در میان یک بحران خانوادگی دیگر کاری بسیار نابخردانه بود. دوری او از مادرش پیش از این هم طولانی شده بود. هرگاه لازم بود دوروتی به خاطر ملاقاتی برای ویرایش کتابش، سفری تحقیقاتی با یکی از آن جلسات بی شمار «گفتگو درباره کتاب» از شهر بیرون برود، غیبتش بیش از انتظار طولانی میشد. لوسی مجبور بود با مادربزرگش بماند تا نویسنده سرگردان سرانجام به خانه بازگردد. شاید آموخته بودیم که این خطاها را به عنوان بی مسئولیتی و بی ملاحظگی بپذیریم. شاید حتی لوسی هم این را پذیرفته بود، اما فرار ناگهانی به خاطر ازدواج با دیگری؟ خدای بزرگ، این دیگر شاهکار بود. پشتم را به لوسی کردم و صدایم را پایین آوردم.

«نگفت کی برمی گرده؟» مادرم فریاد زد: «چی میگی؟ اون یه همچین چیزی به من بگه؟ چرا اصلا باید به مادرش بگه؟ وای خدا! چطور تونست دوباره یه همچین کاری کنه، کای! اون مرد دو برابر سنش رو داره. آرماندو هم در برابر خواهرت سن داشت، دیدی چه اتفاقی براش افتاد! قبل از اینکه لوسی اونقدری بزرگ شه که حتی بتونه سوار دوچرخه بشه، اون کنار استخر افتاد و مرد…) مدتی وقت گرفت تا توانستم او را آرام کنم. وقتی گوشی را گذاشتم من مانده بودم و مصیبتی که بر سرمان آوار شده بود. هیچ راهی سراغ نداشتم که بتوانم خبر را آرام آرام به لوسی بدهم. «لوسی، مامانت برای یه مدتی از شهر بیرون رفته. اون با آقای بلانک عروسی کرده که کارش نقاشی کتاب کودکانه…» لوسی مانند مجسمه ای بی حرکت شد.

دستهایم را باز کردم تا او را در آغوش بگیرم. «اونا الان تو نوادا هستن…» لوسی به ناگاه از جا برخاست، صندلی واژگون شد و به دیوار خورد و او به اتاقش دوید. خواهرم چطور راضی شده بود با لوسی چنین کاری کند؟ اطمینان داشتم که این بار دیگر هرگز او را نمی بخشم. ازدواجش با آرماندو به قدر کافی بد بود. آن موقع هنوز هجده سال نداشت. ما به او هشدار داده بودیم. هر چه از دستمان برمی آمد انجام دادیم تا او را از این کار بازداریم. آرماندو چند کلمه ای بیشتر انگلیسی نمی دانست، آنقدر پیر بود که می توانست به جای پدرش باشد و ما به مواردی مثل وضعیت سلامتی، اتومبیل مرسدس بنز، ساعت رولکس طلا و آپارتمان شیک و مد روزش کنار آب شک زیادی داشتیم.

نقد کتاب پس از خاموشی

کتاب پس از خاموشی، اولین رمان این نویسنده بود و کورن‌ ول با خلق دکتر کای اسکاپتا در این رمان، شخصیتی به مخاطبان آثار جنایی معمایی معرفی کرد که بسیار محبوب و پرطرفدار شد. به همین خاطر، دکتر کای اسکاپتا شخصیت محوری همه رمان‌های بعدی او شد. رمان‌هایی که تاکنون بیش از صد میلیون نسخه از آنها در دنیا به فروش رفته است.

این آثار به ۳۶ زبان و در ۵۰ کشور دنیا ترجمه و منتشر شده است. پاتریشیا کورن ول اولین نویسنده امریکایی است که جایزه گالاکسی بریتانیا را برای بهترین اثر جنایی سال دریافت کرده، همچنین از آثارش اقتباس‌های سینمایی فراوانی شده است.

تعداد بازدید: 465 بار

Patricia%20Cornwell%20 %D9%BE%D8%A7%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D8%B4%DB%8C%D8%A7%20%DA%A9%D9%88%D8%B1%D9%86%20%D9%88%D9%84

عنوان کتاب: پس از خاموشی (کالبدشکافی)

برنده جایزه Macavity سال 1991

برنده جایزه آنتونی سال 1991

برنده جایزه ادگار سال 1991

نویسنده: پاتریشیا کورن ول

مترجم: نورا نواپور

تعداد صفحات کتاب: 311 صفحه

زبان کتاب: فارسی

حجم فایل: 21.9 مگابایت

نوع فایل: PDF (RAR)

منبع: شهرکتاب

دکمه دانلود قابل مشاهده برای کاربران ویژه

نوشته‌های مشابه

بامدادان در این کتاب با اتکا به منابع تاریخی و با استفاده از روشی تحلیلی، به بررسی روایت های مختلف از پیدایش اسلام می‌پردازد. او در این کتاب به این نتیجه می رسد که روایت های سنتی از پیدایش اسلام...
بروزرسانی: 5 روز قبل
تعداد بازدید: 102
مگان دیواین در کتاب عیبی ندارد اگر حالت خوش نیست به موضوع فرهنگ سوگ و فقدان و برخوردهای مردم در جامعه آمریکا با این مسئله پرداخته است. این کتاب نگرش جدیدی برای مواجهه با سوگ معرفی می‌کند...
بروزرسانی: 3 ساعت قبل
تعداد بازدید: 28580

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *