دانلود کتاب خاطره دلبرکان غمگین من
کتاب خاطره دلبرکان غمگین من حکایت روزنامه نگار پیری است که در نودمین سالگرد تولدش تصمیم میگیرد بکارت دختر روسپی چهارده سالهای را زایل کند.
اما هنگامی که فرد مورد نظر خود را می یابد متوجه میشود که دختر روسپی بر اثر مواد مخدری که رئیس روسپی خانه به او داده است ، به خواب رفته و نمیتواند از خواب برخیزد. داستان این کتاب بر خلاف اغلب داستان ها که از آغاز کتاب چهارچوبی کلی دارند و به ترتیب سعی در معرفی شخصیت ها و مکانها و وقایع دارند و با پیشرفت داستان تغییرات حالات و رخ دادها را بیان کرده و در واقع داستان و شخصیت ها را پس از عبور از ماجراهای رخ داده به انتها می رسانند، از انتهای یک زندگی شروع می شود. یعنی شخصیت اول این داستان جوان و یا زیبا نیست.
فرصت زیادی ندارد و توانایی چندانی تغییر در زندگی خود ندارد.او پیرمردی است نود ساله که عمر خود را سپری کرده و در افسردگی فرو رفته است. چیزی که او را وارد این داستان می کند شاید همین افسردگی و یا نزدیک احساس کردن مرگ باشد، چرا که او ظاهرا از زندگی پیش از نود سالگی خود خاطرات چندانی ندارد، خاطراتی که فقط به عشقبازیهای از روی هوس او و یا احساسهای کوتاه مدت و آتشین او در برخورد با کسی است که با او تصمیم ازدواج می گیرد و در نزدیکی مراسم از زیر آن شانه خالی میکند، محدود می شوند. تنها خاطره خوب او از گذشته مربوط به خاطرات کمرنگی از مادرش است که پایان تلخ زندگی او نیز او را در این باتلاق گرفتارتر می کند.
مروری بر کتاب
روزنامه نگاری که همه عمرش را بی زن وفرزند ودر تنهایی گذرانده در 90سالگی بار دیگر عشق را تجربه میکند و دلدادگی پیرانه سر زندگانی اش را دگرگون می سازد. نگاهش به محیط اطراف و آشنایانش را سمت و سویی دیگر می بخشد و تصویری تازه از عالم و هستی را برایش رقم می زند، باعث می شود گذشته اش را به گونه ای نو باز شناسد و آینده مبهم و ظاهرا پایان یافته پیش رویش را یکباره نوید بخش بیابد. طرفه آنکه دلبندش دختری است 14 ساله و عامی و بی سواد…
همه چیز آرام آرام پیش میرود. مارکز هوشمندانه پیرمرد را جلو می کشد. هوشمندانه جشن تولدش را نشان می دهد. پیری و بدترکیبی اش را و در عین حال حس ِ درونی همیشگی اش را. مثل آنجایی که می گوید ” واقعیت این است که اولین تغییرات در پیری آنچنان به آرامی اتفاق می افتد که به سختی به چشم می آیند. آدمی باز خودش را از درون نگاه می کند همانطور که همیشه نگاه میکرده است اما این دیگرانند که از بیرون پیری اش را به او یادآوری می کنند.اگر اینطور به قضیه نگاه کنیم میبینیم شاید انصاف نباشد به پیرمرد لقب گستاخ بدهیم. شاید فرق نگاه من و معروفی همین باشد.
که من درک میکنم پیرمرد هنوز نمی داند که آنقدرها پیر است که خواستن یک دوشیزه تصویرش را قبیح تر از همیشه نشان می دهد !
تعداد بازدید: 7,257 بار
عنوان کتاب: خاطره دلبرکان غمگین من
نویسنده: گابریل گارسیا مارکز
مترجم: کاوه میرعباسی
تعداد صفحات کتاب: 125 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 1.68 مگابایت
نوع فایل: PDF
منبع: شهر کتاب
گابریل گارسیا ماکز پس از نوشتن مقالهای در مخالفت با دولت کلمبیا به اروپا تبعید شد. وقتی که کتاب غیر داستانی سفر مخفیانه میگل لیتین به شیلی را در سال ۱۹۸۶ نوشت، حکومت دیکتاتوری ژنرال پینوشه ۱۵ هزار نسخه از آن را در آتش سوزاند. او به نوشتن آثاری که گرایش به جناح چپ سیاست در آن مشهود بود ادامه داد. او با فرانسوا میتران رییس جمهور سوسیالیست فرانسه در دهه ۱۹۸۰ دوستی نزدیکی داشت و مدتها نیز از دوستان نزدیک و حتی نماینده فیدل کاسترو، رهبر سابق کوبا، بود.
از این قسمت می توانید دسته بندی یا نویسنده مورد نظر خود را انتخاب کنید و به همه کتاب های منتشر شده در سایت دسترسی داشته باشید و یا اسم کتاب مورد نظر خود را وارد کنید.
انتخاب دسته بندی
جست و جو با کلید واژه
کاربران عزیز در صورت تمایل می توانید با کلیک روی آیکون های زیر ما را در اینستاگرام دنبال کنید. همچنین با عضویت در کانال رسمی شهرکتاب می توانید به همه مطالب سایت در تلگرام دسترسی داشته باشید.