دانلود کتاب قانون پنجاهم
کتاب قانون پنجاهم اثر مشترک رابرت گرین و هنری فیفتی است که در 10 فصل نوشته شده است.
رابرت گرین نویسنده و سخنگوی مشهور آمریکای است که تالیفاتش در زمینه های استراتژی، قدرت و فریب از شهرتی جهانی برخوردارند. ۴۸ قانون قدرت، هنر فریب، ۳۳ استراتژی جنگ و مهارت های استادی از جمله آثار وی هستند.
هنری فیفتی اسم هنری جیمز جکسون است. وی در دنیا به عنوان یکی از مشهور ترین خوانندگان سبک رپ شناخته می شود که در این کتاب از قانون موفقیت خود پرده بر می دارد.
خلاصه کتاب
برای انسان‌هایی که اسیر توهماتشان هستند، آموختن موضوعات ارزشمند، اگر ناممکن نباشد، بدون شک، سخت خواهد بود. انسانی که خواهان خلق خویشتن است، همه چیز را بررسی و آموزش‌ها را جذب می‌کند، آن‌گونه که ریشه‌ی درختان، آب را… این سخنان، که از متن کتاب قانون پنجاهم گرفته شده، نشان می دهد که واقع بینی نسبت به زندگی و نترس بودن، تا چه حد می تواند زندگی انسانها را تغییر دهد و در مسیر تازه‌ای وارد کند؛ همان چیزی که رابرت گرین و فیفتی سنت درباره‌اش فراوان سخن گفته‌اند.
این کتاب یک گزارش نیمه اتوبیوگرافی است که در مورد ظهور فیفتی سنت هم به عنوان جوان شلوغ شهری جوان و هم به عنوان یک نوازنده تازه کار و موفق با درس ها و حکایاتی از چهره های تاریخی مانند آبراهام لینکلن ، سان تزو ، سقراط ، ناپلئون ، مالکوم ایکس و … جیمز بالدوین است. هر یک از 10 فصل کتاب یک جنبه از بی باکی را توضیح می دهد و با بیان اینکه چگونه فیفتی سنت این فلسفه ی بی باک را در Southside Queens آموخته است ، آغاز می شود.
به طور کلی ما انسانها کنترل اندکی بر شرایط داریم و این اساس کتاب قانون پنجاهم است. مردم با انجام دادن کارهایی برای ما، البته به‌‌‌‌‌‌‌‌‌طور مستقیم و غیرمستقیم، در زندگیمان حضور دارند و ما زندگیمان را در قبال واکنش به رفتارهای آنها تباه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنیم. خوبی‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی که وارد زندگیمان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوند، بدی‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی نیز در پی دارند. کنترل یک مورد کاملاً در دست ماست؛ کنترل عادت‌‌‌‌‌‌‌‌‌های فکری در چگونگی برخورد با رویدادهای محیطی. حال اگر بتوانیم بر تنش‌‌‌‌‌‌‌‌‌های خود چیره شویم و در زندگی، رفتاری شجاعانه از خود نشان دهیم، محدودۀ کنترلمان بر موقعیت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها به طرز عجیبی افزایش می‌‌‌‌‌‌‌‌‌یابد.
بخشی از متن کتاب
کورتیس جکسون یا همان فیفتی سنت در کودکی اش بیش از حد جاه طلب بود و پول، آزادی و قدرتی بیش از آنچه انتظار می رفت می خواست. او با مشاهده خیابان های ساوتساید کوئینز، جایی که بزرگ شده بود، واقعیتی بی رحم و ناامیدکننده را پیش چشم خود دید. او می توانست به مدرسه برود و با جدیت درس بخواند؛ اما کسانی که این مسیر را رفته بودند، ظاهراً درآمد زیادی نداشتند و زندگی شان را با حقوقی کم می گذراندند. در عوض، با قدم گذاشتن در مسیر خلاف و تبهکاری، می توانست به سرعت پول دار شود؛ اما هر که این راه را برگزیده بود یا در جوانی مرده بود یا بیشتر سال های جوانی اش را در زندان گذرانده بود.
البته فیفتی می توانست با مصرف موادمخدر از همه این ها فرار کند؛ هرچند با قدم گذاشتن در این مسیر، راه برگشتی برایش باقی نمی ماند. به نظرِ فیفتی تنها افرادی که زندگی شان را پیش می بردند تبهکاران و قاچاقچیانِ مواد بودند و او می خواست مانند آن ها باشد. آن ها مالک ماشین ها، لباس ها و سبک زندگی خودشان بودند. در عین حال، قدرتی داشتند که با جاه طلبی های او سازگار بود؛ بنابراین در یازده سالگی این راه را انتخاب کرد و یکی از بزرگ ترین قاچاقچیان مواد مخدر شد. اما هرچه جلوتر می رفت، واقعیت از تصورات اولیه اش وحشتناک تر و سخت تر می شد. معتادان و مشتریانش، نابهنجار و مهارنشدنی بودند.
قاچاقچی ها برای به دست آوردن محل های مشابه محدودی که برای فروش وجود داشت، می جنگیدند و به هم خیانت می کردند. از طرفی فروشندگان باسابقه، که کنترل محله را در دست داشتند، بی رحم و ظالم بودند و اگر کسی در این کار پیشرفت می کرد، قاچاقچی دیگری تلاش می کرد داشته هایش را مالک شود. پلیس همه جا حضور داشت و یک حرکت اشتباه می توانست قاچاقچی را روانه زندان کند. با این هرج و مرج، فیفتی چگونه می توانست موفق شود و از خطرات اجتناب ناپذیر محیط دور بماند؟ ظاهراً نشدنی بود.
نقد کتاب قانون پنجاهم
ایده‌ی اصلی کتاب قانون پنجاهم «بی باکی» و «نترس بودن» است. رابرت گرین معتقد است ترس‌های افراد، زندانی برایشان می‌سازد که اقداماتشان را محدود می‌کند. هرچه کمتر بترسید، قدرت بیشتری دارید و زندگی کامل‌تری را تجربه می‌کنید. اگر بتوانید بر بی‌باکی، تسلط کافی پیدا و سرنوشت خود را کنترل کنید، آن‌گاه هیچ محدودیتی برای کارهایی که می‌توانید انجام بدهید، نخواهید داشت. اگر بتوانید بر اضطراب ناشی از ترس غلبه کنید و دیدگاه بی‌باکانه‌ای برای خود به وجود آورید، دیگر قربانی شرایط نخواهید بود. بلکه شرایط دلخواه خودتان را می‌سازید.
چون شجاعت می‌تواند برای شما حاشیه‌ی کنترل ایجاد کند. به این معنا که کنترل شرایط زندگی‌تان را به‌دست خودتان می‌دهد. تفاوت افرادی که پایین می‌روند و کسانی که در اوج قرار می‌گیرند، در نترس‌بودن و قدرت اراده‌ی آنها است. اما چطور می‌توان به بی‌باکی لازم دست پیدا کرد؟ کلید اصلی در روبه روشدن با موقعیت‌های ترس‌آور است. یعنی ورود به عرصه‌هایی که در زندگی هرکس به‌عنوان عرصه‌ای دلهره‌آور، شناخته می‌شود. شاید برای شما تصمیم گیری‌های سختی باشد که همیشه از آن دوری کرده‌اید، یا مواجهه با افرادی باشد که از نگاه شما بسیار قدرتمندند.
رابرت گرین و فیفتی سنت در کتاب قانون پنجاهم می گویند به جای اینکه سعی کنید دیگران را از خودتان راضی و خشنود نگه دارید، بکوشید مسیر زندگی‌تان را به‌سمتی که می‌خواهید و آرزویش را دارید، تغییر بدهید. اگرچه این تغییر، برایتان ترسناک باشد. نگرش شما این قدرت را دارد که واقعیت را در دو جهت کاملا متفاوت شکل دهد: یک جهت این است که شما را در ترس و دلهره زندانی می‌کند و نگه می‌دارد و جهت دوم این است که امکانات و آزادی را برای انجام کارهای دلخواه به رویتان می گشاید.
کتاب های پیشنهادی
تعداد بازدید: 1,224 بار
عنوان کتاب: قانون پنجاهم
قانون فیفتی سنت
جز برترین کتاب های نیویورک تایمز
از پرفروش ترین کتاب ها در آمریکا
نویسنده: رابرت گرین
مترجم: فرناز کامیار
تعداد صفحات کتاب: 224 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 20.8 مگابایت
نوع فایل: PDF (RAR)
منبع: شهرکتاب
