انتظارش را نداشتم

انتظارش را نداشتم (nbookcity.com)

دانلود کتاب انتظارش را نداشتم

انتظارش را نداشتم ، کتاب کوتاهی است که از احساساتی بزرگ صحبت می کند، کتاب الهام بخش و امیدوار کننده که نشان می دهد تاریکی می تواند با زیبایی همراه باشد.

ریچل هالیس ، نویسنده پرفروش نیویورک تایمز با شوخ طبعی خاص خود ، صداقت صمیمانه و داستان های صمیمی ای از زندگی واقعی خود ، به خوانندگان نشان می دهد که چگونه از لحظات سخت زندگی برای کسب تجربه های یادگیری استفاده کرده و از ارزشی که این تجربیات دارند حداکثر بهره را ببرند.

تمام کسانی که در دوران سختی از زندگی‌شان قرار دارند و به دنبال نیرو و توانی برای ادامه دادن می‌گردند، می‌توانند از مطالب کتاب انتظارش را نداشتم، استفاده کنند. از نظر ریچل ، زندگی ای که به خوبی زیسته شود یکی از اهداف است که فقط بر موارد ضروری متمرکز است. این یک کتاب کوچک در مورد احساسات بزرگ است: الهام بخش و یک لنگر که نشان می دهد تاریکی می تواند با زیبایی همزیستی داشته باشد.

چکیده کتاب

ترس، غم، فقدان، ناامیدی؛ ریچل هالیس تمام اینها را تجربه کرده است و می‌‌داند که شما نیز ‏با آنها مواجه شده‌‌اید. حالا او شما را به‌‌سمت دیگر این مسیر می‌‌برد. کسانی‌‌ که پرفروش‌‌ترین کتاب‌‌های نیویورک ‌‌تایمز او، خودت باش دختر و شرمنده‌‌ نباش ‏دختر، را خوانده‌‌اند، می‌‌دانند که او می‌خواهد شاهد تغییر و تحول مردم باشد. وقتی دوران ‏سخت فرا می‌‌رسد و غم و عدم‌‌اطمینان از آینده بر زندگی سایه می‌‌افکند، تغییر و تحول ‏غیرممکن به‌‌نظر می‌‌رسد. ریچل هالیس در این کتاب یادآور می‌شود که شیوۀ مقابله با غم و ‏اندوه به خودتان بستگی دارد؛ می‌توانید از این دوران به شکلی بهتر بیرون بیایید، تجربه ‏به‌‌دست بیاورید و پیشرفت کنید.

از زبان نویسنده:

سه روز از آغاز ویرایش کتاب انتظارش را نداشتم می‌گذشت که زندگی زناشویی‌ام به پایان رسید. ازدواجی شانزده‌ساله با پدر چهار فرزندم؛ ارتباطی هجده‌ساله با بهترین دوستم؛ شالوده‌ی زندگی‌ام و هر آنچه ساخته‌بودم در چشم‌برهم‌زدنی از بین رفت. این کتاب با نیت اعتراف یا توصیف این‌که چگونه و چرا این تغییر ناگهانی در زندگی‌مان اتفاق افتاد نوشته نشده است. نمی‌دانم آیا توانایی پذیرفتن شرایط جدید را دارم و می‌توانم همچنان راست‌قامت بایستم یا نه! دوست دارم باور کنم روزی آن قدر قوی خواهم شد که بفهمم دقیقا کجا اختلافاتمان آن‌قدر قدرتمند شدند.

یا کجا ناسازگاری‌های کوچک و کهنه طی سالیان سال آن‌قدر به ما هجوم آوردند تا این که توانستند ما را به دو نیم تقسیم کنند. اما آن روز، امروز نیست. مانند خیلی از زوج‌ها ما نیز حفره‌ها را با بچه‌ها، کار و بخش‌هایی از رابطه‌مان که هنوز جان داشتند پر کردیم. از نظر دیگران زندگی ما عالی به نظر می‌رسید چون دوستی ما همواره قابل‌لمس بود؛ حتی برای غریبه‌ها. اما دوستی و رابطه‌ی عاشقانه دو مقوله‌ی کاملا مختلف هستند. نهایتا ما تبدیل به دو موجود متفاوت از هم شدیم و این ناهماهنگی به این معنا بود که باید کاری می‌کردیم.

بخشی از متن کتاب

وقتی دختربچه بودم باور داشتم که اگر دانه هندوانه را بخوریم در شکممان هندوانه رشد می‌کند. باور داشتم که اگر دانه سیب را بخوریم بلافاصله می‌میریم. روزی روزگاری براساس مقالات علمی باور داشتم که پلوتون یک سیاره است، اما بعدها معلوم شد که فقط یک سیاره کوتوله است که گوشه‌ای از منظومهٔ شمسی تغییر شکل می‌دهد. فکرش را بکنید… در گذشته چند موضوع را به‌طورقطع باور داشتید که حالا اشتباه، تقلبی و غیرطبیعی از آب درآمده‌اند؟ احتمالاً شما هم زمانی به چیزهایی باور داشتید که حالا مسخره و خنده‌دار به‌نظر می‌رسند. اما آن زمان اصلاً مسخره نبودند، از نظر شما حقیقت داشتند، حقایقی که بر مبنای واقعیت شکل نگرفته بودند؛ بلکه بر اساس دیدگاه شما به جهان ایجاد شده بودند. دوستان من، آن دیدگاه همان چشم‌انداز شماست.
چشم‌انداز شما، یا دیدگاه شما به زندگی و دنیا، مبحث بسیار مهمی است که حین پشت‌سر گذاشتن دوران سخت باید از آن صحبت کنیم و دو نکته هست که باید آنها را بدانید. اول اینکه: چشم‌انداز شما درمورد موضوعات مختلف لزوماً بر اساس واقعیت شکل نگرفته؛ بلکه غالباً براساس تجربیاتی که در گذشته داشته‌اید یا آنچه دیگران درمورد آن موضوع به شما یاد داده‌اند، شکل گرفته است. دومین نکته‌ای که باید درمورد چشم‌انداز بدانید این است: کسی که در زمان حال هستید آن‌قدر قوی هست که بتواند باورهایی را که براساس گذشته‌تان شکل گرفته، کنترل کند. کنترل چشم‌اندازتان به دست خودتان است. کنترل چشم‌اندازتان به دست خودتان است! افراد کمی متوجه این موضوع هستند. درک این حقیقت اساسی، نه‌تنها دیدگاه شما را به غم و اندوه و فقدان عوض می‌کند؛ بلکه حتی یاد گرفتن تنظیم و کنترل چشم‌اندازتان، بدون در نظر گرفتن دورانی که در آن هستید، رمز داشتن یک زندگی شادتر و دقیق‌تر است.

نقد کتاب انتظارش را نداشتم

ریچل هالیس را به عنوان آنتونی رابینز خانم‌ها می‌شناسند چراکه با سبک زندگی و لحن ساده و خودمانی‌اش موفق شده است تا الهام‌ بخش افراد زیادی در سراسر جهان باشد. او همچنین به دلیل نقش‌های بی‌شماری که در تلویزیون ایفا کرده است، مانندِ بازیگرِ نقش دکتر لیندا مارتین در لوسیفر و ستاره مهمان در برنامه‌های تلویزیونی مانند خواهر، رنو ۹۱۱، دختر جدید و همسر خوب شناخته می‌شود. هالیس فعالیت‌های بسیاری در جهت توانمندسازی زنان انجام می‌دهد و نامش در بین لیست ۳۰ کارآفرین زیر ۳۰ سال منتشر شده است. خواندن کتاب انتظارش را نداشتم را به تمام طرفداران این نویسنده بزرگ پیشنهاد می کنیم.

شاید به این کتاب ها نیز علاقمند باشید:

  1. عیبی ندارد اگر حالت خوش نیست
  2. خدای قلب من
  3. خودت باش دختر
  4. شرمنده نباش دختر
  5. آدم اول

تعداد بازدید: 2,334 بار

Rachel%20Hollis%20 %D8%B1%DB%8C%DA%86%D9%84%20%D9%87%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%B3 2

عنوان کتاب: انتظارش را نداشتم

چطور وقتی دنیایتان از هم می پاشد زندگی را دوباره از سر بگیرید

نویسنده: ریچل هالیس

مترجم: هدیه جامعی

تعداد صفحات کتاب: 186 صفحه

زبان کتاب: فارسی

حجم فایل: 10.6 مگابایت

نوع فایل: PDF (RAR)

منبع: شهرکتاب

دکمه دانلود قابل مشاهده برای کاربران ویژه:

نوشته‌های مشابه

کتاب فصل بعدی زندگی‌ات را طراحی کن به قلم دبی تراویس، راهکارهایی را در اختیارتان قرار می‌دهد تا به وسیلۀ آن‌ها رؤیاهایتان را بشناسید و زندگی‌تان را از نو بسازید. بسیاری از شما زمانی به این موضوع فکر می‌کنید که زندگی باید چیزی بیشتر از این روزمرگی باشد، به لحظه و موقعیتی مهم و محوری می‌رسید.
بروزرسانی: 2 سال قبل
تعداد بازدید: 742
کتاب شرمنده نباش دختر: یک برنامه بدون شرمساری برای رسیدن به اهداف جدیدترین اثر ریچل هالیس، نویسندۀ کتاب پرفروش خودت باش دختر، شما را در راه رسیدن به رویایتان و موفقیت‌هایی که قرار است در زندگی کسب کنید، یاری می‌کند.
بروزرسانی: 3 هفته قبل
تعداد بازدید: 14842

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *