دانلود کتاب حومه
داستانهای کتاب حومه طی سالیان متمادی توسط ویلیام فاکنر نوشته شده و در مجموعه هایی متنوع به چاپ رسیدهاند.
وجه مشخصهٔ آثار فاکنر غنای سبک منثور او است، ترکیبی منحصر بهفرد از تراژدی و طنز. آثار فاکنر تأثیر عاطفی شگرفی بر خواننده میگذارند و شخصیتهای ساختهٔ قلم او را نمیتوان بهآسانی به فراموشی سپرد. نیروی دراماتیک و شفافیت آثار برجستهٔ فاکنر در ادبیات مدرن دست نیافتنی است.
نویسنده، کتاب حومه را به شش بخش تقسیم نموده که عبارت اند از: حومه، دهکده، سرزمین رام نشده، سرزمین بایر، سرزمین میانی و فراسو. خوانندهی گرامی باید این اثر را با توجه به توضیحات بالا و سعی مترجم جهت حفظ سبک و سیاق خاص فاکنر بخواند. در پایان کتاب نیز برای هر داستان نقد و بررسی بسیار کوتاهی از آن آمده که صرفا دیدگاه مترجم است.
خلاصه کتاب
در کتاب حومه، فاکنر با به کارگیری تکنیک هایی که بهخاطرش ستوده شده است مانند جریان سیال ذهن، جملات طولانی و عدم قطعیت، و درنگ در لحظه هایی چون جدال آگاهی و جهل، شر و خیر، معصومیت و گناهکاری، و کودکی و بلوغ، همان مسیری را میرود که در رمانهای بزرگش طی کرده است.
در این داستانها لحظات نابی آفریده شده که در آن شخصیتهای داستان به چونان درک و تجربهای از زندگی میرسند که تا ابد بر سرنوشتشان رنگ میبخشد. فاکنر که شیفتهی قصه گویی بود توانسته در دل این داستانها مسائل مهمی چون اختلاف طبقاتی، جابهجایی ارزشهای نو بهجای کهنه و ارزشهای متضاد، سیاه و سفید، اربابی و بندگی، گذشتهی نهچندان دور و افق و آیندهی پیش رو را وا کاود.
آنچه فاکنر در بیشتر آثارش پی گرفته کوچک کردن مفاهیم بزرگ بوده است تا در دل دنیایی خیالی، که فقط آفریدهی خودش است، بزرگترین حرفها را بزند. اگر به خواندن داستانهای کوتاه آمریکایی و آشنایی با فرهنگ مردم آمریکا علاقه دارید، خواندن داستانهای کتاب حومه را به شما پیشنهاد میکنیم.
بخشی از متن کتاب
در کتاب حومه میخوانیم: رتلیف فروشنده چرخ خیاطی است. زمانی او با یک گاری سبک و محکم که یک دسته اسبِ جور واجورِ قوی و لاغر آن را میکشیدند، دوروبر شهر ما میچرخید. در حال حاضر یک فورد مدل تی سوار میشود و چرخ خیاطی مخصوص نمایشش را که در جعبهای حلبی گذاشته و شبیه لانه سگ است و طوری رنگ آمیزی شده که مانند خانه به نظر برسد، در صندوق عقب آن حمل میکند.
رتلیف را هر جایی ممکن است ببینید و این مایه تعجب نیست، تنها مرد حاضر در بازارهای هفتگی و خیاطی های گروهی همسران کشاورزان، کسی که در میان مردان و زنان در مراسم سرودخوانی کلیساهای حومه شهر میپلکد و خودش هم میخواند با صدایی گیرا و به سبک کافهای. او حتا در آن شکار خرسی هم که از آن صحبت میکند، حاضر بود.
در اردوی شکار سالیانه سرگرد دو اسپین در پایین رودخانه، در بیست مایلی شهر، حتا با اینکه کسی آنجا نبوده که او احتمالاً بتواند چرخ خیاطی به او فروخته باشد. زیرا خانم دو اسپین بدون شک یکی از قبل داشته، مگر اینکه میخواسته برای یکی از دختران متأهلش یکی بخرد و آن یکی مردی به نام لوسیس پروواین هم که رتلیف با او درگیر شده بود و نتیجهاش زخم ناجور صورتش و ضرر و زیان بقیه بود، نمیتوانسته یکی برای زنش خریده باشد.
و حتا اگر هم میخریده رتلیف میبایست آن را نسیه به مدت نامحدود به او میفروخت. پروواین یکی از بومیان حومه هم محسوب میشود. اما حالا او چهل ساله است و بیشتر دندان هایش را از دست داده و سالها از زمانی که او و برادر مردهاش و یکی از همدورهای های مرده و فراموش شدهاش به نام جک باندز به اسم گروهک پروواین مشهور بودند، گذشته است. (ص61 کتاب حومه)
شهروندان جوانتر شهر او را اصلاً نمیشناسند، مگر به عنوان مردی بلندقامت، ظاهراً سلامت و قوی که هرجا راهش دهند، به شکلی رقت انگیز و خطرناک پرسه میزند و هیچ گروهی از مردم واقعاً او را درون خود نمیپذیرد، و نیز کسی که هیچ تلاشی برای حمایت از زن و سه فرزندش به عمل نمیآورد. در حال حاضر مردان دیگری میان ما هستند که خانواده هاشان نیازمندند.
مردانی که شاید در هیچ شرایطی کار نکنند اما در شرایط فعلی، یعنی از چند سال پیش تا حالا، قادر به یافتن کار نبوده اند. همه اینها با کار کردن به عنوان نمایندگان فروش تولید کنندگان اجناس کمبها مانند صابون و لوازم بهداشتی آقایان و وسایل آشپزخانه به میزانی از احترام دست یافته و به آن چسبیده اند و همیشه در اطراف میدان و خیابانها با جعبه های سیاهِ نمونه محصولات دیده میشوند.
یک روز، در کمال تعجب، پروواین با یکی از این جعبهها ظاهر شد. البته در کمتر از یک هفته پلیسهای شهر پی بردند که در جعبه او چند بطری نیم لیتری ویسکی وجود دارد. سرگرد دو اسپین با شرط و شروطی او را آزاد کرد. سرگرد با کنار گذاشتن مقادیری ناچیز از پولی که خانم پروواین با خیاطی عایدش میشد از خانواده پروواین حمایت میکرد. (ص62 کتاب حومه)
شاید به عنوان عملی جوانمردانه به یاد ابهتی که پروواین پیش از تازیانه تقدیر داشت. زیرا هنوز مردان مسنتری هستند که نیروی مردانه او را، که آن را هم در گذشته حقیرش گم کرد، به یاد میآورند. شجاعت دیوانه وار و خیره کنندهای که اسم مستعار پروواین بیست سال پیش بیانگر آن بود، آن جوانی بیرحم ولی با انگیزه و شوری ناگفتنی در پی رهایی که مدت هاست از آتش درون او به بیرون دود شده…
نکوداشتهای کتاب حومه
- هیچ نویسندهای همچون ویلیام فاکنر در کار نوشتن از روح و جان و قلب خود مایه نگذاشته است. اگر میخواهید دربارهی نزاع بیامان سرنوشت در قلب آدمی بدانید، داستانهای او را بخوانید.
- ویلیام فاکنر، نویسندهی کتاب حومه، روشی خارق العاده در ساخت شخصیتهای داستانی دارد.
- فاکنر، علیرغم همهی نگرانیهایی که در باب جنوب آمریکا داشت، به واقع در پی کشف ماهیت بشری بود. بر ما واجب است که برای تداوم حفظ گوهرهی اخلاقیای که سبب عظمت آثار کلاسیک شده، به نوشتههای داستانی فاکنر مراجعه کنیم.
- تأثیر شگرف و نیرومند داستانهای ویلیام فاکنر، تا همین امروز آشکار و پایدار باقی مانده است.
- ویلیام فاکنر بزرگترین هنرمندِ برخاسته از جنوب آمریکاست.
نقد کتاب حومه
مجموعه داستان پیش رو، در سال ۱۹۵۱ موفق به کسب جایزهٔ پولیتزر شده است. علاقهمندان به ادبیات داستانی آمریکا، دوستداران ژانر داستان کوتاه و طرفداران آثار کلاسیک، سه گروه از مخاطبینیاند که از مطالعهی کتاب حومه، لذتی وافر خواهند برد.
کتابی که پیش رو دارید ترجمه ی بخش اول از کتاب مجموعهی داستانها است که در سال ۱۹۵۰ به چاپ رسید. در اکثر داستانها بهنوعی با مضمون محوری ستیز طبیعت وحشی با مصنوعات و قوانینی که از بیرون بر این طبیعت اعمال میشوند، روبهرو هستیم.
در نهاد فاکنر به راستی یک شاعر نفس میکشید. آثار داستانی او، با آن غنای مضمونیِ شگرف و پیچیدگیهای زبانی، و همچنین با بصیرتهای فکری و معنوی فراوانی که در آنها یافت میشود، چیزی کم از شعرهای ناب ندارند؛ شعرهای نابی که مستقیماً قلب خواننده را لمس میکنند.
با مطالعهی کتاب حومه درمییابیم که فاکنر، همانقدر که در نوشتن رمان استاد و بزرگ بوده، در کار نگارش داستان کوتاه نیز خبره و بیهمتا بوده است.
کتاب های پیشنهادی
عنوان: کتاب حومه
برنده جایزه نوبل ادبیات در سال 1949
نویسنده: ویلیام فاکنر
مترجم: عبدالله قره باغی
تعداد صفحات کتاب: 126 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 10.91 مگابایت
نوع فایل: PDF (ZIP)
منبع: شهرکتاب