دانلود کتاب جهان ساعتش را با چشم های تو تنظیم می کند
کتاب جهان ساعتش را با چشم های تو تنظیم می کند مجموعه شعری از نزار قبانی است.
مردان در سرودن عشق و زنان در سرودن غم هنرمندند، هرچند مردان شاعران بهتری هستند. پس از مطالعه کتاب حاضر، قطعا شما هم با این حرف موافق خواهید بود!
زبان پربار و ذهن خیال پرداز عربی همواره خاستگاه شعر و موسیقی بوده است. نزار قبانی شاعری است که چهره معشوق را در شعر عرب تغییر داد. این شاعر با بازآفرینی چهره معشوق به وطن، تصویر جدیدی در شعر عرب ساخت.
خلاصه کتاب
کتاب جهان ساعتش را با چشم های تو تنظیم می کند گزیدهی 15 مجموعهی شعر نزار قبانی است و شعرهای اجتماعی و عاشقانهی این شاعر مطرح عرب را دربر میگیرد. مترجم در بخشی از مقدمهی این کتاب نوشته است: این مجموعه روایتِ منبنده است از گزیدهی لامحالهی شعرهای قبّانی به فارسی.
و این یعنی، من نیز از قضای آمده، به جمعِ بسیارانی پیوستهام که شعرهای این شاعرِ سوری را ترجمه کردهاند، که البتّه، این صلت فخر است؛ و قیدِ لامحاله بدان برمیگردد که نگارنده به هیچ روی، قصدِ در، یا، برآوردنِ کتاب یا دفتری اینچنین را نداشتهام، چون اولا بنا به معذوراتی کاملا شخصی، همیشه دوست داشتهام که اگر روزی خواستم شعرِ معاصرِ عرب را برگردانم، نخست، از گزیدهی شعرهای درویش آغاز کنم، که نشد.
و ثانیا شعرهای نزار، به قدرِ کفایت به فارسی رسیدهاند و گاهی هم خوب رسیدهاند، امّا داستان از این قرار است که بنده روزی بنا بر یکی از عاداتِ مألوفم – چنانکه تک و توک شعرهای بسیاری برای این و آن نشریّه، از این و آن شاعر ترجمه کردهام – یکی دو شعرِ قبّانی را بازگرداندم و از خیالِ خود اینگونه گذر دادم که گوشِ شیطان کر، و شاید هم یکی دو ضرب زدم به تخته که بَهبَه چقدر خوبتر شده است این ترجمهها!
آن هم با برگزیدنِ تنها یکی دو کلمه به جای مترادفاتِ دمِ دستیترشان، یا با عوضبدل کردنِ یکی دو سطر، و تمامِ آنچه مترجمانِ حرفهییِ شعر میدانند؛ پس نامهای عزیز هم رسید از پراگ، به تشویق، و صداهایی به دیدم آمد از این و آنکه: همین مختصر ترجمههای نزارت را جمع کن که دوست میداریم؛ گفتم: چشم.
تمامی دوستداران شعر معاصر جهان، به ویژه اشعار عاشقانه را به خواندن شعرهای نزار قبانی در کتاب جهان ساعتش را با چشم های تو تنظیم می کند دعوت میکنیم.
بخشی از متن کتاب
در کتاب جهان ساعتش را با چشم های تو تنظیم می کند میخوانیم: میخواهم دوستت بدارم پیش از آنکه باغ های عشق را، به فرمانی فاشیستی ممنوع کنند، میخواهم با تو فنجانی بنوشم، پیش از مصادرهی قهوهها و فنجانها. میخواهم دمی با تو بنشینم، پیش از آنکه پلیس برسد از راه، میخواهم در آغوشت بگیرم. پیش از دستگیری دهان و بازوهام.
میخواهم در آستانت بگریم پیش از گمرکی شدن اشکهام، میخواهم دوستت بدارم ای بانوی من، تا بر ارابهی زمان، تقویمها را بگردانم، ماهها و روزها را به نامی دیگر بخوانم. ساعات جهان را تنظیم کنم، با کوبه ی گام هایت و نسیمات افشانِ قهوه خانه. دوستت دارم ای بانوی من، به دفاع از حق اسب، در شیههای که خود میخواهد. به دفاع از حق زن در سواری که خود میخواهد.
به دفاع از حق ماهی، در آشنایی که خود میخواهد. به دفاع از حق درخت، در تحول برگهایش. به دفاع از حق ملت در تغییر حاکمانش، چنان که خود میخواهد. میخواهم دوستت بدارم ای بانو، تا سر بریدهی بیروت را بازگردانم به او. طیلسان آبیاش را به دریایش، شعرهای سوخته را به شاعرانش، میخواهم که بازگردانم به چایکوفسکی قوی سپیدش را… (ص16 کتاب جهان ساعتش را با چشم های تو تنظیم می کند)
به الوار کلیدهای پاریس را، به ون گوگ گلهای آفتاب را، به آراگون چشمان السا را و شانه های لیلی را… میخواهم معشوق من باشی، تا پیروزی شعر بر تپانچه و صداخفه کن، تا پیروزی دانشجو بر گاز اشک آور، تا پیروزی گل سرخ بر باتوم و پیروزی کتابخانهها بر کارخانه های اسلحه سازی…
میخواهم دوستت بدارم تا اشیایی را بیابم که شبیه منند. درختانی را که در پیام میآمدند گربه های شامی را که چنگم میزدند، نوشته هایی را که مرا مینوشتند، میخواهم باز کنم تمام کشوهایی را که مادرم حلقهی ازدواجش را در آنها پنهان میکرد، دستبندهای مفتول طلایش را، تسبیح حجازی اش را و تارهایی از موهای زرین تولدم… بانوی من همه چیز در حالت اغماست. ماهواره بر ماه قرص شاعران پیروز است…
نقد کتاب جهان ساعتش را با چشم های تو تنظیم می کند
کتاب جهان ساعتش را با چشم های تو تنظیم می کند مجموعه شعری لطیف و عاشقانه از شاعر معاصر سوری است. نزار قبانی در سال ۱۹۲۳ در دمشق به دنیا آمد. از ۱۶ سالگی به سرودن شعر روی آورد و در دانشگاه به تحصیل رشتهی حقوق پرداخت.
به علت شغلش که کار در وزارت خارجه بود به کشورهای زیادی سفر کرد و همین سفرها تاثیرات بسیاری از زبان اشعار او گذاشتند. سراینده جهان ساعتش را با چشم های تو تنظیم می کند بیشتر شهرتش را مدیون اشعار عاشقانهاش است که به اکثر زبانها زندهی دنیا ترجمه شدهاند. خوانندگان بسیاری شعرهای او را خواندهاند. چند نمونه از شعرهای او را در ادامه با هم میخوانیم:
- مشکل اساسی من با نقد و ناقدی این است: هرگاه شعری را با رنگ سیاه نوشتهام، گفتهاند اقتباسیست از چشمهای تو!
- اگر مردی را می شناسی که بیشتر از من دوستت دارد او را به من نشان بده! اول به او تبریک خواهم گفت آنگاه: او را خواهم کشت.
- آزادی زن آرایشی برای چهره آرایی نیست بلکه کوریدای اسپانیایی است که در نهایت مجبور است گاو نر را بکشد…
در پایان، مطالعه کتاب جهان ساعتش را با چشم های تو تنظیم می کند را به تمام طرفداران قلم نزار قبانی توصیه میکنیم.
کتابهای پیشنهادی
عنوان: جهان ساعتش را با چشم های تو تنظیم می کند
(جهان ساعت هایش را با چشمان تو کوک می کند)
نویسنده: نزار قبانی
مترجم: سهند آقایی
تعداد صفحات کتاب: 40 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 1.53 مگابایت
نوع فایل: PDF (ZIP)
منبع: شهر کتاب
یک پاسخ
میخواهم کتاب بدست بیاورم