دانلود کتاب در باب شجاعت
با خواندن کتاب در باب شجاعت، دید وسیعتری خواهید داشت و تعریف جامع و کاملی از کلمه شجاعت در ذهنتان نقش خواهد بست.
جفری اسکار معتقد است: تا زمانی که شجاعت به یک فضیلت عمومی تبدیل نشود، هیچ خیری در هیچ جامعهای محقق نمیشود! شجاعت یعنی توانایی عمل کردن به آنچه باید، علی رغم ترس.
پس شجاعت معادل نترسیدن نیست، بلکه به معنای احساسِ ترس است، اما علی رغم آن احساسِ هراس، عمل کردن است و در واقع این زیباترین پرتره از یک انسان را میسازد…
خلاصه کتاب
فردی که هم به عمق خطر آگاه است و هم به آسیب پذیری خودش، و هم نسبت به سرنوشت خودش بیعلاقه نیست؛ اما با این وجود آرام و بدون تشویش کار درست را انجام میدهد و این ممکن نمیشود مگر اینکه ما ترس را ملاقات کنیم. کتاب در باب شجاعت از نظرگاه فلسفی، اجتماعی، روانی، تاریخی و اخلاقی به مفهوم شجاعت مینگرد و آن را تحلیل و موشکافی میکند.
جهان همواره بر محور یقین ما از اهمیت وجودی شجاعت و شجاع بودن چرخیده است که هیچگاه بهدرستی نفهمیدهایم مرزهایش از کجا تا به کجاست و چه عملی، چه انتخابی و چه تصمیمی و تحت چه شرایط و یا مجموعه شرایطی، شجاعانه است یا نیست!
و آیا اساسا شجاعت هر عملیست که بیقید و از سر نترسی انجام میشود؟ آیا همواره هر عملی با این مختصات، قهرمانانه است و باید ارجش نهاد؟ کتاب در باب شجاعت بحث و مداقهی روشنگری است پیرامون هرآنچه شجاعت است و هرآنچه نیست و تأکید بر واقعیت شجاعت و گونههای متفاوت آن در تاریخ انسان و سپهر هنر و اندیشه.
جفری اسکار در این کتاب از ارسطو تا جان وین را پیش رو میگذارد و با جستو جوی شجاعت شروع کرده و در ادامه تلاشی برای واقعیتسنجی انجام میدهد که در پایان ناممکنی معناپذیری را به قطعی بودن بخشی از معانی و قطعی نبودن بخشی دیگر مرتبط کرده و بدینگونه شجاعت در معنای امری پیشامدرن را در مواجهه با شجاعت در معنای مدرنش قرار داده و به چالش میکشد.
کتاب در باب شجاعت این امکان را فراهم میکند تا بتوانیم رذایل و فضیلتهای نهفته در هر رفتار و و مدعایی مبنی بر شجاع بودن و نبودن را به پرسش کشیده و تفاوت در فهم واژه را دریابیم. این کتاب را به کسانی که میخواهند مفاهیم اخلاقی از جمله شجاعت را از نظرگاههای مختلف بررسی کنند، پیشنهاد میکنیم.
بخشی از متن کتاب
در کتاب در باب شجاعت میخوانیم: اگر استقامت را نوعی قدرت بدانیم به بیراهه نرفته ایم. اما دقیقاً چه نوع قدرتی؟ یک پاسخ جذاب میتواند این باشد که استقامت، که در اینجا به معنی تحمل در نظر گرفته میشود و با گونهٔ «حمله محور» شجاعت متفاوت است، قدرتی است که برای حفظ نفس مورد نیاز است. به طور کلی قدرت برای ادامه حیات یا حفظ شرایط موجود امری ضروری است.
ضعف برابر است با شکنندگی، ناتوانی در تاب آوریِ تغییر و در معرض پوسیدگی بودن. از آنجا که ما قدرت را تحسین میکنیم، به شرط آنکه از آن سوءاستفاده نشود و از ضعف تنفر داریم یا در بهترین حالت نسبت به آن ترحم میورزیم، قدرت و صلابت اشیاء بیجان مانند درخت بلوط یا اهرام مصر را نیز ارج مینهیم. افراد ضعیف مانند درختانی که ممکن است بر اثر باد بشکنند، متأثر از عناصر دیگرند.
آنها در شرایط طوفانی هزار تکه خواهند شد. کسانی که قدرتمند هستند، ممکن است مجبور شوند همراه با بادها خم و راست شوند، اما متانت خود را حفظ میکنند و حتی ممکن است از پس تجارب سختی که از سر میگذرانند، استحکام اخلاقی و روانی خود را بهبود ببخشند. آنها، بر خلاف افراد ضعیف، به نیروهای خارجی اجازه نمیدهند که نفسشان را از آن خود کنند.
میتوان اینجا مخالفت کرد و گفت نفس افراد از آنچه گفته شد مقاومتر است و حتی کسانی که آشکارا فاقد استقامت هستند، در گذر زمان نفس خود را حفظ میکنند؛ بنابراین فردی که به گونهای کاملاً بزدلانه عمل کرده و خود را دائماً در برابر مسائل میبازد و بیتاب، ناراضی و شاکی است و به جای تحمل کردن فقط رنج میکشد، همچنان هویت خود را حفظ خواهد کرد. (ص106 کتاب در باب شجاعت)
در واقع، باور عمیق او مبنی بر اینکه همواره و سال از پس سال، در بازی زندگی بد آورده، میتواند تشدید کنندۀ جدیِ تیره بختی او باشد، اما صیانت نفس در شکل امروزیاش، نه تنها شامل زنده نگاه داشتن نفس، بلکه به معنی زنده نگاه داشتن آن در عین حفظ سلامت است. شاید استقامت برای صرفاً زنده ماندن نفس ضروری نباشد، اما صلابت را در زمان مواجهه با مشکلات تأمین میکند.
فرد بدون استقامت اهداف پیشین خود را رها میکند و به درون مغاکی از ترحم جویی میافتد؛ نفس باقی میماند اما به شکلی منفعل تسلیم شده و بی هدف. پل تیلیش، الهیدان اگزیستانسیالیست آلمانی، نقش شجاعتی از این دست در صیانت نفس را به خوبی تبیین کرده است. اینکه موجودی تواناییهای بالقوۀ خود را بالفعل کند یا خود را به کمال برساند، شایسته تحسین است. (ص107 کتاب در باب شجاعت)
شجاعت مُهر تأییدی است بر ذات وجودی فرد، هدف درونی یا آراستگی ارسطویی فرد اما تأییدی است که در خود واجد خاصیتی مبتنی بر عبارت «علیرغم» است. این تأیید شامل امکان بعضاً اجتناب ناپذیرِ قربانی کردن عناصری است که به وجود فرد تعلق دارند اما اگر قربانی نشوند مانع بالفعل شدن فرد میشوند. این قربانی کردن میتواند شامل از دست دادن لذت، شادی و حتی وجود فرد شود…
نقد کتاب در باب شجاعت
جفری اسکار در کتاب در باب شجاعت از این صحبت میکند که چگونه شجاعت در طول تاریخ به یک فضیلت تبدیل شده است. شجاعت همواره یکی از باارزشترین فضیلتها انگاشته شده است و حتی کسانی که گستاخانه به نداشتن بسیاری از فضایل دیگر اعتراف میکنند، عموماً از اینکه ترسو قلمداد شوند بیزارند.
یک خلافکار، اوباش یا گردنکلفت که احترام چندانی برای اخلاقیات مرسوم قائل نیست، از اینکه شجاعت یا جرئتش زیر سؤال برود بهشدت آشفته خواهد شد. تحسین شجاعت در تمام جوامع انسانی عمومیت داشته، اگرچه از منظر فرهنگی تفاوتهای گستردهای در ایدئالها و انتظارات نسبت به شجاعت وجود دارد.
در کتاب در باب شجاعت از ایدههای فیلسوفان درباره شجاعت صحبت شده است و نمونه هایی مانند جنبش رز سفید که بر ضد نازیها راهاندازی شده بود هم مورد بررسی قرار گرفته است.
جوامع دیدگاههای متفاوتی دارند دربارهٔ اینکه شجاعت برای همگان خوب است یا برای گروهی خاص، برای زنان خوب است یا فقط برای مردان، برای عوام بهاندازهٔ اشراف خوب است یا خیر. بااینکه عموماً پذیرفته شده که شجاعت شامل تسلط بر ترس است، دربارهٔ اَشکال شجاعت یا نحوهٔ بروز آن توافق آرای کمتری وجود دارد. الگوهای متعددی برای شجاعت ارائه شده:
- جنگجوی جسور
- شهید مؤمن
- فعال اجتماعی نترس
- مادری که در فقروفاقه خانوادهای بزرگ را سرپرستی میکند.
هر زمانهای باید شجاعتی منطبق بر نیازهای روزِ خودش را تعریف کند. ساحت هایی از شجاعت که در یک موقعیت اجتماعی در برابر یکدیگر قرار میگیرند ممکن است در موقعیتی دیگر تضاد کمتری باهم داشته باشند یا تعدیل و تفصیل بطلبند. شاید الگوی سربازمحورِ شجاعت که در آرا و تفکرات افلاطون و ارسطو پررنگ بود امروزه در نظر بسیاری از افراد بسیار کوتهبینانه بیاید.
کتاب در باب شجاعت سعی میکند از تمام این منظرها به مفهوم شجاعت بنگرد و آن را تحلیل کند.
کتاب های پیشنهادی
عنوان کتاب: در باب شجاعت
نویسنده: جفری اسکار
مترجم: رسول سعدونی
تعداد صفحات کتاب: 238 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 22.08 مگابایت
نوع فایل: PDF (ZIP)
منبع: شهرکتاب
2 پاسخ
ممنون از سایت خوب و ارزندهتون
«شتاب زدگی شاید گاهی کار را به انجام برساند، اما فرهنگهای مختلف مشخصاً اتفاقنظر دارند که شجاعت ملزم به تبعیت از منطق است. هرجا که شجاعت کورکورانه در غیاب منطق عملی منجر به نتیجهٔ مطلوب شود باید آن موفقیت را به حساب بخت موافق گذاشت نه تصمیمهای مدبرانه. شاید کنشهای شجاعانهای که عموماً بیشتر ما را تحتتأثیر قرار میدهند آنهایی باشند که حد وسطی را بین افراط و تفریط در تأمل مبنا قرار میدهند.»