دانلود کتاب تراژدی تنهایی
کریستوفر دو بلگ، در کتاب تراژدی تنهایی داستان کامل و ناگفته یکی از قهرمانان بزرگ ضد استعماری قرن بیستم را روشن می کند.
کتاب حاضر که زندگی نامه ی سیاسی محمد مصدق است، راه های فراوانی پیش پای ما می گذارد؛ این که به جای تمرکز روی موضوعی تا این حد آشنا و بزرگ و اسطوره ای مثل ملی شدن صنعت نفت، کمی به خود مصدق برسیم یا ریشه های شکل گیری تصمیم ها و پافشاری های گاه جنون آمیز او را ببینیم. کریستوفر دو بلگ، انگلیسی است و مثل بیشتر مستشرقین از رفتار رندانه ی شرقی ها متحیر است. نمی داند این همه نمایش به چه دردی می خورد و چرا آدم ها تلاش می کنند. اما خونسردی اش را از دست نمی دهد و با جزئیات شگفت انگیز بخش های از زندگی نخست وزیر محبوب ایرانی ها را شرح می دهد.
خلاصه کتاب
کشتی از بندر بمبئی در هند به بندر بوشهر روان است و در آن دو شخصیت مشغول گفت و گو هستند: محمد مصدق که مرزهای امن آسایش سوئیس در اروپای درگیر جنگ جهانی اول را رها کرده و به دعوت مشیرالدوله پیرنیا به قصد تصدی گری وزارت عدلیه به ایران آمده، و سرپرسی کاکس مسئول بخش امور خاورمیانه وزارت امور خارجه انگلستان که مدتها در بوشهر ساکن بوده است. مصدق توضیح می دهد که از طریق «بندر خودمان، بوشهر» از کشتی پیاده می شود و کاکس پاسخ می دهد «مگر بوشهر بندر ایران است؟» مصدق هیچ وقت این توهین را فراموش نکرد.
کتاب تراژدی تنهایی شرح حال ملی گرایی است که در غرب به تمسخر گرفته شد، تخریب شد، دیوانه و پریشان خطاب شد؛ اما در نزد دوست دارانش ستوده شد و به مقام پدر مبارزه با استعمار خارجی لقب گرفت. کریستوفر دو بلگ، خبرنگار ویژه خاورمیانه، در کتاب پیش رو وجه همت خود را بر نور افکندن بر جنبههای شخصی زندگی این شخصیت سیاسی گذاشته است، جنبه هایی که پیش از این کمتر به آن توجه شده بود.
البته چندین کتاب دیگر هستند که به زندگی شخصی محمد مصدق میپردازند اما ادبیات زیبای الکساندر دوبلگ و ریزبینی کار او جنبههایی تازه و البته بحث برانگیزی می گشاید که در فضای سیاسی معاصر ایران نقش اساسی بازی کردهاند. این کتاب بی شک منبعی ارزشمند برای پژوهشهای دانشگاهی برای شناخت سیاست ایران در دوران پهلوی دوم ایجاد خواهد کرد.
بخشی از متن کتاب
زیاد گریه می کرد، گاهی غش هم می کرد. با عصا راه می رفت و مدام از درد معده و سردرد گلایه داشت. وقتی ارنست گراس، سفیر آمریکا در سازمان ملل، به همراه ورنون والترز، در هتلی در نیویورک به دیدنش آمدند روی تخت دراز کشیده بود و حال حرف زدن نداشت. والترز تعریف کرده که وقتی فهمید گراس کیست، فریادی کشید و خودش را از یک طرف تخت انداخت به آن طرف دیگر و دیوانه وار زد زیر هق هق و اشک روی گونه هایش سرازیر شد. هر دو مرد متعجب شدند و هراسان گفتند که فکر نکنند امروز روز خوبی برای بحث باشد!
زمانی هم که برای دفاع از حق ایران به ساختمان سازمان ملل رفت پسرش، غلامحسین، آمبولانسی آماده کرده بود تا اگر غش کرد به دادش برسند. اما بعد، که به واشنگتن رفت و انواع و اقسام آزمایش ها را روی او انجام دادند گفتند که هیچ درد و مرضی ندارد و حالش خوب خوب است. خوب خوب که نبود، چون محمد مصدق سالها قبل این سفر، وقتی در اروپا بود واقعا به زخم معده دچار شده بود، ضعف و دردش آنقدر بود که مجبور بود وسط سخنرانیهایش دراز بکشد. بعدها در ایران از التهاب روده، مالاریا و تب هم می نالید و مدتی هم که والی آذربایجان بود خونریزی عصبی دهانش به بیماری هایش اضافه شد.
اصلا ماجرای آشنایی نزدیکش با بانوی فرانسوی به دلیل بیماری مداومش رقم خورد؛ رنه ویلار، در آن روزها که محمد جوان در اروپای سرد و یخ زده مریض شده بود به دادش رسید و او را سپرد به یک پرستار حرفه ای. اما خودش سالهای سال شیفته ی او باقی ماند و مصدق جوان هم آنقدر دلبسته اش شد که از روی سادگی و محبت، عکسی از مادرش، نجم الدوله، را به ویلار داد. مصدق موجود پیچیده ای بود که حجب وحیای شرقی و دلواپسی ها و احساس گناه ذاتی اش او را از این که مثل اجداد قجری اش به دنبال دلش برود دور کرد. با این همه دلبستگی چیزی نیست که بشود در برابرش مقاومت کرد.
نقد کتاب تراژدی تنهایی
کتاب تراژدی تنهایی تا اندازه زیادی از شخصیت سیاسی محمد مصدق اسطوره زدایی می کند.وینستون چرچیل مصدق را مردی دیوانه و پریشان می دانست که مصمم به تحقیر بریتانیاییها است. دوآیت آیزنهاور نیز فکر می کرد مصدق در حال تقدیم ایران به شوروی است و بنابراین باید برود. البته بعدها هر دوی کشورهایی که در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نقش داشتند، از کردۀ خود پشیمان شدند؛ چرا که مصدق یکی از اولین شخصیتهای لیبرال در خاورمیانه بود که نه تنها نمیخواست ایران را تقدیم شوروی کند بلکه خواستار استقلال از هر دو طرف و دوستی با ملل بود.
حتی در جاهایی میتوان نشانههایی از نگاه نژادپرستانه در زبان چرچیل نیز جست: آنجا که از مصدق با عنوان «اردک کثیف» نام میبرد. گرچه بسیاری از دیپلماتهایی غربی، که عقبه شرق شناختی هم داشتهاند، با دیده رمانتیک به ایران نگاه میکردند، اما دوبلگ فکر میکند «تحقیری عمیق از ایران و مردم آن» در قلب دیپلماسی بریتانیا نهفته است. البته او به ایرانیان نیز با دیده انتقادی مینگرد و خطاهای آنان را میبیند. او در مسیر پژوهش خود برای زندگی مصدق، گاه از رفتار و حرفهای مردم و سیاستمداران ایرانی متعجب میشود.
با این همه، جانب صبر و بیطرفی را نگه میدارد و با صداقت، هرچه را هست و نیست، شرح میدهد. حال، میخواهد موضوع او مردی باشد که مورد احترام میلیونها ایرانی است ولی با این همه از خطا به دور نیست. او مصدق را در جایی «مردی عجیب» و «تلفیقی از خیال بافی و سروصدا» و شخصیتی سودایی معرفی میکند که «در ملأعام غش میکرد و فریاد میزد». دوبلگ این سؤال را مطرح میکند که آیا اگر مصدق در این موقعیت منحصربهفرد تاریخی قرار نگرفته بود و میتوانست بهتر با انگلیسیها مذاکره کند، عمر دولت او بیشتر دوام میآورد؟
کتاب تراژدی تنهایی، اولین زندگینامه ای است که به بررسی زندگی و تأثیرات وی می پردازد و نقش وی را در تکامل اوضاع سیاسی ایران روشن می سازد.
تعداد بازدید: 868 بار
عنوان کتاب: تراژدی تنهایی
(ایرانی میهن پرست ، میهن پرست ایرانی)
زندگی نامه ی سیاسی محمد مصدق
نویسنده: کریستوفر دو بلگ
مترجم: بهرنگ رجبی
تعداد صفحات کتاب: 371 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 23 مگابایت
نوع فایل: PDF (RAR)
منبع: شهرکتاب