دانلود کتاب زندگی بی حد و مرز
کتاب زندگی بی حد و مرز در مورد زندگی خود نویسنده یعنی نیک وی آچیچ است.
او بدون شک یکی از شگفت انگیزترین انسان های روی کره زمین است. نیک علاوه بر سخنرانی های بسیار زیادی که در سراسر جهان انجام می دهد اکنون به عنوان نویسنده هم فعالیت می کند و تا کنون دو کتاب منتشر کرده است.او در این کتاب از ماجرای سفر خودش به این دنیا حرف می زند و از مشکلات بسیار زیادی که با آن ها رو به رو بوده سخن می گوید. نیک اهل استرالیا هستش و در هنگام تولد به علت ابتلا به سندروم تتراآملیا بدون دست و پا به دنیا آمد.
خلاصه کتاب
کتاب حاضر به قلم مردی جوان نگارش شده که با نقص جسمی بزرگی به دنیا آمده، کسی که با وجود تفاوت بارزش با دیگر انسان ها از حرکت نایستاده و زندگی بی حد و مرزی را تجربه می کند؛ او در کتاب خود تلاش دارد تا مخاطب را به غلبه بر دشواری های زندگی و هدف گذاری ترغیب کند و با شرح زندگی خود از تاثیری که امید و مقابله با محدودیت ها برجای می گذارد پرده بردارد. نیک وی آچیچ از بحران های شخصی، چالش های حرفه، کار و روابط، نگرانی های مربوط به سلامتی و ناتوانی، ترس ها، تهدیدها، فکرها، عادت های ویرانگر، آزارها، خشونت ها، چیزهایی که از کنترل انسان خارج اند، چگونگی کمک به دیگران و برقراری تعادل میان جسم، ذهن، قلب و روح می گوید.
کودکی نیک در افسردگی سپری شد اما کم کم به کمک مادرش آموخت که چگونه از زایدهای که به جای پا دارد، استفاده کند و قابلیتهای حرکتیاش را افزایش دهد. او در دبیرستان رهبر یک گروه خیریه شد و از آن به بعد به انجام کارهای عامالمنفعه روی آورد. نیک وی آچیچ سرانجام در ۲۱ سالگی توانست از دانشگاه گریفیت در رشتههای حسابداری و برنامهریزی مالی فارغالتحصیل شود. او اکنون سخنران انگیزشی و مدیر سازمان غیرانتفاعی «بی حد و مرز» است. نیک یکی از تأثیرگذارترین سخنرانان موفقیت در دنیا محسوب می شود.
در کتاب زندگی بی حد و مرز، نیک داستان خود و جدالش را با زندگی تعریف می کند. مردی با نقص عضوی جدی که به روی دنیا می خندد. اگر به سرگذشت انسانهای موفق علاقه دارید، خواندن سرگذشت نیک را به شما پیشنهاد می کنیم چون بیشک این اثر یکی از تاثیرگذارترین داستانهای زندگی و موفقیت است.
بخشی از متن کتاب
دوازده ساله بودم که به همراه خانواده ازاسترالیا به آمریکا کوچیدیم. از این که باید در جایی تازه، بدون هیچ دوست و آشنایی از صفر شروع کنم، میترسیدم. در هواپیما با خواهر و برادرم لهجهی آمریکایی را تمرین میکردیم تا وقتی با همکلاسیهای تازهی خود صحبت میکنیم، آنها ما را دست نیاندازند. گرچه نمی توانستم شکل غیر معمول بدنم را عوض کنم، اما میتوانستم لهجهام را تغییر بدهم. بعدها دانستم که بیشتر آمریکاییها لهجه استرالیایی را دوست دارند. این سفر، نخستین دگرگونی عمدهی زندگی من بود. من میکوشیدم مثل آمریکاییها به نظر برسم، و این تنها اشتباه زندگی من نبود.
مدرسهی تازه، در دامنههای کوههای سانتامونیکا واقع شده بود. خانهی کنونی من نزدیک همین مدرسه است. مدرسهای بسیار عالی بود، اما در ابتدا باید سخت کار میکردم تا خود را بچههای دیگر برسانم. برای هر بچهای بسیار دشوار است که از موطن خود دور بیفند. شروع تازه، همواره دشوار است. باید دوستانی تازه پیدا میکردم و در زمین تازه، ریشه میدواندم. به علاوهی موانع تازه وارد بودن، این مشکل را نیز داشتم که به لحاظ بدنی با دیگران فرقی بسیار داشتم. بدن من ، بای بچههای مدرسه شکلی عجیب و غریب داشت. من تنها دانش آموزی بودم که با ویلچر سر کلاس حاضر میشدم. در ضمن، تنها کسی بودم که همراهی داشتم که کمکام میکرد.
پیش از آن، طعم تلخ جابجایی را چشیده بودم. انرژی زادی میبرد تا به آدمهای تازه ثابت کنم که من هم مثل آنهاهستم و دوستی با من خالی از لطف نیست. اکنون مجبور شده بودم تا از نو شروع کنم. گاهی ما متوجه نیستیم که جابجاییها تا چه اندازه ما را دگرگون میکنند. هنگامی که از جای دنج خود بیرون میآیی و مجبور هستی محیطی تازه را تجربه کنی، ممکن است به فشارهای عصبی، تردید و حتی افسردگی دچار شوی. ممکن است هدفی بزرگ هم داشته باشی، از ایمانی سرشار برخوردار باشی، امیدوار باشی، نگرشی مثبت داشته باشی، شجاعت رویارویی با ترسهایت را نیز داشته باشی، با وجود این، هنگام مواجه شدن با محیط تازه، خشکات بزند و نتوانی گامی به جلو برداری.
نقد کتاب زندگی بی حد و مرز
بسیاری از ما عادت داریم پیش از انجام هرکار بزرگ و کوچکی بهانه جویی کنیم. کتاب زندگی بی حد و مرز توانایی و قدرت اراده را در برابر ناتوانیهای واقعی و در هم شکستن تنبلیها نشان می دهد. اگرچه کتاب موضوع جدید و نوآورانهای ندارد اما روایت و نقل همین جملات آشنا از فردی که با مشکلات بسیاری در زندگی و فیزیک خود مواجه است می تواند تاثیرگذاری آنها را افزایش دهد. کتابی است که به شما نشان می دهد، می توانید هر کاری که اراده کنید و به انجام آن اعتقاد داشته باشید را عملی کنید.
نویسنده می گوید: من ایمان دارم که زندگیم حد و مرزی ندارد. دلم میخواهد تو نیز، صرف نظر از دشواریهای زندگیت، چنین احساسی داشته باشی. ما همسفریم. در آغاز سفرمان، لطفا قدری درنگ کن و درباره تمامی محدودیتهایی فکر کن که بر زندگی خویش تحمیل کردهای و یا به دیگران اجازه دادهای بر زندگیت تحمیل کنند. اکنون به این بیندیش که رهایی از این محدودیتها چه حس و حالی دارد. زندگی تو چگونه می بود اگر همه چیز برایت ممکن می شد؟
تعداد بازدید: 948 بار
عنوان کتاب: زندگی بی حد و مرز
حکایت الهام بخش یک زندگی خوب و بامزه!
نامزد جایزه صنعت کتاب استرالیا سال 2012
نویسنده: نیک وی آچیچ (نیکلاس جیمز ووییچیچ)
مترجم: مسیحا برزگر
تعداد صفحات کتاب: 175 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 11.7 مگابایت
نوع فایل: PDF (RAR)
منبع: شهرکتاب