دانلود کتاب عشق هرگز فراموش نمی کند
کتاب عشق هرگز فراموش نمی کند دیدتان را به زندگی عوض می کند. پر از نکته های آموزنده و مفید که لذت خواهید برد.
سومین و جدیدترین رمان سالی هپ ورث نویسنده استرالیایی است که اولین بار در سال 2015 به چاپ رسید. اثر حاضر به عنوان رمانی عاشقانه مورد توجه بسیاری از افراد قرار گرفته است. این کتاب از زبان سه شخصیت روایت می شود که همین بر جذابیت کتاب افزوده است.
اگر از افزادی هستید که خودتان را به جای شخصیت اصلی کتاب می گذارید این کتاب را به شما توصیه نمی کنیم! رنجی که آنا (شخصیت اصلی رمان) در تک تک لحظات می کشد با توصیفات نویسنده کاملا به خواننده منتقل می شود ولی کتاب یک پیام خیلی بزرگ دارد و آن این است که در سطر سطر داستان از اینکه این موهبت را دارید که همه چیز را بخاطر می آورید بسیار خوشحال و سپاسگزار خواهید بود.
خلاصه کتاب
کتاب عشق هرگز فراموش نمی کند، رمانی به شدت احساسى و تاثیرگذار و متفاوت است. آنا فورستر فقط سی و هشت سال سن دارد اما حافظه و خاطراتش به تدریج از او دورتر و دورتر می شوند. آنا می داند که وقتی خانواده اش او را به آسایشگاهی به نام رزالیند می فرستند، تنها در حال انجام کاری هستند که به نظرشان بهترین نتیجه را برای او خواهد داشت. اما آنا رازی در سینه دارد: او قصد ندارد که در این آسایشگاه بماند.
آنا همچنین می داند که در آسایشگاه رزالیند، تنها یک نفر هست که هم سن و سال اوست؛ و آن شخص، کسی نیست جز لوک. چیزی که آنا انتظارش را ندارد، عشقی است که میان او و لوک جوانه می زند، حتی با وجود این که او زندگی کنونی اش را دوست ندارد. همزمان با این که بیماری، بیشتر و بیشتر بر حافظه ی آنا اثر می گذارد، این شخصیت تلاش می کند تا هویت و داشته های خود را از یاد نبرد؛ و ارتباطش با لوک نیز درست یکی از همین داشته هاست.
بخشی از متن کتاب
وقتی جوان تر بودیم، جک پوستی گندمی تر داشت، اما حالا بی رنگ و رو شده است. او درست به سفیدی من است. با خودم فکر می کنم مبادا این رنگ پریدگی به من ربط دارد که جک با صدایی بلند می گوید: « اتهان، بیا و با آنا خداحافظی کن. » اتهان از میان چمنزار به سرعت برق و باد می دود و خودش را به آغوش من می سپارد. او چنان محکم فشارم می دهد که حس می کنم دارم خفه می شوم. « خداحافظ آنا بانانا! » وقتی از من جدا می شود، نگاهم با غمی عمیق به باند سفید و بزرگ روی گونه ی چپش می افتد و سعی می کنم سوختگی های قرمز و خشک و تاول های زیر آن را به یاد بیاورم. باید آن ها را به یاد داشته باشم. همین جراحت ها دلیل حضور من در اینجاست.
اولین باری که فهمیدم مشکلی دارم در فروشگاه بودم. داشتم خریدهایم را به سمت درِ خروجی می کشیدم که متوجه شدم جای پارک ماشینم را فراموش کرده ام. محوطه ی پارکینگ هفت طبقه داشت. سوار آسانسور شدم و به دکمه ها نگاه کردم. هیچ یک از آن ها برایم فرقی نداشت انگار نمی دانستم باید وارد کدام طبقه شوم. درنهایت به سمت کیوسک نگهبان رفتم. مردی که پشت میز بود، خندید و گفت این اتفاقات طبیعی است. او گوشی اش را بلند کرد و شماره پلاک ماشین را از من پرسید. وقتی دید جوابی نمی دهم، گفت: « مدل و رنگ ماشین را که می دانی؟ » این سوال خیلی ساده بود؛ اما هرچه دنبال پاسخ گشتم بیشتر در خود فرو رفتم.
درست شبیه عکسی که یک علامت سوال روی صورتش باشد، یا شبیه جنایتکاری که ژاکتش را روی سرش کشیده باشد؛ جواب در مغزم بود، اما توان دیدن آن را نداشتم. لبخند روی صورت مرد خشک شد. منتظر ماندم که دوباره بگوید این اتفاقات طبیعی است؛ اما او این جمله را نگفت. با اتوبوس به خانه آمدم. شاید اگر من هم مانند جک آزمایش ژن جهش یافته را می دادم، می فهمیدم که بیماری قرار است از راه برسد؛ اما این حقیقت که در عنفوان جوانی قرار است به چنین دردسری مبتلا شوم جزء برنامه ی زندگی ام نبود. پس از آن روز، اتفاقات دیگری سروکله شان پیدا شد. معمولاً می توانستم آن ها را از قبل حدس بزنم. تعداد زیادی از قرار ملاقات هایم را فراموش می کردم؛ اما من پزشک متخصصی بودم که بی اندازه سرش شلوغ بود…
نقد کتاب عشق هرگز فراموش نمی کند
رمان عشق هرگز فراموش نمی کند بدون شک از آن کتاب هایی است که هر خواننده ای می تواند با آن ارتباط برقرار کند و در تلخی ها و خوشی های داستان خود را غرق کند. این اثر یکی از تاثیرگذارترین داستان های عاشقانه را روایت می کند که هیچ وقت فراموشش نخواهید کرد.
اگر از خواندن کتاب های عاشقانه لذت می برید و یا از طرفداران قلم سالی هپ ورث هستید این رمان برای شماست.
کتاب های پیشنهادی
تعداد بازدید: 404 بار
عنوان کتاب: عشق هرگز فراموش نمی کند
نویسنده: سالی هپ ورث
مترجم: فاطمه باغستانی
تعداد صفحات کتاب: 292 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 18.26 مگابایت
نوع فایل: PDF (RAR)
منبع: شهرکتاب
