ما که خواهریم

(2 بررسی مشتری)

قیمت اصلی 126.000 تومان بود.قیمت فعلی 100.000 تومان است.

نویسنده: آنه گست هویزن

مترجم: مهشید میرمعزی

تعداد صفحات کتاب: 393 صفحه

حجم فایل: 10.6 مگابایت

کتاب ما که خواهریم pdf nbookcity.com

دانلود کتاب ما که خواهریم

کتاب ما که خواهریم داستان زندگی سه عمه‌ی بزرگ آنه گست هویزن و تقریبا واقعی است.

داستان در تدارک جشن تولد صدسالگی خواهر بزرگ اتفاق می‌افتد. شرایط زندگی خواهران، که اغلب به دلیل تأثیر وقایع تاریخی جهان در حال تغییر است، و مشخص می‌شود که قراردادهای اجتماعی چه تأثیر زیادی بر زندگی افراد داشته است.

زندگی این خواهران حول و حوش خاطره مردانی می‌چرخد ​​که شوهرشان نبوده‌اند. در این فرآیند، خاطرات شاد اغلب در جایگاه دوم قرار می‌گیرند و در نتیجه، ویژگی‌های منفی خواهران، بهتر از ویژگی‌های شخصیتی دیگر آنها، روشن می‌شود. به طور کلی، داستان پردازی کتاب جالب و هوشمندانه است.

خلاصه رمان

آنه گست هویزن آینده و گذشته را در هم می‌تند و آتش داستان‌ هایی را شعله‌ور می‌کند که دامنه‌شان تمام قرن بیستم را در بر می‌گیرد. او در کتاب ما که خواهریم از کتی می‌گوید که شخصیت دلپذیر پشت‌پردۀ ماجراها است؛ از نامزدی سرنوشت‌ساز گرترود و جاسوسی تعریف می‌کند که او در خانه‌اش پناه داده است.

نویسنده، داستان پائولا را بازگو می‌کند که شوهرش تمایلات خاصی دارد و با این حال، پائولا هرگز از دوست داشتن زندگی دست نمی‌کشد. این رمان، داستان سه خواهر است با عمری طولانی. جنگ جهانی اول و دوم را دیده اند و در طی سالیان دراز عمرشان شاهد پیشرفت های زیادی در دنیا و زندگی شان بودند. مولف این‌ کتاب، نویسنده، روزنامه نگار و مجری تلویزیون است.

او سال ۱۹۶۹ در گلدرن متولد شد و پس از گرفتن دیپلم، در رشته روزنامه نگاری دانشگاه دورتموند مشغول تحصیل شد. پس از اتمام تحصیلات دانشگاهی هم به‌عنوان مجری تلویزیون جلوی دوربین رفت. او سال ۲۰۱۲ برنده جایزه تلویزیون آلمان شد و رمان «ما که خواهریم» را همان‌ سال منتشر کرد. دومین رمانش را هم سال ۲۰۱۵ با عنوان «پدرم باش» منتشر کرد.

بخشی از متن داستان

در کتاب ما که خواهریم می‌خوانیم: صفحه نمایش‌گر ساعت کوچک دیجیتال، روشن و واضح، ساعت ۱:۱۲ صبح را نشان می‌داد. دو نقطه‌اش منظم خاموش و روشن می‌شدند. گرترود فکر کرد لابد پایان شب است. چیزی باید او را بیدار کرده باشد. شاید صدای قیرقیز پله‌های قدیمی بود. فکر کرد، احتمالاً کتی همین حالا رفته بخوابد. در ذهنش به آدم‌های شب زنده‌دار ناسزا گفت.

سال‌ها بود گرترود دیگر نمی‌توانست خوب بخوابد و عادت داشت شب‌ها بیدار شود. اکثر اوقات چند ساعت بیدار می‌ماند و در تابستان‌ها تازه وقتی اولین شعاع‌های نور از پنجره به درون می‌تابید، دوباره خوابش می‌برد. پزشک گفته بود از نشانه های پیری است. ولی این فقط گرترود را فقط کمی تسلی بخشید. آخر در این ساعات بیداری شب نمی‌شد کار زیادی انجام داد. وقتی تلاش می‌کرد مطالعه کند، مدام چرت می‌زد.

چرتی کوتاه‌تر از آنکه استراحتی باشد و طولانی‌تر از آنکه بتواند در داستان غرق شود. بالاخره زمانی تصمیم گرفت این وضعیت را بپذیرد. در خانه‌اش در کسانتن، دسته‌ای کتاب کنار تختش قرار داد که همه‌شان را ازبر بود. مهم این بود که شب طوری سپری شود. قبلاً از خودش می‌پرسید آیا موفق خواهد شد تمام روزهای زندگی‌اش را به خاطر بیاورد یا نه! این فکر زمانی به ذهنش رسید که رمان بیگانه اثر آلبر کامو را خواند.

مرسو قهرمان داستان متوجه می‌شود سال‌های زندگی را بدون هیچ نیازی به تجارب تازه و فقط با خاطرات می‌توان سپری کرد. گرترود آن زمان تصمیم گرفت شب‌ها یکبار دیگر زندگی‌اش را زندگی کند. با این احوال خیلی زود فکر به خاطر آوردن تمام روزهای زندگی را از سرش انداخت و به جای آن تلاش کرد دست کم روی هر سال نامی بگذارد. سرگرمی فوق العاده ای بود و مغز را تمرین می‌داد. (ص151 کتاب ما که خواهریم)

به علاوه از آن پس، وحشتِ شب‌های بی‌خوابی برای گرترود از بین رفت. تقریباً از ساعات بی‌خوابی‌اش شاد می‌شد چون در آنها چیزی شبیه جدول کلمات متقاطع خصوصی خودش را حل می‌کرد و می‌توانست ساعت‌ها درباره‌اش فکر کند. وقتی با این روش به زندگی‌اش می‌نگریست، تلاش می‌کرد فاصله بگیرد. طوری بود گویی زندگی شخص دیگری را به خاطر می‌آورد یا شعری را دکلمه می‌کند.

این کار با خیال بافی که هراز گاهی به سراغش می‌آمد تفاوت داشت. خاطرات شب‌ها آزارش نمی‌دادند چون واقع بینانه‌تر بودند و این خوب بود. روی هم رفته گرترود از عملکرد حافظه‌اش رضایت داشت. چراغ را روشن کرد و دست به سوی کتاب کوچکی برد که روی میز کنار تخت قرار داشت و همیشه همراهش بود. مدادی کوچک با نخی ظریف به آن بسته بود. در تخت نشست، کتاب را ورق زد.

آخرین واژه‌ای را که نوشته بود پیدا کرد: «قورت دادن قاشق چای خوری». ماجرایی از دوران جنگ جهانی اول به خاطرش آمد – دوران کودکی برادرش یوزف که اگرچه کودکی قوی بود، هرچه می‌خورد بالا می‌آورد، هر غذایی که می‌خورد بلافاصله تف می‌کرد. بالاخره پس از چند روز دیگر هیچ غذایی نخورد. خانواده به پزشک مراجعه کرد؛ پزشک گلوی بچه را معاینه کرد و سرش را تکان داد… (ص152 کتاب ما که خواهریم)

حدس زد کودک قاشق کوچکی را قورت داده است. گرترود پانزده ساله، ضمن اینکه پزشک با انبرکی در گلوی یوزف جستجو می‌کرد، برادر کوچک را محکم گرفته بود. پس از مدتی پزشک ناامید شد و گفت پسرک امکان زنده ماندن ندارد. واقعاً هم در آن لحظه چشم‌های کوچک یوزف حالت چشم مرده‌ها را گرفت، ولی کمی بعد از اتاقی که او را در آنجا گذاشته بودند، صدای گریه و عق زدن آمد. پسربچه چیزی را که آزارش می‌داد بالا آورد…

نقد کتاب ما که خواهریم

ماجرای کتاب ما که خواهریم درباره سه خواهری است که زندگی و سرنوشتی متفاوت دارند و در نهایت در کنار هم آرام می‌گیرند. این رمان درباره سه‌خواهر، سه ‌زندگی و تصویر سه ‌قرن است و منبع الهام نویسنده، زندگی‌های دو خاله و مادرش بوده‌اند که هرکدام بیش از ۸۰ سال عمر کردند.

در این‌ داستان، سه‌ خواهر با نام‌های گرترود، کتی و پائولا حضور دارند که قرار است به‌ مناسبت تولد ۱۰۰ سالگی گرترود در جشنی بزرگ شرکت کنند. بستر زمانی این ‌رمان، قرن بیستم است و کتی، شخصیت دلپذیر پشت پرده اتفاقات است. پائولا شوهری با تمایلات خاص دارد و گرترود هم یک‌ ماجرای نامزدی مهم را پشت سر می‌گذارد، او یک‌ جاسوس را هم در خانه‌اش پناه می‌دهد.

نویسنده در پی‌گفتار کتاب ما که خواهریم اشاره کرده که بارها از خود پرسیده که آیا کتیف گرترود و پائولا حاضر بودند آنها را در جایگاه شخصیت‌های داستانش به تصویر بکشد و پاسخی که به دست آورده بله است؛ اما حتما می‌خواستند روایت مخصوص خودشان را بنویسند.

کتاب ما که خواهریم موفقیت زیادی به دست آورده است و مدتی هم در لیست مشهور کتاب‌های پرفروش نشریه اشپیگل قرار داشت.

آنچه خواندید...

کد کتاب: 1636 نویسنده: برچسب:

محصولات مرتبط

سایر کتاب‌های پیشنهادی...

2 دیدگاه برای ما که خواهریم

  1. Bahar

    داستان بسیار زیبایی داشت. آنچه بیشتر بنظرم میاید این است که هیچکدام از خواهرها ، باوجود اتفاقاتی که برایشان افتاد ، هیچوقت در آن اتفاقات باقی نماندند. به زندگی ادامه دادند و همچنان از آن لذت بردند.

  2. got it

    مثل همیشه عالی هستین…

دیدگاه خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *