دانلود کتاب خیانت انیشتین
نمایشنامه خیانت انیشتین تلاشی است برای واکاوی موضوعات اساسی فلسفه زندگی. در این نمایشنامه، اینشتین که مقیم آمریکا شده است نگران جنگ است و نگران اینکه آلمانها موفق به ساخت بمب اتم شوند.
او با خود درگیر است که آیا باید این موضوع را به متفقین خبر دهد یا نه. کشمکش درونی اینشتین و عذاب وجدان ناشی از نقشی که در گسترش جنگ داشته منجر به گفتوگوی او با مرد ولگردی شده است که این گفتوگو دریچه روشنی را به روی او میگشاید. در این دیدارها، اینشتین از وضعیت دشوار خود میگوید که بهعنوان فعالِ صلح از نتایج وحشتناک فعالیتهای خود آگاه است و از تولید نخستین بمب اتمی بهدست هیتلر و نازیها میترسد. از سوی دیگر خبردار کردن رقبای سیاسی آلمان که خیانت به کشورش نیز محسوب می شود، میتواند به نتایجی مشابه ختم شود. اینجاست که باورهای اینشتین به چالش کشیده میشود تا بیندیشد که به بشر خدمت میکند یا خیانت؟!
در پشت جلد کتاب میخوانیم:
در آمریکا کنار دریاچهای دو مرد با هم روبهرو می شوند: یک ولگرد منزوی که پسرش در جنگ جان باخته است و یک دانشمند صلحطلب برنده جایز نوبل فیزیک به نام آلبرت اینشتین. این دو مرد با یکدیگر پیوند دوستی میبندند و اینشتین راز دلش را با او در میان میگذارد. از نگرانیها و دلمشغولیهایش میگوید، از مسئولیتی که برگردن دارد، از سهمی که در فاجعههای بشری داشته است. آیا او ناخواسته به بشریت خیانت کرده است؟ در این نمایشنامه اشمیت با زیرکی و طنز نبرد درونی و اخلاقی دانشمند نابغه را تصویر میکند. از دوستی و مهر و انساندوستی میگوید، از سرنوشت بشری و از انسانهایی که تاریخ را رقم میزنند.
درباره نویسنده کتاب
اریک امانوئل اشمیت (زاده ۲۸ مارس ۱۹۶۰ در لیون فرانسه) نویسنده، نمایشنامهنویس و فیلسوف فرانسوی است. نوشتههای او به بیشترِ زبانهای دنیا منتشر شده و نمایشنامههای او در بسیاری از کشورها بهروی صحنه رفته است. اشمیت از نویسندگان پرطرفدار در ایران است و بیشتر کتابهایش به فارسی ترجمه و با اقبال عمومی روبرو شدهاند.
«یک روز قشنگ بارانی»، «ده فرزند نداشته خانم اشمیت» و «گلهای معرفت» از دیگر کتابهای این نویسنده است که به فارسی برگردانده شدهاند. نمایشنامههای «خرده جنایتهای زناشویی»، «مهمانسرای دو دنیا» و «عشق لرزه » نیز در ایران اجرا شدهاند. جایزه تئاتر مولیر فرانسه، جایزه بهترین مجموعه داستان گنکور، جایزه آکادمی بالزاک از جوایز اهدا شده به اشمیت است.
گزیدههایی از کتاب
دو چیز بینهایته: جهان هستی و حماقت بشر. تازه در مورد جهان هستی کاملا مطمئن نیستم. اون از خود سوالایی میپرسه که هیچکس تا حالا از خودش نپرسیده و گاهی واسشون جواب پیدا میکنه. این اون چیزیه که یه نابغه رو از دو تا تاپاله مثل ما متمایز میکنه. آمریکا جنگ را برد و بشریت صلح را باخت. وطنپرستی یه بیماری بچهگانهس، آبله مرغون بشریته.
ماجراهای احساسی خطرناکتر ازجنگ هستن: تو نبرد آدم یه بار بیشتر کشته نمیشه، تو عشق چند بار. دنیا رو کسایی که بدی میکنن نابود نمیکنن، کسایی که بیتفاوت تماشا میکنن، نابود میکنن. بلاهت شانس بیشتری برای باور شدن و تکرار شدن داره، تا جایی که تبدیل به چیزی عادی بشه و رنگ حقیقت به خود بگیره. شکافتن اتم آسونتر از تعصبه.
بخشی از متن کتاب خیانت انیشتین
در امريکا کنار درياچهاي دو مرد با هم روبهرو ميشوند. يک ولگرد منزوي که پسرش در جنگ جان باخته است و يک دانشمند صلحطلب برندهي جايزهي نوبل فيزيک به نام آلبرت اينشتين. اين دو مرد با يکديگر پيوند دوستي ميبندند و اينشتين راز دلش را با او در ميان ميگذارد. از نگرانيها و دلمشغوليهايش ميگويد، از مسئوليتي که بر گردن دارد، از سهمي که در فاجعههاي بشري داشته است. آيا او ناخواسته به بشريت خيانت کرده است؟ در اين نمايشنامه، اريک امانوئل اشميت با زيرکي و طنز، نبرد دروني و اخلاقي دانشمند نابغه را تصوير ميکند. از دوستي و مهر و انساندوستي ميگويد، از سرنوشت بشري، از انسانهايي که تاريخ را رقم ميزنند.
در پایان امیدواریم از خواندن کتاب خیانت انیشتین لذت ببرید.
تعداد بازدید: 2,337 بار
عنوان کتاب: خیانت انیشتین
نویسنده: اریک امانوئل اشمیت
مترجم: فهیمه موسوی
تعداد صفحات کتاب: 98 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 1.26 مگابایت
نوع فایل: PDF
منبع: شهر کتاب
یک پاسخ
در آخر باید چه کرد تماشاچی بود و یا دست به کار شد؟
اگر در سکوت بنشینیم و کاری نکنیم کسی تضمین میکند که اوضاع بدتر نمیشود؟
و اگر کاری کنیم چه کسی از صد در صدیِ عاقبت خیر کارمان خبر دارد؟
باید لوله کش شد و به سایهی امن روزمرگی پناه برد؟
گیرم که کاری نکردیم ولی آیا همه دست به سینه مینشینند و تماشا میکنند؟ وقتی جنگ نمیتواند جلوی غارت و استعمار و ظلم را بگیرد سکوت میتواند؟
ولی سوال مهمتر این است اگر نیت خیرمان به نتیجهی شر منتهی شد چه؟
از کجا باید فهمید؟از کجا باید دانست؟
اگر چیزی ظاهر خیر دارد و باطن شر، شر است و به عکس؛ پس انسان با این همه علوم هنوز قادر به تشخیص خیر و شر نیست چون فقط ظاهر را میبیند.
چه بسا اگر آدمی فقط ظاهربین نبود…
و یک سوال دیگر چه کسی از باطن همهچیز خبر دارد تا بالاخره انسان به صلح، آرامش، امنیت وخیر کامل برسد؟