دانلود کتاب در ژرفای آب
کتاب در ژرفای آب داستانی که به سرعت جای خود را در میان مخاطبان باز کرد و در صدر فهرست آثار پرفروش نیویورک تایمز و آمازون قرار گرفت.
پائولا هاوکینز نویسنده مشهور انگلیسی این بار نیز رمان پرفروش خود را در ژانر جنایی و معمایی نوشته و تعلیقهای فراوانی را در دل قصه خود گنجانده است. بیراه نیست که مجله وگ، یکی از قدیمیترین مجلات بین المللی، درباره پائولا می گوید: «او یکی از برترین نویسندگان زن در جهان است که رمان پرتعلیق با انواع سویههای روانی و جنایی را بار دیگر برای مخاطبان یادآوری کرد و این سبک را تقویت نمود.»
این کتاب دومین تریلر پائولا هاوکینز، پس از رمان پرفروش دختری در قطار است. این داستان از زبان 11 راوی که اهالی یک شهر هستند روایتشده است. نگارش کتاب به این شکل آن را هیجان انگیز و جذاب کرده و مخاطب را مجبور می کند داستان را ادامه دهد و سرنخها را دنبال کند، البته این شکل روایی انتقاداتی را هم به دنبال داشته و تعدادی از منتقدان معتقدند کتاب او بیش از حد گیج کننده است و نیازی به این حجم از جزئیات و شخصیت ندارد.
خلاصه کتاب
ماجرای رمان در ژرفای آب از جایی آغاز می شود که خبر پیدا شدن یک زن در انتهای رودخانه شهر در همه جا پخش می پیچد. کمی بعد در اوایل تابستان نیز یک دختر نوجوان به همین سرنوشت شوم دچار می شود. چیزی که اهالی شهر را نگران و کنجکاو میکند، آن است که این اتفاق اولین بار نیست که رخ می دهد و آب عمیق و تاریک رودخانه تا به حال زنان زیادی را به درون خود کشانده است. البته تا پیش از این همه چندان توجهی به این موضوع نمی کردند و بسیاری از این رخدادهای غمانگیز را به خودکشی ربط می دادند. اما سرانجام مردم کم کم متوجه سلسله اتفاقهای عجیب و خطرناکی می شوند و رازهای زیادی را کشف می کنند؛ اینکه به راستی تمامی این زنان کشته شدهاند یا دست به خودکشی زدهاند…
در مرکز داستان، دختر پانزده ساله و تنهایی وجود دارد که بدون پدر و مادر و هیچ دوستی، تحت حمایت خاله اش زندگی می کند. خاله ی دخترک، آدمی منزوی و مضطرب است که به مکانی بازگشته که سال ها پیش از آن فرار کرده بود؛ مکانی که قسم خورده بود هیچ وقت به آن بازنگردد. جولز ابوت با دریافت خبر فوت خواهر بزرگش، خواهری که مدتها بود باهم حرف نمیزدند سراسیمه به بکفورد رفت. آنجا لنا تنها دختر نل، تنها بود و حتماً به حضور خالهاش نیاز داشت. مرگ نل مرگ عجیبی بود، مرگی پر از ابهامات که هیچکس نمیتوانست درست تحلیلش کند اما همهچیز به برکه مربوط میشود. برکهای که نل تنها زنی نیست که در آن غرقشده، نل زنی بود که داشت دربارهی داستان زنان دیگر تحقیق میکرد.
نل زن دردسر سازی بود که خیلیها نمیخواستند به کارش ادامه دهد. خیلیهایی که ذرهذره پایشان به داستان باز میشود و داستانشان به نل، جولز، لنا و دیگران گره خورده است. «تقدیم به تمام دردسر سازان» این جملهای است که پیش از آغاز رمان در ژرفای آب خودش را نشان می دهد. دردسرسازها، زنان دردسرساز، این کتاب داستان آنهاست. داستان زنان دردسرساز بکفورد که داستانشان در آبگیر به پایان رسیده است. داستانی عجیب و وهمآور.
بخشی از متن کتاب
در آغاز حکم شوخی را داشت. بلایی که بر سر آقای هندرسون آوردیم. نوعی بازی. قبلا آقای فرایر، معلم زیست شناسی و آقای مکینتاش، مربی شنا، را به بازی گرفته بودیم. فقط باید کاری می کردی که موجب شرمندگی آنها شود. نوبتی امتحان می کردیم. یکی از ما می رفت و اگر موفق نمی شد، نوبت به دیگری می رسید. هر کاری دوست داشتی می توانستی انجام دهی و هر زمان که دوست داشتی می توانستی آن را انجام دهی، تنها قانون بازی این بود که شخص دیگر باید حضور می داشت، زیرا در غیر این صورت اثبات نشدنی بود. ما هیچ وقت کسی دیگر را به بازی راه نمی دادیم، این بازی ما بود، بازی من و کیتی (واقعا یادم نیست که ایده اش از که بود). در مورد فرایر، اول من رفتم و حدود سی ثانیه طول کشید.
زمانی که داشت در مورد هم ایستایی مطلبی را توضیح می داد، به سوی میزش رفتم، به او لبخند زدم و لبم را گزیدم و طوری به جلو خم شدم که پیراهنم کمی باز شد و بازی تمام. در مورد مکینتاش، کمی بیشتر زمان برد، زیرا او به دیدن ما در استخرهای شنا عادت داشت، به همین دلیل این گونه نبود که بخواهد با دیدن کمی پوست بدن از خود بی خود شود. اما کیتی در پایان به آنجا رسید، با ایفای نقش شیرین و شرمگین و فقط در هنگامی که با او درباره ی فیلم های کونگ – فو، که می دانستیم دوست داشت، صحبت می کرد، کمی دستپاچه بود. با این حال، در مورد آقای هندرسون قضیه فرق داشت. نخست کیتی رفت، چون او دور بازی با آقای مک را برده بود. کیتی تا آخر کلاس صبر کرد و در حالی که من کتاب هایم را فوق العاده آهسته جمع می کردم به سمت میز او رفت و روی لبه ی آن نشست.
در حالی که کمی به جلو خم می شد، به او لبخند زد و شروع کرد به حرف زدن، اما آقای هندرسون صندلی خود را یک باره پس کشید و همین طور که گامی به عقب برمیداشت سرپا ایستاد. کیتی اما با بی میلی ادامه داد و زمانی که داشتیم از آنجا می رفتیم طوری نگاهمان کرد که گویا خشمگین شده است. وقتی من امتحان کردم، خمیازه کشید. من نهایت تلاشم را کردم، نزدیک به او ایستادم و لبخند زدم و روی موها و گردنم دست کشیدم و لب پایینم را گزیدم و او خمیازه کشید، کاملا آشکار. انگار که حوصله اش را سر بردم. نمی توانستم فکرش را از سرم بیرون کنم، طوری به من نگاه کرده بود که انگار هیچ بودم، انگار کمترین جذابیتی نداشتم. دیگر نمی خواستم به بازی ادامه دهم، نه با او…
نقد رمان در ژرفای آب
رمان در ژرفای آب مثل کتاب دیگر پائولا هاوکینز پر از پیچیدگی های ذهنی آدمهایی است که در شرایط مختلف قادر به تمیز دادن واقعی از غیرواقعی نیستند، داستان بسیار جذاب است و فقط در ابتدا ممکن است به خاطر شخصیت های زیاد گیج شوید اما در ادامه قطعا نمی توانید رهایش کنید. نویسنده به سراغ شهری کوچک با رودخانه عجیب و مرموزش رفته و می خواهد راز جنازههای زنانی را فاش کند که همگی در همان رودخانه جان خود را از دست دادهاند.
یک کتاب فریبنده که پر از تعلیق است و طرح داستان شما را مدام در حال حدس زدن نگه می دارد.
کتاب های پیشنهادی
تعداد بازدید: 446 بار
عنوان کتاب: در ژرفای آب (درون آب)
جزو برترین رمان های تریلر
نویسنده: پائولا هاوکینز
مترجمان: حدیث حسینی و نازیلا محبی
تعداد صفحات کتاب: 256 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 26.24 مگابایت
نوع فایل: PDF (RAR)
منبع: شهرکتاب
یک پاسخ
سلام. تریلر یعنی دلهره آور؟ خوب چرا فارسی شو ننوشتین؟