دانلود کتاب میعاد در سپیده دم
کتاب میعاد در سپیده دم به عنوان داستان فداکاری یک مادر آغاز می شود. تنها و فقیر، به سختی می جنگد تا بهترین ها را به پسرش بدهد.
رومن گاری دوران کودکی خود را با او در روسیه، لهستان و در رودخانه فرانسوی رودریا رقم زد. او زندگی ماجراجویانه ی خود را به عنوان جوانی که در جنگ جهانی دوم برای فرانسه می جنگد، بازگو می کند. اما مهمتر از همه او داستان عشق به مادرش را می گوید که همان زندگی او بود، سیاره پنهان و خصوصی آنها ، سرزمین عجایب آنها “که از زمزمه های مادر به گوش یک کودک متولد شده است ، میعادی که در سپیده دم پیروزی ها و بزرگی های آینده زمزمه می شود. عدالت و عشق. “
خلاصه کتاب
کتاب میعاد در سپیده دم سرگذشت سه دهه نخست زندگی نویسنده فرانسوی «رومن گاری» در قالب مجموعهای از داستانهای کوتاه است که به قلم خود او نوشته شده است. رومن گاری که متولد لیتوانی و بزرگ شده لهستان است، سرانجام به فرانسه سفر میکند چرا که مادرش معتقد است تنها فرانسه برای پرورش استعدادهای فرزندش جای مناسبی است. او در نگارش این کتاب به هیچ عنوان از قالبهای مرسوم استفاده نکرده و وقایع زندگیاش را در یک ترتیب زمانی مشخص روایت نمی کند. گاری در خلال داستان مرتب از عشقش به فرانسه و مهمتر از آن عشق دیوانهوار به مادرش «نینا» صحبت می کند.
در حقیقت مادر نقش اول داستان اوست. از خودگذشتیها و فداکاری های مادر برای تحقق آرزوهای فرزند از او نه تنها برای خودش، بلکه برای خواننده نیز یک اسطوره می سازد. مادری که همهی توان خود را به کار می گیرد که او را از زندگی در فقر به جایگاهی که یقین دارد شایسته اوست، هم در ادبیات و هم در سیاست برساند. شروع جنگ جهانی دوم باعث نگرانی مادر برای آینده فرزندش میشود اما همانطور که انتظار میرود رومن سرانجام علاوه بر کسب عناوین ارزشمند در حوزهی ادبیات، خلبان نیروی هوایی سلطنتی فرانسه می شود و در خلال جنگ جهانی دوم برای ارتش فرانسه می جنگد. در نهایت مدال شجاعت و نشان لژیون را از آن خود میکند.
گاری هنوز درگیر جنگ در خارج از کشور است که مادر از دنیا میرود اما نامههایی را که پیش از مرگ نوشته یکی یکی برای پسرش فرستاده میشود تا مبادا غم از دست دادن مادر در عزم و اراده او خللی ایجاد کند و او تازه پس از پایان جنگ و بازگشت به کشور متوجه مرگ مادر میشود. میعاد در سپیده دم کتابی است دربارهی غمها، حسرتها و آرزوها که با نگاه طنزآمیز نویسنده به زندگی بازگو میشود. یک رمان زندگینامه، مبتنی بر یک زبان شاعرانه با تواضعی عظیم. یک طغیان طولانی مدت از عشق از دوران نظامی و دیپلماتیک تا موفقیتهای ادبی او با گذر از روابط انسانی. همه چیز در پرتو عشق به مادری توانا دیده می شود که فقدان او خلاءای را برای همیشه در سینهی قهرمان باقی میگذارد.
بخشی از متن کتاب
بی پرده حکم میداد که در قلب مادرم برای دو نفر جا هست و بنابراین به سستی و در عین حال نومیدانه آرزو داشت پذیرفته شود. غالبا به نظرم می رسید که هروقت مادرم در لحظاتی که نامش را «اکسپرسیونیزم» گذاشته ام، پس از طغیان احساسات دست در کمرم می انداخت یا توی باغچه ی جلوی هتل، میوه، کیک و چای در دست و لبخند سعادت برلب پیشم می آمد، نشانه ای از اوقات تلخی، آزردگی و حتی اندکی رنجش در چهره ی آقای زارمبا می بینم. همان جا می ایستاد و با نگاهی غم آلود و اندکی ملامت بار به صحنه می نگریست. به حالتی رقت انگیز، وانهاده و حتی خصمانه به عصای ظریفش تکیه می داد که دسته ی عاج و نقره ای داشت.
به مردی می مانست که در به رویش قفل شده بود اما به آرامی و در عین حال با سرسختی و حتی با سرخوردگی می کوشید تا وارد شود. باید اعتراف کنم که نسبت به آن چه در سر دیگر خط در انتظارم بود چنان از جوانی و نادانی برخوردار بودم که از موقعیت لذت بردم و بیش از نگاه برتری طلب و حتی طعنه آمیزی به او کاری نکردم. من تنها متحدش بودم، اما اگر می خواستم سیاستمدار خوبی بشوم این بهترین فرصت نشان دادن توانایی هایم بود. هرگز هنگام نمایش عشق مادرم دخالتی نمی کرد، هیچوقت به خود اجازه نمی داد مثلا تذکر بدهد که: «شما دارید لوس اش می کنید.» فقط در لباس ابریشمی سفیدش همان جا می ایستاد و با حالتی آزرده نگاه می کرد.
میدانستم که مادرم، گرچه حرفش را نمی زند، به موضوع کاملا پی برده است. گمانم به نحوی از آن لذت می برد، زیرا این امر همدستی تازه ای بین ما به وجود آورده بود و هر دوی ما را از وابستگی به هم آگاه تر می کرد. یک روز، بعد از آنکه مادرم فاتحانه ظرف میوه ای را جلوی من روی میز باغچه گذاشت، آقای زارمبا دست به کاری زد که از جانب او کمابیش بیانیه ی آشکاری بود که گرچه در سکوت، اما با حرارت تمام احساساتش را بروز می داد. بی آنکه از او دعوت شود ناگهان پشت میزم نشست و در حالی که دست لرزانش را دراز می کرد یکی از سیب هایم را از سینی برداشت و مبارزه طلبانه به چشمان مادرم ژل زد و شروع به خوردنش کرد. پاک گیج شدم و با دهان باز همانجا نشستم.
نقد کتاب میعاد در سپیده دم
کتاب میعاد در سپیده دم، اثری کلاسیک از ادبیات مدرن فرانسه ، همه ی مشخصه های یک رمان غنی عاشقانه را دارد. هیجان انگیزتر این است که آن را بخوانیم و بدانیم که این یک داستان تخیلی نیست بلکه یک داستان واقعی است. در سن کوچک، مادر رومن گاری به او گفت که روزی فرا می رسد که او مجبور می شود شیطان های تسلیم و تسخیر را به چالش بکشد و بر آنها غلبه کند. از این گذشته، او قرار بود یک قهرمان نظامی فرانسه، سفیر، نویسنده برجسته و مردی مورد پسند خانم ها باشد. . . .
بنابراین با پیش بینی نبرد، تا زمان درگذشتش، او صلیب آزادی، کروکس د گوئر، لژیون افتخار و جایزه گونکور را از آن خود کرد. و او همچنین سرکنسول فرانسه در لس آنجلس بود.
کتاب های پیشنهادی
تعداد بازدید: 450 بار
عنوان کتاب: میعاد در سپیده دم
نویسنده: رومن گاری
مترجم: مهدی غبرایی
تعداد صفحات کتاب: 266 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 30.9 مگابایت
نوع فایل: PDF (RAR)
منبع: شهرکتاب