دانلود کتاب ژاک قضا و قدری و اربابش
موضوع اصلی کتاب ژاک قضا و قدری و اربابش، رابطهٔ میان ژاک (نوکر) و اربابش است، که هرگز نام او در کتاب نمی آید. ژاک و اربابش عازم مکانی نامعلوم هستند و در طول سفر برای آن که از کسالت سفر بکاهند، ارباب از ژاک میخواهد که داستان عشقهای گذشتهاش را تعریف کند.
داستان ژاک بارها توسط شخصیتهای دیگر و اتفاقات ناگوار کمیک قطع می شود. شخصیتهای دیگر داستانهای خودشان را بازگو می کنند و داستانهای آنها نیز بارها قطع می شود. حتی شخصیتی با عنوان «خواننده داستان» نیز حضور دارد که بارها حرف راوی را قطع می کند: سوالی می پرسد، به چیزی اعتراض میکند یا از روای میخواهد اطلاعات بیشتری به او بدهد و او را در جریان جزئیات داستان قرار دهد. موضوع داستانهایی که در کتاب روایت میشود اغلب عشق و رابطهٔ جنسی است. شخصیتهای پیچیدهٔ داستان غرق در فریب و ریاکاریاند و لحن داستانها شوخ طبعانه است.
خلاصه کتاب
ژاک قضا و قدری و اربابش را به حق در کنار رمانهایی همچون دن کیشوت، تام جونز و اولیس جای دادهاند. در این نوشتار چندلایه دنی دیدرو هشیارانه با زبان طنز به تقلید معیارها و شگردهای رایج آثار تخیلی می پردازد تا آنها را به تمسخر بگیرد و نفی کند. می توان ادعا کرد که سنت گریزی، ساختار پیچیده، بی نظمی استادانه، آوردن داستان در داستان، پارادوکسها و تضادهای گستاخانه، آمیزۀ طنز و تخیل برای مبارزه با جهل و خرافات و کوته بینی و عدم تساهل در ژاک قضاوقدری، نمونهای از داستاننویسی مدرن است.
نثر زنده و پویای دیدرو و ضربآهنگ تندش خواندن رمان را لذتبخش میکند. او بزرگانی چون گوته، شیلر، هگل، مارکس، فروید، استندل، بالزاک، بودلر و ژید را شیفته خـود کـرد. مـیلان کـونـدرا، ژاک قضاوقدری را مسحورکننده می داند. نثر زنده و پویای دیدرو با آن ضربآهنگ تند و تیز و چالاک، خواندن رمان را لذتبخش و امروزی میکند. در این اثر، دیدرو از پنج راوی که مدام سخن یکدیگر را قطع میکنند تا داستان خود را تعریف کنند استفاده میکند:
نویسنده با خوانندهاش به گفتگو و شوخی میپردازد، سربهسرش میگذارد، جملات معترضانه میگوید و اغلب به بیراهه میزند؛ آنگاه گفتوگوهای ارباب با ژاک و ژاک با اربابش را میشنویم؛ سپس به داستانهایی که مهمانخانهدار برای مهمانانش نقل میکند گوش میسپاریم و سرانجام از روایتهای مارکی دِزارسی شگفتزده میشویم. دیدرو بارها و بارها اپیزود یا داستانی را نیمهکاره میگذارد و اپیزود و داستانی دیگر را شروع میکند و با استفاده ماهرانه از این ترفندِ بیانضباطی اجازه نمیدهد رمانش هرگز یکنواخت و کسلکننده شود.
بخشی از متن کتاب
ارباب ژاک پایین می رود، سفارش ناهار می دهد، یک اسب می خرد، مجددا به اتاق بالا می آید و ژاک را لباس پوشیده می بیند. ناهار می خورند و راه می افتند؛ ژاک اصرار دارد که صحیح نیست بدون دیدار و تشکر از مردی که چیزی نمانده بود جلوی خانه ی او، مغزش متلاشی شود و او در نهایت محبت به دادش رسید، آن جا را ترک کنند؛ اربابش برای آرام کردن طبع لطیف ژاک به او اطمینان می دهد به نوکرانی که او را به مسافرخانه آوردند، انعام خوبی داده است.
نقد کتاب ژاک قضا و قدری و اربابش
کتاب ژاک قضا و قدری و اربابش، رمانی کلاسیک نوشته ی دنی دیدرو است که نخستین بار در سال 1796 منتشر شد. دیدرو که در زمره ی بزرگترین نویسندگان عصر روشنگری قرار می گیرد، در این رمان چارچوب های رایج داستان نویسی در زمانه ی خود را به چالش کشید. ژاک که به همراه ارباش در فرانسه در سفر است، به شکلی رفتار می کند که انگار واقعاً در دنیای شلوغ و غیرقابل پیش بینی اطرافش آزاد و رها است.
در طول سفر این دو نفر، شخصیت های مختلفی به آن ها می پیوندند و داستان های ریز و درشت فراوانی روایت می شود که همین موضوع، دیدی جامع و کامل از جامعه ی قرن هجدهمی به مخاطب می بخشد. با این که به نظر می رسد ژاک همیشه مسیرش را خودش انتخاب می کند، اما او به این باور فلسفی معتقد می ماند: هر تصمیمی که ژاک می گیرد، هر چقدر هم که غیرقابل پیش بینی باشد، از پیش تعیین شده است.
تعداد بازدید: 795 بار
عنوان کتاب: ژاک قضا و قدری و اربابش
جزو لیست برترین کتاب های تاریخ ادبیات به انتخاب انجمن کتاب نروژ
نویسنده: دنی دیدرو
مترجم: مینو مشیری
تعداد صفحات کتاب: 376 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 5.7 مگابایت
نوع فایل: PDF (RAR)
منبع: شهرکتاب