دانلود کتاب مارچ
کتاب مارچ که برنده جایزه پولیتزر هم شده است رمانی ست به قلم جرالدین بروکس. مارچ رمانی تاریخی و عاشقانه است که در زمینه جنگ های داخلی امریکا و نبردهای فاجعه بار آن به وقوع می پیوندد. این کتاب روایتی است از جان مارچ پدر غایب دختران معروف کتاب «زنان کوچک» اثر لوئیزا می الکات.
در روایت جرالدین بروکس، مارچ در هیبت یک کشیش طرفدار الغای برده داری و شخص ایده آلیست ظاهر می شود که حضور در جبهه های جنگ به آزمونی جهت جهت سنجش ایمان او نسبت به خود و اهداف دولت ایالات شمالی تبدیل می شود دولتی که خلاف باورهای اولیه مارچ ابایی از ارتکاب وحشی گری و نژاد پرستی ندارد. پس از آنکه مارچ در بیمارستان واشنگتن از یک بیماری مهلک جان سالم به در می برد خود را در مواجهه با وظیفه ای عظیم می بیند جمع کردن شکسته های جسم و روحش، و یافتن راهی برای ارتباط دوباره با همسرش و دخترانی که کوچک ترین اطلاعی از مصائبی که وی از سر گذرانده ندارد.
خلاصه کتاب
کتاب مارچ، رمانی نوشته ی جرالدین بروکس است که نخستین بار در سال 2005 منتشر شد. مارچ که مردی آرمان گرا و طرفدار قانون لغو برده داری است، قصد دارد که به نیروهای اتحاد کمک کند. اما جنگ، هم ایمان او به اتحاد و هم به خودش را به گونه ای زیر سوال می برد. مارچ همزمان با بهبودی از یک بیماری صعب العلاج و تقریباً کشنده، باید دوباره پیش خانواده ی خود بازگردد؛ خانواده ای که از اتفاقات وحشتناک و کابوس واری که مارچ در جنگ دیده و تحمل کرده، هیچ نمی دانند. رمان مارچ، به کاوش در احساسات انسان ها و قدرت دگرگون کننده ی ایمان می پردازد و از عشقی سخن می گوید که در دل فاجعه و رنج شکوفا شده است.
بخشی از متن کتاب
نمی توانم بگویم که صبح، هنگامی که چشمانم را به روی نور کمرنگ صبحگاهی باز کردم، کاملا تجدید قوا کرده بودم ولی وضعیتم به مراتب از آنچه دیشب داشتم بهتر شده بود. خواب تسکین دهندۀ روح و روان آدمی است و هنگامی که دوروبَر خود در اتاق کوچک را نگریستم، میتوانستم با فکر به این که چگونه میتوان معایب آن را به مزیت تبدیل نمود احساس شعفی هر چند اندک در درونم پدیدار شد. عادت هر روزهام به همین شکل بود و از زمان از دست دادن داراییمان، روزها را بدین حال آغاز میکردم. این عادت اینک به دردم خورده بود و وقتی ترکهای روی شیشۀ پنجره را میشمردم، اینگونه برای خودم توجیه کردم که این وضعیت باعث میشود تهویۀ مناسبی در اتاق صورت گیرد.
آینۀ لکه گرفته نیز آنقدر کوچک و تار بود که نمیتوانستم تصویر چهرۀ فرسوده و هراسناک خود را در آن تماشا کنم. وضعیت نامناسب تختخواب هم باعث میشد تا حد امکان وقت خود را در عالم بیداری سپری کنم و تنها با خستگی بسیار خود را بر روی آن رها کنم. با این تصمیمات در ذهن برخاستم و پی بردم که صاحبخانه و دو ساکن دیگر پیش از من از خواب بیدار شده و به سوی کارهای خود روانه شدهاند.
آقای بروک برایم یادداشتی گذاشته و در آن نوشته بود که برای انجام برخی امور مربوط به آقای لارنس که به نظر وی یک یا دو ساعتی طول میکشید خانه را ترک کرده است. از من درخواست کرده بود تا منتظر وی بمانم اما این کار از دست من ساخته نبود. اشتیاقی زیاد برای برای دیدن این که شوهرم شب را چگونه گذرانده است در خود حس میکردم. در یادداشت کوتاهی از وی عذرخواهی کردم. سبد خود را پر از شراب و غذاهای مقویای که برای وی آورده بودم کرده و به سوی بیمارستان به راه افتادم.
نقد کتاب مارچ
در زمان ورود به ارتش، مارچ مردی ایدئالیست بوده و میداند که حضور در این جنگ، بالاتر از هر چیزی، به خاطر تحقق آرمانهای ایالتهای شمال امری درست و به جا است. ولی آنچه وی انتظار مقابله با آن را ندارد، پای گذاشتن در سفری است که به جهنمی بر زمین میرسد؛ جایی که اغلب خطوط میان حق و باطل، و خیر و شر حالتی مبهم به خود میگیرند. ولی در این مرحله، او چارهای جز ادامۀ راه نمیبیند. وی در ادامۀ راه خود به یک بیمارستان موقتی میرسد؛ عمارتی که برایش به غایت آشناست. همین جا بود که بیست سال قبل، وی با گریس، بردهای زیبا و باسواد، آشنا شده بود.
او همان زنی بود که اولین بوسه را برایش به ارمغان آورد و مسیر زندگیاش را به کلی تغییر داد.
تعداد بازدید: 402 بار
عنوان کتاب: مارچ
برنده جایزه پولیتزر داستان 2006
نویسنده: جرالدین بروکس
مترجم: یوسف سلیمان سالم
تعداد صفحات کتاب: 499 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 25.5 مگابایت
نوع فایل: PDF (RAR)
منبع: شهرکتاب