مارتین در کنار دریا
در این داستان، مارتین و نیکل با تور کوچکِ ماهیگیری میخواهند از دریا ماهی بگیرند؛ اما آنها بهجای ماهی یک خرچنگ بزرگ شکار میکنند. نیکل میگوید: «آه مارتین! مواظب باش، دستت را زیاد…
کتاب و کتابخوانی در هر فرهنگی مورد پسند است. مطالعه کتاب یکی از سادهترین و حتی ارزانترین روشها برای کسب اطلاعات و آگاهی است. اما اینها تنها مزایای مطالعه نیستند. یکی از اساسیترین مزایای مطالعه را میتوان کمک به روان صحبت کردن و بالا بردن دایره لغات افراد دانست.
شما هرچه بیشتر کتاب بخوانید با واژهها و عبارات بهتر و جدیدتری آشنا خواهید شد و زمان استفاده از آن را نیز یاد خواهید گرفت. یکی از بهترین روشها برای ارتقای این فرهنگ امکان دانلود کتاب pdf است. این امر برای کتابخوانی، در دورهای که قیمت کتابها هم بسیار بالا رفته است، از اهمیت بالایی برخوردار است.
در پایان اگر به دانلود کتاب pdf علاقه مندید و می خواهید بصورت الکترونیکی کتاب بخوانید می توانید از آثار منتشر شده زیر استفاده کنید.
در این داستان، مارتین و نیکل با تور کوچکِ ماهیگیری میخواهند از دریا ماهی بگیرند؛ اما آنها بهجای ماهی یک خرچنگ بزرگ شکار میکنند. نیکل میگوید: «آه مارتین! مواظب باش، دستت را زیاد…
کتری آب روی اجاق جوش آمده بود و بخار میکرد، در کنارش هم قوری قهوه ناله کنان بر سر خود میکوبید. ساعت آشپزخانه ضربهای زد، آونگ در حال حرکت را میشد از پشت شیشه براق کوچک…
مرد درون روزنه خسته بود، او یک سفری طولانی با قطار را پشت سرش داشت و روی شانه های دو نفر ایستاده بود که قدهای مختلفی داشتند و این مسئله او را بیشتر خسته میکرد. دیگر حوصلهای نداشت…
برای یک روز بیشتر (For one more day) دربارهی خانوادهای است که در بینشان یک روح حضور دارد؛ از این رو شاید آن را داستان ارواح بنامید. میچ آلبوم (Mitch Albom) کاشف بیباک آرزوها و جادوها محسوب به شمار میرود…
مارتین، ژان، فرانسواز و سگ کوچولو برای گذراندن تعطیلات به کوهستان میروند. قطار، جلوی ایستگاه نگه میدارد. مارتین با چوب اسکیها از قطار پیاده میشود. فرانسواز اسباب را جمع میکند و…
مارتین میداند چند پیمانه شیرخشک را با چه مقدار آب قاطی کند. مامان همه چیز را به او یاد داده است. شیر نباید زیاد گرم باشد وگرنه دهان ژان کوچولو را میسوزاند. مارتین شیشه را در آب سرد…
او خواهرم بود. میل نداشت ازدواج کند ولی ازدواج کرد. اما شوهرش را دوست نداشت، به کلیسا نمی رفت. غذا خوردن دست جمعی را دوست نداشت، همیشه روی تختخواب خودش استراحت می…
آنتال به چشمهای او نگاه کرد و بلافاصله نگاهش را دزدید. اشتیاق زیادی به سیاست داشت و هنوز چیزی درباره دکر نمیدانست. دکر در ادامه اضافه کرد: «فقط درس بخون و از فکرت استفاده کن. فکر نکن…
نگاهمان باهم تلاقی میکند؛ نگاه من گناهکار و نگاه پدر دلسوزانه. او نگران من است اما نگران بچهام هم هست؟ نمیتوانم این را بپرسم. شرم میکنم، شرمی ابدی. «پدر من…» از کجا باید شروع…
مارتین و یکی از دخترها روی نیمکتی مینشینند و بافتنی میبافند. آنها تصمیم دارند یک نیمتنه قشنگ برای عروسکشان درست کنند. اگر زمستان بیاید و عروسك لباس گرم نداشته باشد حتماً سرما…
نیمه اول کتاب از زبان دختری است که خانوادهی خیلی سختگیری دارد. خانوادهای که همیشه او و حتی کوچکترین کارهایش را زیر نظر دارند و تنها چیزی که از دخترشان میخواهند درس خواندن…
عصر پنج شنبه مدرسه تعطیل است. بچهها میدوند که زودتر به خانه برسند. عصر قرار است چندتا از بچهها به خانۀ مارتین بیایند و با هم بازی کنند. ژان هم میتواند با دوستان مارتین بازی کند…
وبسایت شهرکتاب منبعی از کتاب های الکترونیکی است که تیم مدیریتی سایت تلاش کرده است تا محتوایی باارزش و با کیفیت در اختیار علاقمندان قرار دهد. در این مجموعه از نویسندگان و مترجمانی که مایل به همکاری با ما هستند استقبال می شود. پس از دانلود هر کتابی، فایل (pdf یا صوتی) در گوشی یا کامپیوتر شما ذخیره می شود و همیشه می توانید به صورت آفلاین مطالعه کنید و لذت ببرید.