دانلود کتاب زنی در کیمونوی سفید
کتاب زنی در کیمونوی سفید رمانی تاریخی است که در مورد عشق، خانواده و تأثیر دائمی تصمیمات گذشته میپردازد.
این اثر نخستین رمان آنا جونز است که در سال 2019 منتشر شده و داستان در دو بازهی زمانی جریان دارد: سال 1957 و 2012.
- در سال 1957، شخصیت اصلی، نائوکو ناکامورا، به رغم نقض خانواده و جامعه، عاشق یک دریانورد آمریکایی به نام جیم میشود. عشق ممنوع آنها منجر به رویدادهای اسفناک میشود.
- در سال 2012، توری کواک، دختر نائوکو، یک عکس پیدا میکند که یک راز خانوادگی فراموش شده را باز میکند. توری به ژاپن سفر میکند تا حقیقت درباره گذشته مادرش را کشف کند و تصمیماتی که در شرایط دشوار گرفته شدهاند را درک کند.
خلاصه کتاب
در کتاب زنی در کیمونوی سفید به تفاوتهای فرهنگی، انتظارات جامعه، و تأثیر جنگ بر زندگی شخصی پرداخته میشود. نویسنده همچنین به پیچیدگی روابط و پیامدهای تصمیمات گرفته شده در شرایط چالش برانگیز میپردازد. این رمان به خاطر عمق احساسات، جزئیات تاریخی و نحوهای که دو دوره زمانی را با یکدیگر تنیده میکند تا یک داستان جذاب و احساسی را بگوید، مورد ستایش قرار گرفته است.
ازدواج قراردادی نایٔوکو ناکامورایِ هفده ساله با پسر شریک تجاری پدرش وضعیت خانوادهاش را در جامعۀ سنتی ژاپن مستحکم میکرد، اما نایٔوکو عاشق مرد دیگری شده بود ـ یک ملوان آمریکایی، یک خارجی ـ و ازدواج با او برای کل خانواده شرمساری بزرگی بود. وقتی فهمیدند نایٔوکو از ملوان باردار است، رسوایی بزرگی به بار آمد و او را مجبور به انتخابی باورنکردنی کردند؛ انتخابی که پیامدهای آن تا نسلها ادامه یافت.
توری کواک در حال مراقبت از پدرِ درحالمرگش نامهای پیدا میکند که حاوی رازی تکان دهنده است؛ رازی که هرآنچه دربارهٔ پدرش، خانوادهاش و خودش میدانست زیر سؤال میبرد. توری به قصد کشف حقیقتِ نهفته در آن نامه رهسپار سفری به آنسوی کرۀ زمین، به دهکدهای ساحلی در ژاپن میشود؛ جایی که باید در آن با شیاطین گذشته روبهرو شود تا راه را برای رهایی از بند آنها هموار کند.
رمان زنی در کیمونوی سفید با نثری گیرا و با الهام از داستانهای حقیقی دوران سخت و کمتر شناخته شدۀ تاریخ ژاپن و آمریکا، پرترۀ خیره کنندۀ دو زن را به تصویر میکشد: یکی در کشاکش قلب و فرهنگش از هم گسست و دیگری در کشف معنای حقیقیِ خانه و خانواده عازم سفری حیرت انگیز شد.
نکوداشتهای رمان
- کارول میسون: اثری سینمایی، عمیقاً تأثر برانگیز با قلمی بسیار دلنشین. از خواندن این کتاب بهراستی لذت بردم.
- کارن دیون: رمانی قدرتمند و تأثیرگذار، کشف باشکوه و استادانۀ تسخیر ناپذیری روح انسان در فضای اختناقآور ژاپن پس از جنگ جهانی دوم. اثری منحصر بهفرد و بسیار اغنا کننده. من کتاب زنی در کیمونوی سفید را بسیار دوست داشتم.
- کلی استس: زنی در کیمونوی سفید وصیتنامهای زیبا در مدح امید است، حتی زمانی که الزامات فرهنگی و انتظارات خانوادگی عرصه را بر انسان بسیار تنگ میکنند. امیدوارم به زودی کارهای بیشتری از این نویسندۀ بااستعداد بخوانم.
- رنیتا دسیلوا: داستانی بود که با من خواهد ماند؛ کتابی که باید خواند و دوباره خواند و گرامی داشت… بسیار تلخ و احساساتی. همۀ شخصیت های داستان از لابهلای صفحات بیرون میآیند و برای خود جایی در قلبتان باز میکنند. من همهچیز این کتاب را دوست داشتم.
بخشی از متن کتاب
در کتاب زنی در کیمونوی سفید میخوانیم: مه پایین آمده و خود را روی زمین پهن کرده است. پدر در شهر کار دارد و من هم باید برای انجام آزمایشهای پزشکی بروم، بنابراین باهم به طرف ایستگاه قطار حرکت میکنیم سپس در ایستگاه از هم جدا میشویم، زیرا کار پدر در یوکوهاماست و زایشگاه درست در جهت مخالف آن، یعنی در هیراتسوکا. مه روی زمین سایهای تار انداخته است که سکوت میان ما را تیرهتر میکند.
این جاده انگار نمیخواهد تمام شود. از آنجاکه من این بچه را در شکمم حمل میکنم پدر هم چمدان کوچک مرا که مادربزرگ اصرار داشت با خود بیاورم به اجبار برایم حمل میکند. مادربزرگ گفت: «بهتر است رنج سنگینی این چمدان را تحمل کنی و لباس گرم داشته باشی تا رنج سرما و بیمار شدن را» و من در هر حالت رنج میکشم. شاید پدر، سنگی بود که اوکاسان طی سالها مانند آبی روان او را نرم کرده بود.
حالا بدون او زیر نور تند آفتاب داشت میسوخت. در نگاهش غم عمیقی وجود داشت که آن را نیز همراه چمدان من به دوش میکشید. ما هر دو مسئول هستیم. گلویش را صاف میکند اما حرفی نمیزند. فقط روباههای فضول مادربزرگ تمام راه حرف میزدند. قسم میخورم تمام راه زمزمه میکردند: «چه کسی به هاجیمه میگوید کجا هستی؟ وقتی او بفهمد تو باید پیش کنجی بمانی چه فکری میکند؟ (ص231 کتاب زنی در کیمونوی سفید)
اگر بچۀ او را از دست بدهی چه؟» قول میدهم از بچهام مراقبت کنم اما دارم از نگرانی میمیرم. آرام باش نائوکو، حال بچهام خوب است. هاجیمه مرا دوست دارد. او به کنجی هم علاقه دارد. باهم با پدر صحبت میکنیم. «نائوکو.» پدر از سرعت قدمهایش میکاهد سرش را بلند میکند و با نگاهی تلخ میگوید: «کاری را انجام بده که دکترها میگویند برای سلامتیات مهم است. لجباز نباش میفهمی چه میگویم؟»
نگاهمان باهم تلاقی میکند؛ نگاه من گناهکار و نگاه پدر دلسوزانه. او نگران من است اما نگران بچهام هم هست؟ نمیتوانم این را بپرسم. شرم میکنم، شرمی ابدی. «پدر من…» از کجا باید شروع کنم. خیلی چیزها برای گفتن هست. تردیدم این فرصت را از من میگیرد. نگاهش از من میگذرد و به نقطهای دیگر خیره میشود. دوباره جدی میشود. به طرف چیزی که توجه او را به خود جلب کرد برمیگردم، قلبم میریزد. (ص232 کتاب زنی در کیمونوی سفید)
چرا باید این کتاب را بخوانیم؟
کتاب زن در کیمونوی سفید حاوی داستانی تلخ با ته مزهای شیرین است. گرچه اثری غم انگیز است ولی به نوعی تسکین دهنده و آرامش بخش نیز هست! آرامش فهمیدن و پذیرفتن حقیقت…
آنا جونز برای نگارش داستان از تجربیات و خاطرات پدر نظامیاش بهره برده که این عامل تا حد زیادی به مستند بودن اطلاعات رمان افزوده است. تمامی علاقمندان رمانهای تأثیرگذار و دوستداران ادبیات داستانی خارجی را به خواندن این اثر شگفت انگیز دعوت میکنیم.
نقد کتاب زنی در کیمونوی سفید
آنا جونز بیش از بیست سال در زمینه هنرهای خلاق کار کرد، هم به عنوان مدیر خلاق و هم صاحب مشاغل، قبل از اینکه دست خود را به داستان بکشاند. او در مترو دیترویت متولد و بزرگ شده است و اکنون به همراه خانواده در ایندیاناپولیس اقامت دارد. زنی در کیمونوی سفید اولین رمان اوست.
در این کتاب شما با یک داستان فوق العاده از ابتدا تا انتها مواجه خواهید شد. شگردهای داستان نویسی جونز شما را غافلگیر خواهد کرد، در عین حال ماجرایی که روایت میکند بهشدت شما را احساساتی خواهد کرد و حتی شاید اشک شما را نیز درآورد. نویسنده شما را از حقایقی سخت مطلع خواهد کرد. درباره همه نوزادانی که در یک دوره بخصوص بین مردان آمریکایی و زنان ژاپنی به دنیا آمده اند…
کتاب زنی در کیمونوی سفید یک قطعه داستان تاریخی است که به خوبی دربارهاش تحقیق شده است. این داستان، از تجربیات نظامی پدر نویسنده الهام گرفته است و نوری را بر فصلی تاریک از تاریخ ژاپن میتاباند که برای بسیاری از خوانندگان ناشناخته خواهد بود.
این کتاب از تفاوت فکری و فرهنگی میگوید که حریف عشق نمیشود؛ و ترکیب احساس و درک متقابل بنایی مستحکم و زیبا میسازد که هیچ مخالفتی آن را سست نمیکند. آنا جونز از عشقی نامتعارف در دورانی میگوید که سنتها برای فرد برنامهریزی میکنند و طبق آن باید عمل شود. داستان، از جامعه ژاپن و ازدواج تعیین و تحمیل شده بر زنی میگوید که بعد از ازدواج دل به ملوانی آمریکایی میدهد!
با مطالعه کتاب زنی در کیمونوی سفید با فرهنگ ژاپنی بیشتر آشنا خواهید شد؛ یک داستان پردردسر که احساسات شما را درگیر میکند!
کتاب های پیشنهادی
تعداد بازدید: 208 بار
عنوان کتاب: زنی در کیمونوی سفید
نویسنده: آنا جونز
مترجم: الهام شریف
تعداد صفحات کتاب: 505 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 39.81 مگابایت
نوع فایل: PDF (ZIP)
منبع: شهرکتاب
یک پاسخ
کتاب تقریبا عاشقانه است ولی انگار بیشتر درام طوره… تصویری از ژاپن دهه ۱۹۵۰. رو ترسیم میکنه سنتها و خرافات ژاپن رو.اختیارات مرد و مرد سالاری رو به رخ میکشه.عاشق شدن دختر اون زمان و بخصوص اگه عاشق غیر ژاپنی میشدن! وضعیت دورگه ها در ژاپن خیلی اسف بار بوده(البته که در اینجا هم افغان ها هم همین وضعیت رو دارن) .داستان در مورد دختری آمریکایی ست که پدرش قبل از مرگش یک نامه بهش میده و دختر میخواد متوجه بشه پدرش کی بوده؟؟و سعی میکنه گذشته رو احیا کنه. البته که هنوز هم متوجه نشدم چرا هیچ وقت برنگشت دنبالش! ولی خب داستان خوبی بود