دانلود کتاب آتش فروزان
داستان کتاب آتش فروزان در مورد تداوم نسلها و مسئلهی بقاست. این اثر، سومین رمان – نمایشنامه جان اشتاین بک است.
هدف کلی نویسنده این است که انتقال ارزش های اخلاقی و باطنی از نسلی به نسلی دیگر، والاتر از انتقال مسائل ژنتیکی و ظاهریست؛ نویسنده با زیر پا گذاشتن یک ارزش اخلاقی، سعی در اثبات و ضرورت ارزش اخلاقی دیگری دارد؛ و با این کار، تایید میکند که «رذایل و فضایل اخلاقی نسبی هستند.»
کتاب آتش فروزان اثری جذاب درباره پیرمردی است که سالهاست بچهدار نمیشود و ناگهان همسر جوانش باردار میشود!
خلاصه کتاب
«جو سول» مرد میانسالی است که توانایی بچهدار شدن ندارد و عقیم است ولی خود نمیداند و نمیخواهد بداند و مطمئن شود. بچهدار نشدن، باعث به وجود آمدن حس ناتوانی و ضعف در او شده است. همسر جوان او که علاقه زیادی به شوهر خود دارد تصمیم میگیرد از راه دیگری بچهدار شود تا شوهر خود را خوشحال کند…
جو سول یک دوست صمیمی دارد به اسم «رفیق اِد» که به نظر مرد عاقلی میرسد و زن تصمیم خود را با او در میان میگذارد. در انتهای داستان که این تصمیم سبب بروز مشکلاتی میشود، رفیق اد از زن و تصمیمش دفاع میکند و این موضوع را بخاطر عشق و علاقه زن به شوهر خود بیان میکند!
کتاب آتش فروزان یک نمایشنامه ساده فهم یا رمان کوتاهی است که تنها با تغییر در دیالوگها میتوان به سادگی آن را بازی کرد. داستان در چهار پرده روایت میشود و چهار نقش اصلی دارد و کل آن درباره «جو سول» است.
بخشی از متن کتاب
در کتاب آتش فروزان میخوانیم: خورشید صبح ماه ژوئن با ستون چوبی اصطبل قرینه شده بود و نور زرد و لغزانش بعد از گذر از هشتی خانه رعیتی از پنجره به درون آشپزخانه میتابید. سطح فلزی اجاق نور را بازتاب میکرد و تلالو خاصی در قوطیهای گوشتی که برای گرم کردن روی اجاق گذاشته شده بودند، ایجاد میکرد. زندگی در این آشپزخانه جاری بود: یک میز چهارگوش با رومیزی مشمایی برای غذا خوردن و نقاشی کشیدن و دوزندگی و مطالعه.
صندلیهای کشیدهای که برای راحتی، اندک اسفنجی در پشتی شان قرار داشت؛ تقویم بزرگی که متعلق به یک کارگاه ابزارسازی بود و ردیف هایی برای یادداشت در پایین تقویم و خانههای کوچکی کنار تاریخهای مندرج تعبیه شده بود و بر روی آنها زمان بذرپاشی کشت و برداشت علامت زده شده بود. آشپزخانهای کامل و مستقل بود. حتی در زیر پنجره نیمکتی قرار داشت تا زن خسته از کار در فاصلهی پخت نان بر روی آن استراحت کند.
در قفسه کناری سینک ظرفشوئی، رادیوی کوچکی قرار داشت که آهنگهای شاد صبحگاهی را پخش میکرد. آهنگ تند یک گروه سیرک که به منزلهی اعلام شروع برنامه بود. اینجا یک آشپزخانه گرم قدیمی و راحت بود؛ آشپزخانه ای که چندین نسل از آن استفاده کرده بودند. از بیرون صداهای معمول مزرعه به گوش میرسید: صدای مرغ و جوجه هایش، جیغ یک خوک، خرناس و شیههی اسبهایی که به آخور بسته شده بودند…
و صدای دیرهنگام بانگ خروسی که هرچند خورشید طلوع کرده بود اما نمیتوانست از بانگ صبحگاهی خود دست بکشد. کتری آب روی اجاق جوش آمده بود و بخار میکرد، در کنارش هم قوری قهوه ناله کنان بر سر خود میکوبید. ساعت آشپزخانه ضربهای زد، آونگ در حال حرکت را میشد از پشت شیشه براق کوچکش دید. جو سولِ کشاورز، در کنار میز نشسته و سر بر روی دست خود گذاشته بود. (ص34 کتاب آتش فروزان)
در دست راست قلمی نگه داشته و در برابرش، جوهردانی با درِ باز قرار داشت. رفیق اِد که در همسایگی زندگی میکرد، بر روی صندلی کناری او لمیده بود. هر دو مرد، شلوار جین آبی با پیراهن هایی یقهباز، همرنگ شلوار خود برتن کرده بودند. رفیق اد فنجان قهوهاش را برداشت و به سمت اجاق رفت و پر کرد. او پرسید «بازهم میخوری؟» جو سول فنجانش را به سمت لبه میز هل داد و گفت متشکرم. رفیق اد فنجان او را پر کرد:
«تو باید یک حسابدار استخدام کنی تا این کارها را برایت انجام دهد. من که خودم این کار را انجام دادم آنقدر سند و کاغذ وجود دارد که یک نفر به تنهایی نمیتواند به همه آنها برسد.» جو سول قهوه اش را مزه مزه کرد و به آن خامه و شکر اضافه کرد. او گفت اگر نتوانم حساب کتاب مزرعه را خودم نگه دارم یعنی اینکه باید از مزرعه داری دست بردارم. من همیشه حسابم خوب بوده اما این دیگر خیلی زیاد است. (ص35 کتاب آتش فروزان)
اما فقط این نیست باید همه کارها را خودم دست تنها انجام بدهم. رفیق اد پرسید مگر ویکتور کار نمیکند؟ «اوه چرا! او کارگر خوبی است و هرکاری از دستش بربیاید انجام میدهد اما او برای این کار ساخته نشده. قبل از اینکه پسر عمو ویل کشته شود میتوانستم او را برای کشاورزی بفرستم و مطئمن باشم که او کار را به درستی انجام میدهد اما ویکتور بچه شهر است. گاهی کارها را درست انجام میدهد اما نمیتوان از کارش مطمئن بود…
نقد کتاب آتش فروزان
جان اشتاین بک در کتاب آتش فروزان داستان پیرمردی را روایت میکند که دلش یک فرزند میخواهد که در نهایت همسرش آبستن میشود. دو کتاب قبلی اشتاین بک یعنی موش ها و آدم ها و ماه پنهان نیز در شیوه نوین، نمایشنامه – رمان به نگارش درآمدهاند.
نویسنده هدفش از اتخاذ این شیوه نوشتار را متعدد و متنوع میداند. به نظر او خواندن نمایشنامهها دشوار است. معمولا اعتقاد بر این است که رمان نویسان نمیخواهند و یا قادر نیستند خود را با نظم موجود در تئاتر تطبیق دهند. آنها تمایلی ندارند داستانشان را با توجه به محدودیتهای صحنه نمایش پیش ببرند و نمیخواهند خود را به پردهها و صحنههایی که صرفا بر اساس دیالوگ طراحی میشوند، محدود و مقید نمایند.
از این رو به نظر میرسد نمایشنامههای معمول بسیار محدود هستند، به واقع نیز این گونه است. همچنین نویسنده هدف خود را از نگارش در چنین سبکی جذابیت بیشتر برای قشر وسعتری از خوانندگان و ساده شدن چهارچوب نمایشنامه به دلیل داشتن توضیحات موجز و مختصر، شخصیت پردازی نهفته در دیالوگ و باز بودن دست کارگردان و طراح صحنه در صورت اجرا بیان کرده است.
اگر از طرفداران نمایشنامه و یا رمان کوتاه هستید، مطالعه کتاب آتش فروزان را به شما توصیه میکنیم.
کتاب های پیشنهادی
تعداد بازدید: 269 بار
عنوان کتاب: آتش فروزان
نویسنده: جان اشتاین بک
برنده جایزه نوبل ادبیات در سال 1962
مترجم: مرضیه خسروی
تعداد صفحات کتاب: 80 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 6.96 مگابایت
نوع فایل: PDF (ZIP)
منبع: شهرکتاب
یک پاسخ
یک داستان عالی درباره پیرمردی که آرزویش پدر شدن است و دوست جوانی دارد که…