کتاب دروغ

آخرین ویرایش: 6 ماه قبل
کتاب دروغ کاره سانتوس (nbookcity.com)

دانلود کتاب دروغ کاره سانتوس

قلم نویسنده در کتاب دروغ بسیار زیبا، لطیف و شگفت انگیز است. کاره سانتوس در داستان خود نکات آموزنده زیادی را گنجانده است.

او به زندگی و مشکلات نوجوانی می‌پردازد که در خانواده نه چندان خوبی متولد می‌شود و رشد می‌کند. زندگی او با حضور افرادی می‌گذرد که رویای خانه خوب و مرفه، داشتن پول و خرج کردنش و … را دارند و همین‌ است که در نهایت آن‌ها را به سمت بزهکاری و مواد مخدر می‌برد.

اما این تمام ماجرا نیست. سانتوس با ظرافتی استادانه، تمام آنچه را که در پشت پرده اتفاق می‌افتد هم بیان کرده است تا به مخاطبانش نشان دهد، همیشه همه چیز آنطور که فکرش را می‌کنیم، نیست!

خلاصه کتاب

کتاب دروغ کاره سانتوس، رمانی واقعا زیبا و لذت‌بخش است و جدای از زیبا و قوی بودن متن، کششی که مخاطب را به خواندن ادامه داستان ترغیب می‌کند، واقعا فوق العاده است. نیمه اول کتاب از زبان دختری است که خانواده‌ی خیلی سخت‌گیری دارد. خانواده‌ای که همیشه او و حتی کوچک‌ترین کارهایش را زیر نظر دارند و تنها چیزی که از دخترشان می‌خواهند درس خواندن و در نهایت هم قبولی در رشته پزشکی است!

این دختر طی اتفاقاتی از طریق اینترنت و باشگاه های کتاب‌خوانی، با پسری آشنا می‌شود و کم‌کم احساس دلبستگی به او پیدا می‌کند. البته این دوست، یک دوست معمولی نیست و راز های بسیاری در گذشته خودش دارد؛ رازهایی که باعث می‌شود دختر نوجوان بفهمد که دوستش اصلا وجود خارجی ندارد!

در اواخر نیمه اول، دختر متوجه هویت دروغین پسر می‌شود و بعد از آن، نیمه دوم کتاب تماما از زبان پسری است که دارد برای تنها دوستش پس از سال‌ها تمام خاطرات زندگی‌اش را از طریق نامه تعریف می‌کند و داستان در کل از مناظره بین این دو شخصیت جلو می‌رود. اگر کتاب های تینیجری زیادی خوانده باشید خواهید دید که هیچ کدام از شخصیت‌های این رمان تکراری نیستند و مشابه این دو شخصیت در هیچ کتابی ندیده‌اید.

شخصیت‌های تازه و حساب شده، اصلی ترین شاخصه کتاب دروغ است. درباره پیرنگ و زمینه داستان هم باید گفت روابط علت و معلولی با رابطه رفت و برگشت به خوبی مشخص شده‌اند و تقریبا هیچ کجای داستان، اتفاقی بدون علت و نیمه تمام رها نشده است.

بخشی از متن کتاب

در کتاب دروغ می‌خوانیم: وقتی بچه بودم، بن هیکل ورزشکاری خیره کننده‌ای داشت. بعضی وقت‌ها تی‌شرتش را بالا می‌زد. عضله های شکمش را نشانم می‌داد و می‌گفت: «دست بزن، دست بزن.» احساس می‌کردم شکمش از آهن است. باورنکردنی بود. گاهی اوقات می‌آمد سراغم و من را با خودش می‌برد به پارک نزدیک کتابخانه. من تاب‌بازی می‌کردم و او با رفقایش روی یک نیمکت می‌نشست.

افرادی برای دیدنش می‌آمدند و سراغش را می‌گرفتند. می‌رفتند یک گوشه. بن چیز کوچکی از توی جیبش بیرون می آورد، همه طرف را می‌پایید و معامله‌ای انجام می‌دادند. بن پول‌ها را توی جیب پشت شلوارش نگه می‌داشت. همیشه یک دسته اسکناس آن پشت با خودش داشت. تقریباً همه‌اش پنجاه تایی. نمی‌دانستم چکار می‌کند اما فهمیده بودم یک جور کسب وکار است. به من ربطی نداشت و در واقع برایم مهم نبود.

وقتی یک جغله‌ای، کاری که بزرگترها انجام می‌دهند به تو ربطی ندارد. می‌گذاری کارشان را بکنند، تمام. هر وقت به بن پول می‌دادند به من نزدیک می‌شد و می‌پرسید: «عصرونه می‌خوای جغله؟ گرسنه‌ای؟» همیشه گرسنه بودم. برای همین همیشه می گفتم آره. بن به من پول می‌داد تا بروم کافه و ساندویچ بخورم. بعضی وقت‌ها یک پرس ماهی مرکب یا کوفته‌ی سرخ شده سفارش می‌دادم. (ص114 کتاب دروغ)

بن پول همه ‌اش را می‌داد. روی پیشخان کافه یک بطری سس گوجه فرنگی بود. گذاشتند هر چقدر دلم می‌خواهد بریزم. فکر می‌کردم چون پسرعموی بن هستم این کار را می‌کنند. بن هر کاری عشقش می‌کشید می‌کرد و کسی به او چیزی نمی گفت. بعضی وقت‌ها یکی از مشتری‌های بن عصبانی می‌شد و چاقو می‌کشید. آن وقت کوین که مثل بادیگارد بود، به من نزدیک می‌شد و می‌گفت: «بریم ریک، می‌برمت خونه.»

نمی‌توانستم بحث کنم، چون دستور بن بود. اگر می‌گفت باید بروم خانه، می‌رفتم؛ تمام. بن شیر بدون چربی می‌خورد اما برای من شیر پرچرب می‌گرفت. چون می‌گفت باید بزرگ بشوم. زیاد شیر دوست نداشتم ولی برای اینکه دلش را به دست بیاورم، می‌خوردم. عاشق این بودم که بن را خوشحال کنم. تازه می‌گفت اگر می‌خواهم بزرگ شوم و قدم به او برسد، باید خیلی شیر بخورم. حتماً راست میگفت چون… (ص115 کتاب دروغ)

چرا باید این رمان را بخوانیم؟

فکرش را بکن! چیزی به امتحانات ورودی دانشگاه نمانده، می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خوانی و می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خوانی تا بهترین نمره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها را بگیری و به آرزوی خودت و خانواده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ات برسی: قبولی در رشته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی پزشکی! ناگهان همه چیز به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ریزد. دلبسته می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوی، آن هم نه دلبسته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی یک آدم واقعی، بلکه شیفته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی یک روح.

روحی که در اینترنت زندگی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند و عین خودت خوره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی کتاب است، اما حاضر نیست از اینترنت بیرون بیاید تا او را ببینی. چه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنی؟ تصمیم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیری خودت بروی دنبالش و پیدایش کنی؟ در کتاب دروغ شنیا هم همین کار را کرد. همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی چیزهایی را که درباره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اش می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دانست کنار هم چید تا سرنخی پیدا کند و به او برسد، اما همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌چیز جعلی بود، یک دروغ بزرگ!

نقد کتاب دروغ کاره سانتوس

داستان کتاب دروغ درباره دروغی است که زندگی نوجوانی را که در آستانه امتحانات ورودی دانشگاه است، بهم می‌ریزد: همه چیز از کتاب سلینجر شروع شد. همان ناطور دشت معروف که همه عاشقش هستند و برایش سر و دست می‌شکنند. همان کتابی که همه دوستش دارند و من هم یکی از آن‌ها بودم. پشت جلد کتاب نوشته بود، وقتی این کتاب را خواندید، به سایت ما سر بزنید تا آنجا با هم درباره کتاب گفتگو کنیم.

نمی‌دانم کارم درست بود یا نه. روزهای عجیبی را پشت سر گذاشتم و فشار وحشتناکی را تحمل کردم، اما حالا که به گذشته نگاه می‌کنم، راضی و خوشحالم.  من در سایت با پسری همسن و سال خودم آشنا شدم. او هم ناطور دشت را خوانده بود و جمله‌هایش را حفظ بود. قرار بود فقط از کتاب صحبت کنیم اما خب، می‌دانید دیگر، بحثمان گل انداخت. خیلی دلم می‌خواست ببینمش و از رفتار مرموزش سردربیاورم.

چرا فقط بعضی روزها به اینترنت وصل می‌شد؟ چرا همیشه عجله داشت؟ چرا دلش نمی‌خواست هیچ چیزی از زندگی‌اش به من بگوید. آنقدر بی‌تاب دیدنش بودم که کارآگاه بازی درآوردم و آدرسش را پیدا کردم. وقتی به دیدنش رفتم، همه چیز تغییر کرد. زندگی من، دیگر به حالت سابقش، برنگشت… من عاشق روحی شده بودم که در اینترنت زندگی می‌کرد…

کتاب دروغ کاره سانتوس را نه تنها نوجوانان و جوانان بلکه تمام کسانی که با این گروه سنی سروکار دارند، باید بخوانند!

کتاب های پیشنهادی

تعداد بازدید: 505 بار

Care%20Santos%20 %DA%A9%D8%A7%D8%B1%D9%87%20%D8%B3%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%88%D8%B3

عنوان: کتاب دروغ

برنده جایره Edebé Juvenil سال 2015

نویسنده: کاره سانتوس

مترجم: سارا یوسفی

تعداد صفحات کتاب: 230 صفحه

زبان کتاب: فارسی

حجم فایل: 24.76 مگابایت

نوع فایل: PDF (ZIP)

منبع: شهرکتاب

دکمه دانلود قابل مشاهده برای کاربران ویژه

نوشته‌های مشابه

نویسنده در کتاب نظریه همه چیز ما را به سفر اکتشافی شگفت انگیزی در کیهان می برد. این کتاب متعلق به کسانی است که زمانی به آسمان شب چشم دوخته اند و در شگفت آمده اند که در فراسوی آن چه چیزهایی وجود دارد و چگونه به وجود آمده است.
بروزرسانی: 1 سال قبل
تعداد بازدید: 571
شعله های سرخ از قلعۀ داردانوس، متعلق به هلیکون، به آسمان زبانه می کشد و ناوگان میسین پس از این عملیات موفقیت آمیز برای اتراق شبانه در ساحل ایمبروز پهلو گرفته است. اگر از خواندن رمان های تاریخی...
بروزرسانی: 1 سال قبل
تعداد بازدید: 249

یک پاسخ

  1. سلام . قلم نویسنده به حدی کشش داشت که حتی یک کلمه هم از کتاب جا نگذاشتم و اون رو در سه ساعت مطالعه کردم . آموزنده و بیشتر برای نوجوان ها توصیه میشه .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *