دانلود کتاب از دوکه حرف میزنم از چه حرف می زنم
در کتاب از دو که حرف می زنم از چه حرف می زنم ما با مسائل شخصی، برنامه های روزانه، علاقمندی ها، خاطرات و در کل فلسفهی زندگی هاروکی موراکامی و نوع نگاه او به پدیدهها و رخدادهای اطرافش آشنا می شویم.
متوجه می شویم که چطور می توانیم از رنج کشیدن دست برداریم و زندگی و عمرمان را همان جور که دوست داریم سپری کنیم. از دیگر ویژگیهای کتاب پیش رو در میان گذاشتن علایق و خاطرات نویسنده با خوانندگانش است که به صورت صریح آنها را بیان کرده است. به دلیل علاقه موراکامی به موسیقی به خصوص موسیقی جاز، نام اغلب کتاب هایش را از موسیقی ها و یا کتاب هایی که به آنها علاقهمند است الهام می گیرد.
خلاصه کتاب
هاروکی موراکامی به هیچ وجه در کتاب از دو که حرف می زنم از چه حرف می زنم قصد ندارد تا با نصیحت ها و پندهای کلیشهای و نخ نما شدهای مثل اینکه ورزش باعث سلامتی می شود، یا هزاران جمله از این دست که هیچ گاه موثر نبودهاند، تحث تاثیرتان قرار دهد. بلکه تنها با بیان تجارب و حس و حال خوب خودش در حین انجام فعالیتهای ورزشی شما را با خود به این دنیا و لذتهای وصف نشدنی آن می برد. این رمانواره در حقیقت نوشتاری خاطره مانند است که نویسنده از زندگی خود ارائه می دهد. نویسندهای که روزی هشت کیلومتر می دود و حتی در مسابقات دوی ماراتن هم شرکت می کند و معتقد است میان دویدن و نویسندگی شباهتهایی هست.
استقامت و تداوم راز نهفته در هر دو است. استعداد مهم است اما مهمتر پشتکار و تمرین است و تلاش برای یافتن چشمه خلاقیت و توانایی و عاملی که به اکثر دوندگان انگیزه میدهد، هدف شخصی است. موراکامی در کتاب دویدن را بخشی از نویسندگیاش دانسته، انگار که اگر نتواند بدود نخواهد نوشت. روایت این کتاب از نظر زمانی خطی نیست و گاهی در گذشته و آینده رفت و آمد می کند.
کتاب با پیش گفتاری تحت عنوان «رنج کشیدن اختیاری است» آغاز شده است. در این پیشگفتار نویسنده انگیزهاش از نوشتن کتاب از دو که حرف می زنم از چه حرف میزنم را آورده است. او در این باره گفته است: «کوشیدهام چکیدهی افکارم را دربارهی دویدن و معنا و مفهوم آن از دید خود گردآوری کنم. کتابی است که در آن به تفکر در باب موضوعات مختلف پرداختهام و خواستهام این تفکرات به بیرون نیز درز پیدا کند.» پس از مقدمه ادامهی کتاب در نه فصل نوشته شده است.
بخشی از متن کتاب
جشن هالووین که به پایان برسد، زمستان مانند یک مامور مالیات قابل، به موقع سر و کلهاش پیدا میشود. تا به خودم بیایم یخی قطور سرتاسر رودخانه را پوشانده و قایقها غیب شدهاند. آدم اگر هوس کند میتواند عرض رودخانه را از این سر تا آن سر قدم زنان طی کند. برگی بر درختان باقی نمیماند و شاخههای باریک آنها در باد بر تن هم شلاق میکشند و مثل استخوانهای خشک صدا میدهند. رویه تنهی درختان، این جا و آن جا، میتوان لانهی سنجابها را دید.
در آن لحظات حتما به خواب رفتهاند و خوابهای خوش میبینند. دستههای غاز که از کانادا به این جا میآیند حکایت از آن دارند که هوا در نواحی شمالی سردتر از این جاست. باد سردی که از جانب رودخانه میوزد مثل ساتوری که تازه تیزش کرده باشند گزنده است. روزها کوتاه و کوتاهتر می شوند و ابرها هرچه ضخیمتر. ما دوندهها در آن ایام دستکش میپوشیم، کلاه های پشمی را تا روی گوشها پایین می کشیم و عینکهای بزرگ روی چشم می گذاریم.
با این همه، نوک انگشتهایمان یخ میزند و لالهی گوشمان از سرما تیر میکشد. اگر فقط در حد باد سرد باشد حرفی نیست و می توان به طریقی با آن کنار امد اما باد که کولاک شود مگر میتوان با آن در افتاد؟ در طول شب برفها یخ میزنند و در سطح معابر در قالب تودههای عظیم و لغزندهی یخ غیر قابل عبور میشود. به همین دلیل ما هم از خیر دویدن میگذریم و در عوض، برای آن که سر فرم بمانیم، به شنا در سالنهای سرپوشیده رو میآوریم و یا سوار بر آن دوچرخههای ثابت و بیخاصیت رکاب میزنیم تا بهار سر برسد.
نقد کتاب از دوکه حرف میزنم از چه حرف می زنم
تعداد بازدید: 1,056 بار
عنوان کتاب: از دو که حرف می زنم از چه حرف می زنم
(وقتی از دویدن صحبت می کنم در چه موردی صحبت می کنم)
از پرفروش ترین کتاب ها در ایران
جز برترین کتاب ها درباره ورزش
جز برترین کتاب ها درباره نویسندگی
نویسنده: هاروکی موراکامی
برنده جایزه ی فرانتس کافکا در سال 2006
مترجم: مجتبی ویسی
تعداد صفحات کتاب: 118 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 1.7 مگابایت
نوع فایل: PDF (RAR)
منبع: شهرکتاب