بررسی روانشناختی خودکامگی

آخرین ویرایش: 3 هفته قبل
بررسی روانشناختی خودکامگی (nbookcity.com)

دانلود کتاب بررسی روانشناختی خودکامگی

کتاب بررسی روانشناختی خودکامگی همچون زهری است که خودکامه را به کام مرگ می کشاند. بسیار هوشمندانه، دقیق ،صادقانه با تمام شجاعت و به دور از حاشیه.

مانس اشپربر، روان‌شناس آلمانی، این کتاب را در سن ۳۲ سالگی (در دهه ۳۰ میلادی) یعنی پیش‌از آنکه هیتلر جهان را به کام جنگ جهانی دوم بکشاند، نگاشته است. او حتی در کتاب خود از روی تحلیل روانیِ رفتار دیکتاتورها، پیش‌بینی کرده است که کسی مثل هیتلر سرانجام خودکشی خواهد کرد.

وقتی این کتاب منتشر شد نویسنده‌اش نه‌تنها مجبور شد برای مصون‌ماندن از خشم نازی‌ها، به زندگی پنهانی روی آورد بلکه حتی کمونیست‌های پیرو استالین نیز خواندن این کتاب را ممنوع کردند و پیروان‌شان حتی از دست‌زدن به این کتاب هم پرهیز می‌کردند.

خلاصه کتاب

کتاب بررسی روانشناختی خودکامگی دربرگیرنده‌ گفتارهایی است از نگارنده که با هدف تحلیل جباریت و روانشناسی سیاسی، نگاشته شده‌اند. نگارنده با در نظر گرفتن دو مفهوم “احساس خود کم‌بینی” و “تبدیل آن به عقده‌ی حقارت متراکم و رغبت‌های اجتماعی (خود را جای دیگران گذاشتن و از زاویه‌ی دید آنان به مسائل نگریستن) ریشه‌ی استبداد را تبیین می‌نماید. 

به تصریح مترجم: “با درنظر گرفتن این دو مفهوم می‌توان ریشه‌ی استبداد و خودکامگی را در هر شرایط و محیطی اعم از محیط خانواده، محیط کار، جمع دوستان، محیط آموزشی و بین معلم و متعلم و نظام سیاسی اجتماعی تبیین کرد.

کسی که امکان بازسازی شخصیتی به هر دلیلی برایش میسر نشده و دچار عقده‌ی حقارت است، هر نوع صدای مخالف عقیده‌ی خود را نوعی تحقیر برای خود می‌شمارد و عدم مجیزگویی و تاکید دیگران را نوعی مقاومت و ایستادگی در برابر خود می‌پندارد و کاملا هویداست که او برای خاموش کردن این احساس به هر وسیله‌ای متوسل می‌شود که راحت‌ترین آن، از میان برداشتن یا سرکوب مخالفان است.

از طرف دیگر فردی که فاقد رغبت‌های اجتماعی است هرگز نمی‌تواند خود را در جایگاه دیگران قرار داده و از منظر آنان به مسائل بنگرد. از این رو نگاه خود را اصیل، احساس خود را سالم و صرفا اندیشه‌ی خود را صحیح دانسته و احساس دیگران را جعلی می‌داند. پرواضح است که چنین کسی اگر صاحب قدرت باشد، با دیگران چگونه رفتار خواهدکرد”.

بخشی از متن کتاب

در تئوری آدلر، احساس حقارت یکی از نخستین جاذبه هایی است که انسان از بدو تولد با آن روبروست. منشاء این احساس، ناتوانی اولیه انسان و در مرحله بعدی نقص های جسمانی، تحقیرها، تمسخرها و برخوردهایی است که نخست در خانواده و سپس در جمع دوستان، هم بازی ها و نظام مدرسه و… تجربه می کند.

تا اینجا، مساله کاملاً طبیعی است و همه انسان ها چنین احساسی را کم و بیش تجربه می کنند. آنچه در این فرایند غیرطبیعی و نابهنجار محسوب می شود تبدیل این احساس به عقده حقارت است. بدین معنا که فرد برای رفع این نقص ها و ضعف ها و کاهش احساس حقارت به جست وجوی جبران ناتوانی ها و نقص ها برخواهد آمد. 

حال اگر راه های سالم و سازنده به او نمایانده شود، یا برایش مهیا شوند ( از قبیل تدارک ایجاد رغبت های اجتماعی که فرد خود را در اجتماع و سهیم با دیگران حس کند ) ، فرد از طریق راه های جبرانی سالم در یکی از فرایندهای جبرانی و سازنده سرمایه گذاری کرده و با پیشرفت در آن و دست یابی به موفقیت و دریافت تشویق و ترغیب احساس حقارت را به احساس تفّوق تبدیل می کند.

چنانچه مربیان اولیه ( والدین و سیستم تربیتی ) فرد را جدّی نگرفته، یا راه های سالم جبران را به او ننمایند، یا زمینه و بستر جبرانهای سالم و سازنده فراهم نباشد، این احساس، به عقده حقارت تبدیل شده و در اینجاست که فرد برای جبران آن به هر وسیله ای متوسل می شود که در اکثر موارد راه های غیر سالم و بعضا ضد اجتماعی است. مقوله بزه کاری، رفتارهای پرخاش گرانه ضد اجتماعی و سوء استفاده از موقعیت و قدرت شخصی به هنگام برخورداری از آن نیز از همین آبشخور آب می خورد.

نقد کتاب بررسی روانشناختی خودکامگی

اشپربر در این کتاب بررسی روانشناختی خودکامگی، که متنی بسیار روان و جذاب دارد، با تحلیل روانشناختی شخصیت و رفتار خودکامگان و دیکتاتوران، نشان می‌دهد که دیکتاتورها، به‌خودی‌خود، خودکامه و جبار نمی‌شوند بلکه آن‌ها محصول رفتار توده‌هایی هستند که خلق‌وخویِ “جبّاریّت (دژسالاری / اقتدارگرا)”، بخشی از وجود آن‌هاست. 

برای آنکه خودکامگی و دیکتاتوری برای همیشه از جامعه‌ای رخت بربندد باید روحیه خودکامگیِ توده‌ها از بین برود. اشپربر نشان می‌دهد که چگونه شخصیت روانی یک خودکامه به‌تدریج و در طول زمان تحول می‌یابد و او را از یک زندگی معمولی محروم می‌کند به‌گونه‌ای که “جبّار” به تدریج دچار سادیسم (دیگرآزاری) و در مراحل بعدی دچار مازوخیسم (خودآزاری) می‌شود.

او از قول افلاطون می‌نویسد «هر کس می‌تواند شایسته صفت شجاع باشد، الا فرد جبّار». و بعد خودش به‌زیبایی و با تحلیل روانشناختی نشان می‌دهد که این سخن افلاطون چقدر دقیق است.

در واقع نشان می‌دهد که جباریت ویژگی است که جایگزین فقدان شجاعت می‌شود و این رفتار در همه سطوح قدرت نمود دارد. 

کتاب بررسی روانشناختی خودکامگی

عنوان کتاب: بررسی روانشناختی خودکامگی

نویسنده: مانس اشپربر

مترجم: دکتر علی صاحبی

تعداد صفحات کتاب: 162 صفحه

زبان کتاب: فارسی

حجم فایل: 2.8 مگابایت

نوع فایل: PDF (RAR)

منبع: شهرکتاب

آنچه خواندید...

نوشته‌های مشابه

کتاب عروس گلها اثر نویسنده دانمارکی یعنی هانس کریستیان آندرسن می باشد. همانطور که می دانید بسیاری از داستان های آندرسن بار ها به صورت انیمیشن و کارتون در آمده اند و خواندن آثار او شما را به  دوران نوجوانی و خاطره های خوب آن دوره می برد...
بروزرسانی: 2 هفته قبل
تعداد بازدید: 794
دامنه استفاده از آویشن چشمگیر است و بیش از 400 زیرگونه دارد. آویشن به دلیل طعم و مزه متمایز ، تا به امروز جزء اصلی آشپزی ها بوده است. اما آویشن همچنین به دلیل دارا بودن توانایی کمک به درمان آکنه و فشار خون بالا ، به سرعت به شهرت خود رسیده است.
بروزرسانی: 2 هفته قبل
تعداد بازدید: 789

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *