دانلود کتاب راهی طولانی که رفتم
کتاب راهی طولانی که رفتم جزو اولین و مهم ترین آثاری است که به شرح وقایعی می پردازد که در جنگ های امروزی دنیا رخ می دهند، به ویژه در جنگ هایی که از کودکان به عنوان کودک سرباز استفاده می شود.
شاید رقمی بالغ بر سیصد هزار کودک سرباز، نئشه از مواد مخدر و کلاشنیکف به دست، در بیش از پنجاه منازعه و جنگ در سرتاسر دنیا حضور داشته باشند. اسماعیل به آ یکی از همین کودکان سرباز بوده، و یکی از اولین افرادی ست که داستان و مشاهدات خود را از یکی از مهیب ترین جنگهای دنیا بازگو می کند.
خلاصه کتاب
کتاب راهی طولانی که رفتم سومین کتاب از لیست 100 کتاب بیوگرافى به انتخاب سایت آمازون می باشد که هر کس باید در طول عمرش بخواند. اسماعیل به آ دوازده ساله بود که به دنبال حمله نیروهای شورشی به برخی از مناطق کشور سیرالئون از جمله شهر محل اقامت او، خانواده خود را گم کرد و در گروهی متشکل از چند پسر برای ماه ها آواره و سرگردان شد، تا اینکه به دست نیروهای ارتش سیرالئون افتاد و به خاطر امنیت و فرار از گرسنگی به ناچار تن به سرباز شدن داد.
بخشی از متن کتاب
به گفته ی معلم ها، شورشی ها بعدازظهر به نواحی معدنی حمله کرده بودند. صدای انفجار ناگهانیِ ناشی از تیراندازی باعث شده بود که مردم برای نجات جان شان در مسیرهای مختلفی فرار کنند. پدران که از محل کارشان دوان دوان به خانه آمده بودند، تنها در برابر خانه ی خالی شان ایستاده بودند و از اینکه خانواده های شان به کجا رفته اند هیچ نشانی در آن نبود. مادران گریه می کردند و به سمت مدارس، رودخانه ها و شیرهای آب می دویدند تا به دنبال کودکان شان بگردند. کودکان در جست وجوی والدینی به سمت خانه می دویدند که آن ها خود در پی یافتن آن کودکان، درخیابان ها سرگردان بودند.
وقتی که تیراندازی شدت گرفت، مردم از جست وجوی عزیزان شان دست کشیدند و به خارج از شهر فرار کردند. جیبریلا خودش را از روی کف سیمانی بلند کرد و گفت: « این طور که معلم ها می گفتند، بعدش نوبت شهر ماست. » من، جونیور و تالویی کوله پشتی های مان را برداشتیم و همراه دوستان مان به سمت اسکله رفتیم. در آنجا، مردم از همه ی اطراف منطقه ی معدنی داشتند سر می رسیدند. بعضی های شان را می شناختیم، ولی آن ها نمی توانستند چیزی درباره ی مکان خانواده های مان بگویند. می گفتند که حمله چنان ناگهانی و پرآشوب بوده که همه در سراسیمگی محض به مسیرهای مختلف فرار کرده اند.
بیشتر از سه ساعت در اسکله ماندیم و با اضطراب منتظر بودیم و انتظار داشتیم یا خانواده های مان را ببینیم و یا با کسی صحبت کنیم که آن ها را دیده بود. اما هیچ خبری از آن ها نشد و پس از مدتی، دیگر هیچ کدام از مردمی را که از رودخانه می آمدند، نمی شناختیم. روز، به طرزی عجیب آرام به نظر می رسید. خورشید به آرامی از بین ابرهای سفید می تابید، پرندگان بر شاخه های درختان می خواندند، و درختان همراه با باد ملایمی می رقصیدند. من هنوز هم نمی توانستم باور کنم که جنگ بالاخره به شهر ما هم رسیده است. فکر کردم این غیرممکن است. وقتی روز قبل خانه را ترک کردیم هیچ نشانه ای از شورشی ها در آن نزدیکی نبود.
نقد کتاب راهی طولانی که رفتم
کتاب راه طولانی که رفتم نوشته اسماعیل به آ، نویسنده اهل سیرالئون و عضو کمیته حقوق کودکان در سازمان ملل است. این کتاب به عنوان یکی از مهمترین کتابهای ادبیات جنگ شناخته شده و نظر بسیاری از منتقدان را به خود جلب کرده است. در واقع نویسنده در این کتاب زندگی واقعی خود را شرح داده است.
تعداد بازدید: 318 بار
عنوان کتاب: راهی طولانی که رفتم
خاطرات یک کودک سرباز
نامزد جایزه کوییل
برنده جایزه الکس
از پرفروش ترین کتاب های نیویورک تایمز
برنده ی جایزه ی بوک بروز سال 2008
جزو برترین زندگی نامه ها و خودزندگی نامه ها
نویسنده: اسماعیل به آ
مترجم: مژگان رنجبر
تعداد صفحات کتاب: 208 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 17.3 مگابایت
نوع فایل: PDF (RAR)
منبع: شهرکتاب