دانلود کتاب فارسی شکر است
داستان فارسی شکر است مربوط به چهار نفر ایرانی است که به علت نامعلومی توسط ماموران گمرک انزلی بازداشت شده اند و در بازداشتگاه با هم برخورد می کنند؛ یکی از آنها دهاتی ساده دلی به نام رمضان است که به دنبال علت زندانی شدن خود است و این علت را می خواهد از هم سلولی خود جویا شود.
ابتدا به سراغ شیخ می رود و وی با جملاتی پر از اصطلاحات عربی به او توضیحاتی می دهد و رمضان حیرت زده و هراسان از کلمات مبهم شیخ به سراغ هم سلولی دیگرش می رود و او نیز ایرانی فرنگ مآب است و با اصطلاحات اروپایی سخن می گوید.
رمضان که از حرف آنها چیزی نمی فهمد، تصور می کند که یارانش دیوانه شده اند. جالب اینجاست که هر یک از آنها با خودستایی گمان می کند که زبانش شیرین ترین زبان فارسی است. و در نهایت زندانی چهارم، یعنی راوی برای رمضان دلسوزی می کند و با رمان با زبان ساده و شیرین فارسی ارتباط برقرار کرده، او را ذوق زده می کند. تقریباً همهٔ صاحبنظران ادبیات فارسی در این عقیده با هم مشترکاند که داستان فارسی شکر است که با فارسی معمولی و متداول و با «بضاعت مزجات» نوشته شده بود، برگشتگاه تاریخِ ادبیات معاصر ایران است.
چکیده کتاب
جمالزاده در داستان کوتاه فارسی شکر است از تقابلها و سرگردانیهای زبانی در دوران گذار ایران از سنت به دنیای مدرن و فرنگی مآب در اواخر قاجار میگوید.سید محمدعلی جمالزاده، نویسنده، ادیب و روشنفکر ایرانی است. او از عمر ۱۰۶ ساله خود تنها ۱۳ را سال در ایران گذراند اما تمام عمر به ایران و زبان فارسی فکر کرد. داستان کوتاه فارسی شکر است را که در کتاب «یکی بود، یکی نبود» او چاپ شده است، عموماً به عنوان نخستین داستان کوتاه فارسی به شیوهٔ غربی به شمار میآورند.
این داستان نقطه عطفی در داستاننویسی فارسی پس از هزار سال است که به یکی از معضلات مهم فرهنگی ایرانیان اشاره میکند. جوانی که بعد از پنج سال خون جگر خوردن و دربهدری به ایران بازمیگردد بین دو دسته زبانی گیر میکند. گروهی متدین هستند و عربی را بهتر از فارسی بلغور میکنند، گروهی متجدد نیز انگلیسی را. برخوردها و ماجراهای جوان با این دو دسته حوادث با مزهای را میآفریند. توصیفهای زیبا در کنار شخصیتهای جالب و در عین حال آشنایی با آداب و رسوم ایرانیان آن دوره، کتاب فارسی شکر است را بسیار خواندنی و با ارزش کرده است.
بخشی از متن کتاب
خداوند هیچ کافری را گیر قوم فراش نیندازد! دیگر پیرت میداند که این پدر آمرزیدهها در یک آب خوردن چه بر سر ما آوردند. تنها چیزی که توانستیم از دستشان سالم بیرون بیاوریم یکی کلاه فرنگیمان بود و دیگری ایمانمان که معلوم شد به هیچ کدام احتیاجی نداشتند. والا جیب و بغل و سوراخی نماند که آن را در یک طرفةالعین خالی نکرده باشند و همین که دیدند دیگر کما هو حقه به تکالیف دیوانی خود عمل نمودهاند ما را در همان پشت گمرکخانهٔ ساحل انزلی تو یک هولدونی تاریکی انداختند که شب اول قبر پیشش روشن بود.
یک فوج عنکبوت بر در و دیوارش پردهداری داشت و در را از پشت بستند و رفتند و ما را به خدا سپردند. من در بین راه تا وقتی که با کرجی از کشتی به ساحل میآمدیم از صحبت مردم و کرجیبانها جسته جسته دستگیرم شده بود که باز در تهران کلاه شاه و مجلس تو هم رفته و بگیر و ببند از نو شروع شده و حکم مخصوص از مرکز صادر شده که در تردد مسافرین توجه مخصوص نمایند و معلوم شد که تمام این گیر و بستها از آن بابت است.
مخصوصا که مامور فوقالعادهای هم که همان روز صبح برای این کار از رشت رسیده بود محض اظهار حسن خدمت و لیاقت و کاردانی دیگر تر و خشک را با هم میسوزاند و مثل سگ هار به جان مردم بیپناه افتاده و درضمن هم پا تو کفش حاکم بیچاره کرده و زمینهٔ حکومت انزلی را برای خود حاضر میکرد و شرح خدمات وی دیگر از صبح آن روز یک دقیقهٔ راحت به سیم تلگراف انزلی به تهران نگذاشته بود.
نقد و بررسی کتاب فارسی شکر است
این نوشته نخستین بار در جمع اعضای گروه نویسندگان کاوه در آلمان، موسوم به کمیتهٔ میلیون ایرانی خوانده شد. این گروه هر هفته گرد میآمدند تا مقالاتی را که برای چاپ در نشریهٔ خود نوشته بودند، برای هم بخوانند. جمالزاده که جوانترین عضو گروه بود، در شبی که قرار بود تا نوشتهای را در حضور جمع بخواند، به جای خطابههای مرسوم سیاسی، حکایت کوتاهی را میخواند که محض «تفریح خاطر» نوشته بودهاست. حکایت که فارسی شکر است نام داشت، مورد توجه جمع قرار گرفت. بهطوری که از سوی محمد قزوینی، عضو زبانآور گروه، به «قند پارسی» تشبیه شد.
شاید به این کتاب ها نیز علاقمند باشید:
تعداد بازدید: 6,505 بار
عنوان کتاب: فارسی شکر است
نویسنده: محمدعلی جمالزاده
تعداد صفحات کتاب: 16 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 3.4 مگابایت
نوع فایل: PDF (RAR)
منبع: شهرکتاب