منتظر معجزه باش

آخرین ویرایش: 2 سال قبل
منتظر معجزه باش (nbookcity.com)

دانلود کتاب منتظر معجزه باش

شما با خواندن کتاب منتظر معجزه باش مهارت لازم را برای کنار گذاشتن باورهای محدودکننده به دست می آورید.

همه آدمها به دنبال سلامتی، ثروت و روابط خوب هستند ولی تنها تعداد کمی از افراد به ‌آنها دست پیدا می کنند. عقاید محدود کننده در ذهن همه‌ وجود دارد ولی باید با استفاده از نکات و راهکارهای علمی و کاربردی بر آنها غلبه کنیم و از تاثیرشان جلوگیری کنیم. جو ویتال نویسنده و سخنران انگیزشی در  کتاب رازی گم شده برای رسیدن به یک موفقیت مبهوت‌ کننده با بیان تجربه های خود ما را به سمت اهداف و آرزوهایمان سوق می دهد.

خلاصه کتاب

جو ویتالی در این کتاب با این رویکرد که همه ما در زندگی در انتظار معجزه‌ای هستیم تا بتوانیم به کمک آن رابطه‌‌مان، موقعیت شغلی، روابط خانوادگی و سلامت‌مان را بهبود دهیم، مفهوم «معجزه» را بررسی می‌کند. ویتال در سراسر کتاب تلاش می کند تا یک مفهوم را به خواننده‌اش منتقل کند. این مفهوم که معجزه درون ماست و خود ما معجزه هستیم. نباید معجزه را اتفاق عجیبی بدانیم بلکه رسیدن یک نامه از طرف یک دوست، هدیه‌ای از طرف خانواده یا یک جمله انگیزشی در یک فیلم یا کتاب می تواند در نوع خودش اتفاقی معجزه‌آسا باشد و روز ما را بسازد.

ویتالی در ادامه‌ی کتاب منتظر معجزه باش تعریف تازه‌ای از «معجزه» توضیح می دهد افکار و باورهای محدودکننده ما سبب می شوند ما در درون خود به این باور برسیم که ما لیاقت بهتر بودن و ثروتمندتر شدن را نداریم. این افکار مانند سدی در برابر رویاها و افکار ما قرار می گیرند و از تحقق رویاهای ما جلوگیری می ی‌کنند. نویسنده‌ توضیح می دهد باورهای غلط به صورت «ضد تصمیم» هایی خود را بروز می دهند و ما را از تلاش برای رسیدن به اهداف خود ناامید می کنند. برخی از این «ضد تصمیم‌ها» عبارتند از: «من به حد کافی خوب نیستم»، «هیچکس مرا دوست ندارد»، «دوست ندارم طرد شوم»، «این غیرممکن است»، «دیدگاه تونلی داشتن»، «این روش در هر صورت موثر واقع نمی‌شود» و «من آدم ویژه‌ای نیستم».

این جملات را بارها همه ‌ما از اطرافیمان شنیده‌ایم یا خودمان هنگام انجام کاری با خودمان تکرار کرده‌ایم. این جملات زایده ذهن محدود ماست که می توانیم با به کارگیری راهنمایی‌های جو ویتالی از آن‌ها دوری کنیم. ویتالی در این باره می‌گوید: «همه چیز به شما بستگی دارد و همیشه به شما بستگی داشته است. این شمایید که ارزش خودتان را تعیین می‌کنید. این شمایید که تصمیم می گیرید زندگی را چگونه ببینید و این شمایید که شکست یا موفقیت‌تان را شکل می دهید. مهم نیست که در چند سمینار شرکت می کنید و یا چند کتاب خودیاری می خوانید. میزان پیش‌روی شما سرانجام در همان حدی است که محدودیت‌های عقایدتان تعیین می کنند…

عقاید محدودکننده‌ی شما به ذهن‌تان می گویند که چه چیزی محتمل هست، اما نمی گویند که چه چیزی امکان پذیر است. در انتظار معجزه بودن ایده‌ای است که دریچه‌های زندگی شما را به سمت امکانات نامحدود باز می‌کند تا به اهدافی که تا به حال از شما گریخته‌اند دست پیدا کنید.» نویسنده در کتاب منتظر معجزه باش می گوید که چگونه; وارد کارزار بشوند، بزرگتر از قبل فکر کنید و جسارت خواستن هدفی با ارزش را به خودتان بدهید.

بخشی از متن کتاب

هیچ کس نمی تواند ما را مجبور به گذشت کند، و هیچ کس هم نمی تواند ما را از این کار منع کند. وقتی من تصمیم می گیرم کسی را ببخشم، معمولا دلیلش این نیست که طرف مقابل از من خواسته این کار را بکنم یا حتی طوری رفتار کرده که این تمایل در من به وجود بیاید. بلکه مسئله این است که من میدانم حفظ کردن این احساس نفرت می تواند راه من را به سمت همه ی چیزهایی که به طور بالقوه می توانم به دست بیاورم ببندد و بر سلامتی و شادابی من تأثیر بگذارد. هر بار که اتفاق ناخوشایندی را به خاطر می آورید احساسی منفی ایجاد می شود که انرژی تان را کم می کند و احساسات مثبت تان را می کشد و باعث می شود بیماریها یا شرایط وخیم بروز پیدا کنند یا تشدید بشوند.

گذشت واقعی تحولی به وجود می آورد که واقعا سحرآمیز به نظر می رسد. در حالی که زمانی زیر فشار بوده ایم و ذهن مان مدام مشغول بوده، حالا متحول، آزاد و پر از اشتیاق می شویم. کنترل امور را دوباره به دست می گیریم و مسئولیت زندگی مان را می پذیریم. شاید پذیرفتن مسئولیت اتفاقی که عامل آن شخص دیگری بوده است سخت تر به نظر برسد، اما این کار باعث می شود که دیگر انتظار نداشته باشید طرف مقابل کاری در این مورد انجام بدهد. چند بار پیش آمده که دیگران کاری را که از آنها خواسته اید انجام نداده باشند و این باعث ناراحتیتان بشود؟ حتی کار ساده ای مثل بیرون بردن سطل آشغال؟

این ناراحتی درون شما فوران می کند و به وضعیت ذهنی، سلامت و کلیت رابطه ی شما با طرف مقابل آسیب می رساند. آزردگی شدید ممکن است به نفرت تبدیل شود، و نفرت توان این را دارد که در بدن ما واکنش های شیمیایی ایجاد کند. ارتباط خشم و نفرت رفع نشده با بیماری قلبی، استرس و افسردگی اثبات شده است. اگر صدمه ای که به شما وارد شده عمیق یا مربوط به گذشته ی دور باشد، ممکن است به سختی بتوانید رهایش کنید. شاید درک این که اصلا چرا انسان به چیزی که برایش دردناک است وابسته می شود برای عده ای سخت باشد. واقعیت این است که زخم های عمیق می توانند بخشی از هویت فرد بشوند و به نحوی برایش آرامش بخش باشند.

وقتی زخم احساسی دردناک و کهنه ای دارید که می توانید همیشه آن را در نظر داشته باشید، توجیه این که چرا پیش روی نمی کنید و به چیزی که می خواهید نمی رسید آسان خواهد بود. گاهی انسان ها حتی نمی توانند تصور کنند که بدون دردهای احساسی شان چه هستند. پس زدن این دردها مسیری است که نه تنها شامل پاک کردن احساسات می شود، بلکه حرکتی به سمت رشد فردی است، که در آن انسانها جایی برای تجربه های مثبت در زندگی شان باز می کنند. درست است که تجربه های گذشته گاهی دردناکند، اما باید به مرحله ای برسید که بتوانید بدون وجود پیوندهای عاطفی به آنها فکر کنید.

نقد کتاب منتظر معجزه باش

کتاب منتظر معجزه باش شامل هشت فصل است. فصل‌های کتاب عبارتند از: «چرا توصیه های گورو کار ساز نیست»، «به دنبال پاکی»، «ساختن طرح واره‌ای برای خود»، «گذشت کردن ضروری است»، «طلوع بیداری»،  «موضع شکرگزارانه»، «هر روز یک معجزه» و «برانگیختن معنویت درون».

اگر می خواهید به درک و نگرش جدیدی از زندگی خود دست یابید، این کتاب برای شماست.

کتاب های پیشنهادی

تعداد بازدید: 485 بار

Joe%20Vitale%20 %D8%AC%D9%88%20%D9%88%DB%8C%D8%AA%D8%A7%D9%84%DB%8C 1

عنوان کتاب: منتظر معجزه باش

رازی گم شده برای رسیدن به یک موفقیت مبهوت کننده

نویسنده: دکتر جو ویتالی

مترجم: احسان شفیعی زرگر

تعداد صفحات کتاب: 147 صفحه

زبان کتاب: فارسی

حجم فایل: 13.95 مگابایت

نوع فایل: PDF (RAR)

منبع: شهرکتاب

دکمه دانلود قابل مشاهده برای کاربران ویژه

نوشته‌های مشابه

کتابی که بازتابی از وضع اجتماعی جامعه‌ی ژاپن در زمان جنگ و کمی پس از آن است. شخصیت‌ اصلی این کتاب، زنی بیست و نه ساله از طبقه‌ی اشرافی ژاپن است که همراه با مادرش در خانه‌ی مجلل‌شان در توکیو...
بروزرسانی: 1 سال قبل
تعداد بازدید: 950
زن به ریسمان‌ها فکر می‌کند، به زنجیرها، دست بندها و دین و ایمان مرد. به محل عبادتش. ممکن است از او بخواهند تا از آنجا فاصله بگیرد و روسری سر بکند. در شیکاگو وقتی او به فکر دود بود، مرد...
بروزرسانی: 9 ماه قبل
تعداد بازدید: 127

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *