دانلود کتاب الکترا
سوفوکل نویسنده نمایشنامه الکترا بزرگترین درام نویس دنیای قدیم است که تا به امروز فردی جز شکسپیر نتوانسته با پایه عظمت مقام او در شعر و درام برسد.
الکترا شخصیتی در افسانه های یونان باستان است. زمانی که مادر او، پدرش آگامنون را می کشد، الکترا برادرش، اورستس را از خانه بیرون می کند تا نجاتش دهد. سالها بعد الکترا و برادرش انتقام قتل پدرشان را از مادر می گیرند.
خلاصه کتاب
کتاب الکترا نام نمایشنامهای تراژدی از تراژدی نویس بنام یونانی سوفوکل می باشد که در حدود ۴۱۰ یا ۴۰۹ پیش از میلاد نوشته شده است. آموزگار پیر همراه با اورستس و دوستش پولادس برای گرفتن انتقام آگاممنون از راه میرسند. پیشگویی به اورستس گفته که او به تنهایی باید انتقام پدرش را بگیرد.
به همین دلیل نقشهای چیدهاند تا آموزگار به تنهایی کاخ آیگیستوس رفته و اعلام نماید که اورستس در حادثهٔ ارابهرانی کشته شده است. سپس اورستس برای ادای احترام به مزار پدرش به معبد آپولو می رود. در کاخ آیگیستوس، الکترا از غیبت او استفاده می نماید و پس از مدتها زندانی بودن در داخل کاخ از آن خارج شده و با صدای بلند به سوگواری پدر خود می پردازد.
و ناله سر میدهد که چقدر دیگر باید صبر نماید تا انتقام پدرش گرفته شود. گروه همسرایان با او همدردی کرده و از او میخواهند تا با سرنوشت خود کنار آید. اما الکترا میگوید تا زمانی که که قاتلان پدرش به مجازات نرسند آرامش نخواهد یافت. در این میان خواهرش خروسوتمیس بیرون آمده و به ملامت الکترا میپردازد که او نیز داغدار است ولی آن را این گونه به نمایش نمیگذارد.
اما الکترا او را متهم به دودوزهبازی میکند. گروه همسرایان از دو خواهر میخواهند که با یکدیگر نزاع نکنند و میگویند هردوی آنها حق دارند. خروسوتمیس سپس به الکترا میگوید که مادرشان میخواهد پس از بازگشت آیگیستوس، او را به دلیل سخنان بیپروایش تبعید نماید اما الکترا میگوید که برایش اهمیتی ندارد.
سپس خروسوتمیس میگوید که مادرشان کابوسی در رابطه با پدرشان دیده و از او خواسته تا برای آرامش روح آگاممنون، خمرهای شراب را بر مزار او بگذارد. الکترا از شنیدن این سخن دلگرم میشود که زمان انتقام فرارسیده و از خواهرش میخواهد تا شراب را به دور ریخته و طرهای از گیسوان خود را برای احترام به پدرشان تقدیم نمایند.
خروسوتمیس میپذیرد و به سمت معبد راه میافتد. پس از رفتن او، مادرشان کلوتایمنسترا بیرون آمده و با الکترا شروع به بحث میکند. او میگوید که حق داشته تا آگاممنون را بکشد زیرا دخترشان ایفیگنیا را قربانی کرده بوده و الکترا دلیل میآورد که آگاممنون این کار را به دلیل خشم آرتمیس انجام داده بوده و چارهای جز این نداشته است.
بخشی از متن کتاب
شب تیره پرستار اختران زرین! شبها این آوند را بر سر میگذارم و از چشمه آب میآورم. به راستی من آن اندازه خوار نیستم. اما برآنم تا بیداد آیگیستوس را به خدایان بنمایم. من برای پدرم به آسمان بیکران ضجه میزنم. مادرم آن تینداریایی ملعون، مرا از خانه راند تا شویش را مدیون خود سازد.
او برای آیگیستوس فرزندانی دیگر آورده است و از این رو اورستس و من در چشمش بیمقداران خاندانش هستیم. دهقان: چرا چنین است؟ دخترک بینوا که تو برای من دچار رنج و زحمت شوی. تو که با ظرافت بالیدهای؟ چرا وقتی به تو میگویم، از این کار دست نمیکشی؟
الکترا: من تو را دوست خود و برابر با خدایان می دانم. این موهبتی برای میرندگان است که به گاه بدبختی کسی مانند تو را بیابند تا مرهمی برای زخمهاشان باشد. بر من است تا میتوانم بار از دوش تو بردارم. با این که از من نخواستهاند در کشیدن بار زندگی با تو انباز شوم، آن را برایت سبکتر میسازم.
تو به قدر کفایت در بیرون از خانه رنج میبری، بر من است تا به کار خانه برسم. وقتی کشتگری از کشتزار به خانه میآید، برایش خوشایند است که همه چیز را به سامان بیابد. دهقان: اگر این در سر توست به کارت برس. در حقیقت چشمه خیلی دور از این خانه نیست.
سپیده میزند. من رمه را به صحرا میبرم و زمین را کشت میکنم. هیچ مرد تنآسایی نمیتواند بی رنج و زحمت زندگیاش را بگذراند، حتی اگر هماره نام خدایان بر لبانش باشد.
نقد کتاب الکترا
این کتاب، مجموعه ی چهار نمایشنامه خواندنی تحت عناوین “الکترا”، “فیلوکتتس”، “زنان تراخیس” و “آژاکس” را در برمی گیرد که توسط سوفوکل، تراژدی نویس مشهور یونان باستان به نگارش درآمده و هر یک حکایتی جذاب را برای مخاطب تشریح می کند.
سوفوکل یکی از خوشبخت ترین مردانی بوده که قدم به این عالم نهاده است زیرا عمر دراز و سلامت مزاج و قدرت و تمول و شهرت و ذوق بی همتا همه را با هم جمع داشته است، با وجود این وی یکی از ناراضی ترین و بدبین ترین افراد روی زمین بوده است و این بدبینی او نسبت به زندگی در سراسر آثار وی منعکس است.
عنوان کتاب: نمایشنامه الکترا
فیلوکتتس، زنان تراخیس، آژاکس
نویسنده: سوفوکل (سوفوکلس)
مترجم: محمد سعیدی
تعداد صفحات کتاب: 318 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 6.7 مگابایت
نوع فایل: PDF (RAR)
منبع: شهرکتاب