دانلود کتاب دژ
کتاب دژ داستانی ثابت را دنبال نمی کند و به سبب زمان طولانیای که صرف نوشتن آن شده است، در طول مطالعه آن شاهد نگارش و حال و هوای متفاوتی خواهید بود.
داستان این اثر مشخص نیست و چهارچوب خاصی ندارد، تنها می توان گفت که این کتاب هم درباره تجربیات دریافت های آنتوان دو سنت اگزوپری از زمین، آسمان، پرواز و انسان است. هر فصل کتاب برای خودش یک پیام مجزا دارد و به یک اصل اخلاقی اشاره می کند. می توانید این کتاب را از هرکجا خواستید شروع کنید چرا که مفاهیم بلندی که اگزوپری می گوید نیازی به داستان پردازی ندارد و آنقدر لطیف است که بی واسطه درک می شود.
خلاصه کتاب
کتاب دژ و مطالبش به ظاهر ساده است، گاه از مسائلی بسیار ابتدایی و پیش پا افتاده سخن به میان می آید، واژهها، اسمها، فعلها و اصطلاحاتی عامیانه به کار می رود، استعارهها و تشبیهاتی که به هیچ وجه با الگوی اصلی همخوانی ندارند. جمله گاه حالتی معماوار پیدا می کند، انگار باید بارها آن را خواند، سنگین و سبک کرد، دربارهاش اندیشید تا کلید حل معما پیدا شود.
رمان حاضر اثری متفاوت از نویسنده بزرگ و مشهور آنتوان دو سنت اگزوپری است که نوشتن آن هشت سال به طول انجامید و با این حال ناتمام باقی ماند. در این اثر با شیوه نگارش تازهای از اگزوپری آشنا خواهید شد که آمیزهای از سیر و سلوک و کشف و شهود است. این کتاب موفق شد در سال 2012 برنده جایزه ماکسیم ریلسکی شود. اگزوپری در این اثر خود از زندگی و انسانیت میگوید و تک تک سطرهای این کتابش را مملو از جملات زیبا، استعاره و دلیل و برهانهایی کرده است که خواننده را غرق در افکارش میکند. بنابراین این رمان را نمی توان یک نفس و در مدت زمانی کوتاه مطالعه کرد.
داستان کتاب راجع به مردی جوان است که در قانون گذاری به انسانی خردمند بدل شده است. او از روی عشق و توجهاش به مردم برای یک امپراطوری بزرگ قوانینی تنظیم می کند. در انتها باید گفت کتاب دژ اثری فیلسوفانه و عارفانه است و به مسائلی مانند خالق، جهان هستی، انسان، زندگی، عشق و غیره می پردازد. گاه راوی کتاب با خداوند راز و نیاز می کند، از او راه حل مشکلاتش را می خواهد و به ستایشش می پردازد.
بخشی از متن کتاب
در دورانی از جوانی ام برای گدایان و زخم های علاج ناپذیرشان دل می سوزاندم. شفادهندگانی را به مداواشان می گماشتم و برای زخم هاشان مرهم می خریدم. کاروان ها از جزیره ای دوردست مرهم هایی را که با ترکیب گرد طلا ساخته شده بود برایم می آوردند که پوست پاره شده روی گوشت را به هم می آورد و جوش می داد. این کار را همچنان ادامه دادم تا روزی که پی بردم این زخم ها و بوی آزاردهنده شان برای آن ها وسیله ای کمیاب برای جلب کردن نظرهاست و در حال خاراندن و مالیدن فضله ی پرنده ها روی زخم ها غافلگیرشان کردم، درست مانند کسی که به زمین کود می دهد تا گل های ارغوانی در آن برویاند.
با غرور و مباهات زخم شان را به یکدیگر نشان می دادند و صدقه هایی را که از این راه به دست آورده بودند به رخ هم می کشیدند، چون آن کس که از همه بیش تر صدقه جمع می کرد، توی دلش خود را با کشیش اعظم که زیباترین بت هایش را به معرض تماشا می گذاشت، مقایسه می کرد. اگر می پذیرفت پزشک من معاینه اش کند، به این امید بود که با نشان دادن وسعت زخم ها و بوی تعفن شان، آن ها را حیرت زده کند. اگر هم بخش باقی مانده از عضو قطع شده را به رخ دیگران می کشیدند به این خاطر بود که سری توی سرها بیاورند. در نتیجه مراقبت های پزشکی را به عنوان بزرگداشت و ادای احترام نسبت به خودشان می پذیرفتند و عضوهایی را که باید قطع می شدند در معرض تماشا می گذاشتند و به آن مباهات می کردند.
اما به محض این که زخم برطرف می شد، پی می بردند اهمیت شان را از دست داده اند، دیگر چیزی از خودشان نداشتند به رخ این و آن بکشند، افرادی عاطل و باطل می شدند و از آن پس به این فکر می افتادند که ابتدا زخمی را که درون شان نهفته بود، از نو زنده کنند. همین که بار دیگر به شوربختی گذشته برمی گشتند، شوربختی ای افتخارآمیز ولی بیهوده، کاسه ی گدایی شان را دوباره به دست می گرفتند، می رفتند سر راه کاروان ها و به نام خدای ساختگی شان، از مسافرها باج می گرفتند. زمانی هم بود که دلم به حال مرده ها می سوخت. گمان می کردم آن کس را که در صحرای محل سکونتش فدا می کردم، در تنهایی و انزوای نومیدانه ای فرو می رود، چون نفهمیده بودم کسانی که می میرند، تنهایی « هرگز » برای شان مفهومی ندارد، زیرا به تمکین کردن شان پی نبرده بودم.
نقد کتاب دژ
کتاب دژ آدم را به یاد کتابی از ژان ژاک روسو به نام: «رویاهای گردش کننده ای تنها» می اندازد. هرچند نزدیک سه قرن میان نگارش این دو فاصله است، اما چنین سبک نوشتن چه در فرانسه و چه در ایران سوابق طولانی دارد، پیش از روسو، مونتنی و پاسکال و پس از او مترلینگ هم چنین نوشتههایی از خود به یادگار گذاشتهاند. خود اگزوپری در فصل ۸۸ از «دژ» بهعنوان «گشت و گذارها در دشتی بیگانه» نام می برد. اگر از خواندن آثاری در ژانر عارفانه و فلسفی لذت میبرید، این کتاب پیشنهاد ویژه ما به شماست.
دژ رمانیست سرشار از جملات و استعارههایی که شما را شیفته خود کرده و به فکر فرو می برد.
تعداد بازدید: 270 بار
عنوان کتاب: دژ
نویسنده: آنتوان دو سنت اگزوپری
مترجم: پرویز شهدی
تعداد صفحات کتاب: 274 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 28.1 مگابایت
نوع فایل: PDF (RAR)
منبع: شهرکتاب