دانلود کتاب ویلت
کتاب ویلت، پخته ترین اثر نویسنده، رمانِ بسیار اصیل و پر مفهومی است که برای خواننده (مخصوصا خانم ها) بسیار خواندنی است.
داستانی تکان دهنده درباره ی احساسات سرکوب شده و حق یک زن برای دوست داشتن و دوست داشته شدن. شخصیت آرام لوسی اسنو، سکوت کردنش، صبوری و متانتش، ذره ذره پیشرفت کردن و بزرگ شدنش… این کتاب را باید کنار پنجره در یک روز بارانی خواند!
نویسنده رمان، شارلوت برونته، با مهارت خاص خودش دست تخیل خواننده را می گیرد و با خودش به ویلت می برد. با شخصیت های داستان آشنایت می کند، کم کم زیر و بمشان را نشانت می دهد و می آموزد که هیچ آدمی خوب مطلق یا بد مطلق نیست. از آن کتاب هایی است که وقتی تمام می شود، شما می مانید و یک خیال که هنوز یک جایی در داستان لابلای برگهای کتاب مانده است!
خلاصه کتاب
کتاب ویلت بیشک احساسیترین و پختهترین اثر شارلوت برونته است. ویلت روایت رنج و تلاش برای ایفای وظیفه، گریز از بطالتهای روزمره، جستوجوی عشق و کشاکش آدمی با سرنوشت ناشناخته است. راوی و قهرمان داستان لوسی نام دارد و سفرش به شهری که ساخته ذهن نویسنده است، به محور داستان تبدیل میشود. لوسی مملو از غم و غصه است و احساس تنهایی میکند. او پس از یک فاجعه خانوادگی، به شهر ویلت میرود تا در آنجا در مدرسهای دخترانه به تدریس مشغول شود. اما سرنوشت برای لوسی ماجراهای مهیج و همچنین عاطفیای رقم میزند.
مخاطب در رمان ویلت شاهد کشمکشی درونی بین سرخوردگی اجتماعی و آرمانهای فردی است، همچنین لوسی داستان ما، سفری پرماجرا را آغاز کرده که او را به شهر ویلت میرساند. شهری که در آن با فرهنگ و مذهبی متفاوت رو به رو میشود و دل به مردی میسپارد که به دلیل تفاوتها و فشارهای اجتماعی نمیتواند با او ازدواج کند. شارلوت برونته در این اثر هم مانند رمان مطرحش «جین ایر» از تجربیات شخصیاش بهره میگیرد و تنهاییهای زنی را نشان میدهد که نمیتواند آن طور که میخواهد زندگی کند.
کتاب ویلت آخرین و پختهترین اثر برونته، رمانی است اصیل و نمونه کلاسیکی از آنچه در نقد ادبی به «آشنایی زدایی» معروف است. قهرمان داستان دختری است بیچیز اما جسور که زندگی کسالتبار را برنمیتابد و با اعتقاد کامل به فضیلتهای اخلاقی به کام اجتماع میرود. شارلوت برونته ما را به سفری میبرد برای کشف زوایای پنهان خیال و اندیشه زنانه.» رمان پیش رو البته به خودی خود، دارای پیامهای پیچیدهای در مورد توانمندسازی زنان نیست. اما روایتی متناوب و به همان اندازه ارزشمند ارائه میدهد، درسی بسیار قانع کننده که برای زنان امروزی هم صادق است.
رمان ویلت شباهت خاصی به جین ایر برونته دارد، عرفان گوتیک، سخت گیریهای معنوی، انفجاری از غزلهای پر شور، قهرمان زن سادهای که راه خود را در جهانی غیر دوستانه میسازد؛ اما این دو رمان در بسیاری از جهات با یکدیگر متفاوت هستند. جین ایر در محیطی کاملاً سیاه و سفید بیان میشود اما رمان حاضر در محیطی واقعی و روانشناسانه و حتی خاکستری روایت میشود. تمایل شارلوت برونته در این رمان به ابهام، به قدری مشخص است که حتی واقعیتها هم در آن اغلب حل نشده باقی میمانند.
تنهایی کامل لوسی به نظر توسط تراژدیهای مختلفی روی داده است، اما برونته مردد است که رنج لوسی را مستقیماً توصیف کند؛ در عوض به خواننده گزینهای میدهد تا حقیقتی شادتر را باور کند. در حالی که برونته در جین ایر به خواننده یک گزینه مشخص و یک پایان دراماتیک میدهد، اما در ویلت او به گونهای مینویسد که خواننده برای فهمیدن داستان، قضاوتهای اخلاقی و حتی این که کدام گزینه را به عنوان حقیقت بپذیرد به زحمت میافتد.
ظرافت رمان ویلت در انتها به اوج میرسد که در نوع خود انقلابی است اما به صورت ماهرانهای دست خود را برای خواننده رو نمیکند. در یک لحظه برونته، طرح ازدواج را با طرح اشتغال جایگزین میکند و آنقدر بی سرو صدا این تعویض را انجام میدهد که خواننده به ماهیت انتخاب اصلی او پی نمیبرد.
بخشی از متن کتاب
من جنون زده که کورمال کورمال می گشتم و به همه جا دست می کشیدم، می نالیدم: «آه! نامه ام را بردند!» صدای آشنایی زیر گوشم بلند شد: «کدام نامه، لوسی؟ دخترجان، کدام نامه؟» درست می شنیدم؟ نه. سرم را بلند کردم. درست می دیدم؟ صدای آشنا بود؟ آیا داشتم به قیافه ی همان کسی نگاه می کردم که خودش نامه را نوشته بود؟ آیا این آقا که در اتاق تاریک زیرشیروانی کنارم بود، جان گراهام بود؟… خود دکتر برتن؟ بله، خودش بود. همان روز غروب احضارش کرده بودند که بیاید مادام کینت را معاینه کند و نسخه ای بنویسد.
موقعی که به سالن غذاخوری رفته بودم، او بود که پشت به در نشسته بود. «نامه ی من بود، لوسی؟» «بله، نامه ی خودتان… نامه ای که خود شما نوشته بودید. آمده بودم این جا که در آرامش آن را بخوانم. نمیشد جایی پیدا کرد که با خودم خلوت کنم. تمام روز نگهش داشتم… بازش نکردم تا تاریکی هوا. یک نگاه بیشتر به آن نینداختم، طاقت ندارم که آن را از دست بدهم. آه، نامه ام!» «هیس! این طور ناله نکن و ناراحت نباش. چه ارزشی دارد؟ ساکت باش! بیا از این اتاق سرد برویم بیرون. قرار شده پلیس خبر کنند تا بیاید اوضاع را خوب بررسی کند. لازم نیست این جا بمانیم… بیا، میرویم پایین.»
دست گرمی انگشت های سردم را گرفت، و مرا برد پایین به اتاقی که بخاری اش روشن بود. من و دکتر جان نشستیم کنار بخاری. با من حرف زد و با مهربانی آرامم کرد و گفت بیست نامه ی دیگر به جبران این نامه خواهد نوشت. می گویند بعضی از کلمات و اشتباهات به چاقو می مانند… زخم های عمیق شان هیچ گاه التیام نمی یابد… تیغه ی خاردار و زهرآگین شان جراحت و حقارت می نشاند… اما الحان نوازشگری هم هستند که به گوش جان می نشینند و پژواک مهرآسایشان همواره ادامه می یابد… زمزمه ی محبت اند… خوشایندند.
یک عمر طنین دارند، احساسشان رنگ نمی بازد، با فروغی خاموشی ناپذیر به ندای درون پاسخ می گویند، حتی از پس ابر تیره ای که بر مرگ سایه می اندازد. بعدها گفته شد که دکتر برتن به این کمالی نبود که من می اندیشیدم و شخصیت واقعی اش این عمق و رفعت و فراخی و دوامی را نداشت که در ذهن من داشت. نمی دانم. او برای من به چشمه ای می ماند برای مسافرتشنه… خورشیدی برای پرنده ی لرزان در قفس. یاد او برایم قهرمانانه بود و هنوز هم هست. با لبخند از من پرسید چرا این قدر به این نامه اهمیت می دهم. نگفتم که نامه اش برایم به خونی می ماند که در عروق جاری می شود؛ اما در ذهنم جز این نمی اندیشیدم.
نقد کتاب ویلت
کتاب ویلت که آخرین رمان شارلوت برونته به حساب می آید، در زمان سوگواری نویسنده در غم از دست دادن خواهران و برادرانش نوشته شده است. این داستان جذاب، به شکل غافلگیرکننده ای مدرن است و بینش های روانشناسانه ی شارلوت برونته و درک عمیق او از تنهایی انسان، درخششی خاص به این اثر بخشیده است.
لوسی اسنو پس از فرار از گذشته ای ترسناک در انگلیس، زندگی جدیدی را به عنوان یک معلم در مدرسه ای شبانه روزی در پایتخت کشوری خارجی آغاز می کند. او که تلاش می کند تا هم از نیازهای بیرونی و هم از اندوه درونی خود خلاص شود، درمی یابد که علاقه اش به دکتری ثروت طلب و پروفسوری زورگو، استقلال ارزشمند و سخت به دست آمده ی او را مورد تهدید قرار داده است…
اگر از طرفداران قلم توانمند شارلوت برونته هستید و یا از خواندن رمان های خارجی رمانتیک و واقع گرا لذت می برید، کتاب ویلت انتخاب خوبی برای شماست.
کتاب های پیشنهادی
تعداد بازدید: 1,246 بار
عنوان کتاب: ویلت
جز برترین داستان های گوتیک
از برترین آثار داستانی با شخصیت اصلی زن
نویسنده: شارلوت برونته
مترجم: مرضیه خسروی
تعداد صفحات کتاب: 486 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 51.66 مگابایت
نوع فایل: PDF (ZIP)
منبع: شهرکتاب
2 پاسخ
سلام
من اشتراک دارم ولی نمی تونم این کتاب رو دانلود کنم
سلام
دوست عزیز این کتاب اشتراکی نیست جز محصولات شهرکتاب است.