کفش های قرمز

آخرین ویرایش: 2 هفته قبل
کفش های قرمز (nbookcity.com)

دانلود کتاب کفش های قرمز

کتاب کفش های قرمز داستان کوتاهی نوشته هانس کریستین آندرسن، نویسنده دانمارکی ادبیات کودک و نوجوان است. 

هانس کریستین آندرسن نامدارترین نویسنده ادبیات کودکان در جهان، در دوره کاری خود نزدیک به صد و هفتاد قصه نوشت. بیشتر این قصه‌ها بخشی از فرهنگ افسانه‌ها و قصه‌های ادبیات کودکان را شکل داده‌اند. آندرسن در میان آثار خود همه گونه قصه دارد، از قصه‌هایی مانند «جوجه اردک زشت»، «لباسی برای امپراتور»…

داستان‌های هانس کریستین آندرسن به عنوان داستان‌های پریان معروف است که در فضایی خیال‌انگیز و گاه فانتزی، درون‌مایه‌هایی اخلاقی را شرح می‌دهد، هرچند برخی از داستان‌های وی رویکردی اجتماعی و واقع‌گرایانه نیز دارند.

شناخته ‌ترین اثر او «دخترک کبریت فروش» است که داستان آخرین روز زندگی دخترک دوره‌ گردی را بیان می‌کند. او این داستان را براساس واقعیتی تلخ و با لحنی تأثیرگذار و رویکردی افشاگرانه و انتقادی می‌نویسد و با بیانی غیرمستقیم و داستانی، پرده از بیدادگری اقتصادی و اجتماعی جامعه طبقاتی اروپای آن روز برمی‌دارد.

بخشی از متن کتاب

در کتاب کفش های قرمز می‌خوانیم: کارن خیال مى‌کرد که کفش‌هاى قرمزش سبب شده که بانوی پیر به او علاقه‌مند شود. اما بانوی پیر گفت که کفش‌ها ظاهر بسیار بدى دارد و دستور داد آن‌ها را بیندازند تو اجاق و بسوزانند. لباسِ تمیزِ قشنگى تنِ کارن کردند و به او خواندن و دوختن یاد دادند. 

همه مى‌گفتند که او بچه خیلى قشنگى است؛ اما آیینه مى‌گفت: «تو قشنگ‌تر از قشنگى، مثل ماه شب چهارده‌اى.» دستِ بر قضا شهربانو آن دیار داشت در چارگوشه کشور سفر مى‌کرد و دخترش، شاهزاده خانم کوچولو هم همراهش بود. همه‌جا مردم براى دیدنشان جمع شدند. به قصر نزدیک آبادىِ کارن که رسیدند، دخترک هم همراه جماعت راه افتاد. 

شاهزاده خانم از پشت یکى از پنجره‌هاى بزرگ بیرون را نگاه مى‌کرد. و براى اینکه مردم بتوانند او را ببینند رو چارپایه کوچکى ایستاده بود. نیمتاج بر سرش نبود، اما لباسِ سفید خیلى قشنگى به تن و کفش‌هاى قرمز بى‌اندازه زیبایى به پا داشت که از تیماج بود. (ص14 کتاب کفش های قرمز)

بى‌تردید کفش‌هاى او از کفش‌هایى که بیوه کفشدوز براى کارن دوخته بود قشنگ‌تر بود. اما به هر صورت قرمز بود، و از نظر کارن هیچ‌چیز در عالم خواستنى‌تر از آن نبود. دخترک آن‌قدر بزرگ شده بود که‌دیگر باید به عضویت کلیسا درمى‌آمد. بنا بود براى این مراسم مذهبى کفش و لباس نو بپوشد.

بانو پیر او را بُرد پیش بهترین کفاش شهر مجاور و او اندازه پاىِ کوچک دخترک را گرفت. گنجه‌هاى شیشه‌اى پر از قشنگ‌ترین کفش‌ها و نیم‌چکمه‌ها، دیوارهاىِ فروشگاه او را پوشانیده بود. با این‌حال چشم بانو پیر آن‌قدر کم‌سو بود که از تماشاىِ نمونه کفش‌ها زیاد طرفى نمى‌بست.

اما کارن چارچشمى نگاه مى‌کرد؛ وسط دو جُفت پوتین، یک جفت کفشِ قرمز بود مثل کفش‌هایى که شاهزاده خانم به پا کرده بود. واى که چقدر قشنگ بود! کفشدوز گفت که آن‌ها را براى دختر یکى از اعیان شهر دوخته، اما اندازه‌اش نبوده. بانوی پیر گفت: «انگار از چرم «ورنى» است. برق مى‌زند.»

مروری بر داستان

با خواندن کتاب کفش های قرمز درمی‌یابید که در سخت‌ ترین لحظات زندگی وقتی ناامید می‌شوید و فکر می‌کنید هیچ اتفاقی به میل و خواست شما رخ نمی‌دهد، دست یاری پروردگار به کمکتان می‌آید. 

هانس کریستین آندرسن ، نویسنده، شاعر، نمایشنامه‌نویس معروف اهل دانمارک است و او را پدر افسانه‌های نو نیز می‌نامند. او حدود 220 داستان تخیلی نوشته و داستان‌هایش به 150 زبان ترجمه شده‌ و هم‌چنان میلیون‌ها نسخه از آن‌ها در سراسر جهان چاپ می‌شود.

شما می توانید کتاب کفش های قرمز را از شهر کتاب به صورت رایگان دانلود نمایید.

داستان کفش های قرمز

عنوان کتاب: کفش های قرمز

نویسنده: هانس کریستین آندرسن

تعداد صفحات کتاب: 5 صفحه

زبان کتاب: فارسی

حجم فایل: 944 کیلوبایت

نوع فایل: PDF

منبع: شهرکتاب

آنچه خواندید...

نوشته‌های مشابه

کتاب کدهای پر استفاده Maple : popularmaple codes نام کتابی است از امیر شکری. نرم افزار میپل Maple  یکی از نرم افزارهای مشهور ریاضی است، نرم افزار میپل از دهه هشتاد به بعد توسط موسسات ریاضی و تحقیقاتی مثل دانشگاه واترلو کانادا، دانشگاه درکسل و موسسه...
بروزرسانی: 2 هفته قبل
تعداد بازدید: 1166
در ابتدای رمان، گرتا، دختر آلمانی، چندان درجریان مسائل سیاسی آلمان نیست. پدرش مخفیانه فعالیت های سیاسی انجام می داد و هیچکسی از این موضوع باخبر نبود. اما همه چیز با پایان یافتن...
بروزرسانی: 4 هفته قبل
تعداد بازدید: 2882

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *