یک شب فاصله

یک شب فاصله (nbookcity.com)

دانلود کتاب یک شب فاصله

داستان کتاب یک شب فاصله به قدری قوی توصیف شده که خواندن آن برای هر رده سنی لذت بخش خواهد بود.

نوشته جنیفر ای نیلسن، داستانی جذاب و گیرا و پر از تعلیق از زمان ساخت دیوار برلین و تقسیم آلمان به نیمه‌ی غربی و شرقی است که از دید یک دختر نوجوان روایت می‌شود. دختری که باید برای به دست آوردن آزادی خطر همه‌چیز را به جان بخرد.

داستان در فضای دلهره‌آور جنگ آلمان شرقی و غربی و ساخت دیوار برلین اتفاق می‌افتد. کتاب یک شب فاصله سرشار از لحظات سخت و نفس‌گیری است که قهرمان داستان با آن روبرو می‌شود؛ با این وجود گرتا با شهامت به تلاش خود ادامه می‌دهد تا در پشت دیوار برلین راهی برای رهایی پیدا کند.

از امتیازات کتاب یک شب فاصله باید به تاکید آن بر ارزش‌های خانوادگی اشاره کرد. علاوه بر این مفاهیمی همچون حق، ناحق، عدالت و بی عدالتی مطرح می‌شوند.

خلاصه کتاب

داستان یک شب فاصله، اختلافات کشور آلمان پس از جنگ جهانی دوم و جدایی خانوادهای را از دید یک دختر نوجوان روایت می کند. رمان به بیان نتایج مخرب جنگ سرد بر ارتباط افراد و ازهم پاشیدگی کانون خانواده ها پرداخته است. در ابتدای رمان، گرتا، دختر آلمانی، چندان درجریان مسائل سیاسی آلمان نیست. پدرش مخفیانه فعالیت های سیاسی انجام می داد و هیچکسی از این موضوع باخبر نبود. اما همه چیز با پایان یافتن جنگ جهانی دوم تغییر کرد.

مادر گرتا چیزی جز آسایش خانواده اش نمی خواست و فقط دنبال این بود که همه ی اعضا را درکنار هم نگه دارد. شرایط آرام بود تا اینکه با بالا رفتن دیوار برلین و تقسیم شدن شهر به دو منطقه ی شرقی و غربی، خانواده گرتا وارد مسیر سختی شدند. پدر گرتا برای یافتن کار به برلین غربی میرود ولی پس از ساخته شدن دیوار راه برگشتی برایش باقی نماند. برادر گرتا دومینیک هم به همراه پدر به آلمان غربی رفته بود که او هم خانواده اش را از دست داد.

گرتا، مادرش و برادر کوچکترش فریتز مورد ظلم کمونیستها قرار گرفتند. هیچ ارتباطی نمیتوانستند با پدر یا دومینیک برقرار کنند و مجبور بودند مسیر زندگی خود را بخاطر ضربه ای که یک دیوار یا بهتر است بگوییم سیاست به آنها زده، تغییر دهند. گرتا و فریتز هیچکدامشان طبق آن چیزی که مردم انجام می دادند و عوام دوست داشتند، عمل نمی کردند، مثلا فریتز عاشق آلبوم های گروه بیتلز و نوشابه ی کوکاکولا بود. در صورتی که آنچیزها در آلمان شرقی کاملا ممنوع بود.

گرتا هم توانایی چندانی در پنهان کردن تنفرش از افرادی که سعی در شست و شو دادن مغز همکلاسی هایش داشتند، نداشت. اما چیزی که آنها را امیدوار میکرد، دیدن اعضای خانواده شان بود. اول گرتا، دومینیک را در آنطرف دیوار یعنی برلین غربی دید. البته به صورت کاملا گذرا چون ممکن بود سربازان مرزی مشکوک شوند. بعد از گذشت چند روز گرتا پدرش را دید، او شروع به رقصیدن و خواندن آهنگی برای گرتا کرد.

در ادامه کتاب یک شب فاصله، دختر فهمید که پدرش با انجام آن حرکات میخواهد چیزی را به او بفهماند و مهمترین پیام آن کلمه ی “کندن” است. با دنبال کردن نقشه ای که دوستش آنا به او داده بود، ساختمانی را پیدا کرد که با تونل زدن زیر آن میتواند به همراه فریتز به آن طرف دیوار یعنی برلین غربی بروند. تونل زدن و کندن چندان راحت نبود و آنها را دچار مشکلاتی کرد.

همسایه های کنجکاو و سربازانی که اطراف آن منطقه بودند، برادر و خواهر را مجبور به صحنه سازی و کار در یک مزرعه کرد در صورتی که آنها به دنبال کندن یک تونل بودند. وقتی برادر بزرگترِ آنا، پیتر، به علت فرار به سمت برلین غربی کشته شد، دولت، آنا را مجبور کرد تا یک جاسوس شود و دختر هم پذیرفت.

او نیز فعالیت هایی برای ایجاد وقفه در کار گرتا و فریتز انجام داد. بعد از گذراندن موانع بیشمار مثل مشمول شدن فریتز برای خدمت سربازی و انجام کارهایی از روی اجبار،مانند دزدی از همسایه ها توسط مادر، در نهایت با ورود و شکل گیری ارتباط با چند نفر، اعضای خانواده به هم رسیدند.

در اواخر کتاب یک شب فاصله گرتا به یک گروه تازه تاسیس که در زمینه ی آزادی کلام فعالیت می کرد پیوست و در تلاش بود که معنی واقعی مفاهیم ارزشمندی چون شجاعت، شهامت، آزادی،‌ مبارزه با بی‌ عدالتی و وفاداری در جهان را به همه بفهماند.

بخشی از متن کتاب

از فکر وجود چنین وسیله ای توی ساختمان تشریفات، قلبم به تپش افتاده بود. با وجود یک قرقره دیگر نیازی به آن همه بالا و پایین رفتن از نردبان نبود. فریتز سطل را آن پایین پر می کرد و من هم از بالا می گرفتم و خالی اش می کردم. می توانستم با نصف آن انرژی دوبرابر قبل کار کنیم. من به آن قرقره احتیاج داشتم. «گرتا، تو این جا چی کار می کنی؟» برگشتم و دیدم آنا پشت سرم ایستاده است. مادرش هم توی رستوران نشسته بود، همان جایی که میخواستم آب بردارم، گرچه من متوجه هیچ کدامشان نشده بودم.

تعجبی هم نداشت که آنها را آن جا ببینم؛ هرچه باشد این جا محله آنها بود. اما قطعا او از دیدن من، به خصوص با آن سر و وضع کرو کثیف تعجب کرده بود. عقب تر رفتم و زورکی لبخند زدم. بعد گفتم: «بهت که گفته بودم. من و فریتز داریم اون جا چیز میز می کاریم. الان هم اومدم که قمقمه هامون رو پر کنم.» آنا گفت: «بذار من برات بیارم.» بعد چین و چروکی به دماغش داد و گفت: «بهت برنخوره ها. ولی یه بویی میدی که انگار تا خرخره توی گل بودی.»

یک جورهایی حرفش درست بود. قمقمه ها را دادم دست آنا و خودم آن بیرون منتظر ایستادم و همه تلاشم را کردم که به قرقره ای که آن ور خیابان بود نگاه نکنم. فقط به یک طناب کلفت وصل بود. با یک چاقوی تیز می توانستم از جا درش بیاورم… اما کی؟ قطعة توی روز به این شلوغی نمی شد. مشکل این بود که این محله هرروز شلوغ بود. فقط شبها بعد از حکومت نظامی بود که همه جا خلوت و ساکت میشد. چند دقیقه بعد آنا با قمقمه های پر از آب برگشت.

آب آنقدر سرد بود که سرمایش را روی دیواره فلزی قمقمه احساس می کردم. دلم می خواست یکی از آنها را همان جا تا ته سر بکشم. دستپاچه گفتم: «دستت درد نکنه.» وقتی داشتم می رفتم، آنا داد زد: «خواهش می کنم.» از این کارش تعجب کردم. یعنی دوباره با من دوست شده بود؟ چرا؟ هیچ چیز عوض نشده بود. مگر این که نظرش عوض شده باشد. شاید اشتازیها دست از سرشان برداشته بودند و حالا او احساس امنیت می کرد و می خواست دوباره با من دوست باشد. مطمئن نبودم که آمادگی اش را داشته باشم.

نقد کتاب یک شب فاصله

جنیفر نیلسن در کتاب یک شب فاصله زندگی و ماجرای گرتای 12 ساله‌ی شجاع و باهوش را که تلاش می‌کند از زندگی دشوارش به جایی بهتر فرار کند، تعریف می‌کند. اما آنچه در پس این داستان عمیق وجود دارد، مفاهیم ارزشمندی چون شجاعت، شهامت، آزادی،‌ مبارزه با بی‌عدالتی و وفاداری است.

این داستان علاوه بر اینکه اطلاعات تاریخی به نوجوانان ارائه می‌دهد،‌ این سؤال را در ذهنشان ایجاد می‌کند که ماهیت اصلی درستی و نادرستی، حق و ناحق،‌ عدالت و بی‌عدالتی چیست. کتاب یک شب فاصله جوایز متعددی را از آن خود کرده است:

  • بهترین کتاب دختران قدرتمند در سال 2015
  • راهیابی به مرحله‌ی نهایی جشنواره AML، انجمن ادبیات مورمِن‌ها
  • برنده‌ی بهترین رمان جوان و رمان بزرگسال در جشنواره‌ی ویتنی در سال 2015
  • قرار گرفتن در لیست بهترین کتاب‌ها در انجمن ادبیات بین الملل
  • یکی از کتاب‌ها در لیست 25 کتاب برتر در رده‌ی جوان به بزرگسال
  • کتاب برتر مجله‌ی نیویورک تایمز برای نوجوانان و جوانان
  • برنده‌ی جایزه‌ی Cyblis
  • بهترین کتاب در کتابخانه‌ی عمومی شهر شیکاگو

کتاب های پیشنهادی

تعداد بازدید: 2,858 بار

Jennifer%20A.%20Nielsen%20 %D8%AC%D9%86%DB%8C%D9%81%D8%B1%20%D8%A7%DB%8C%20%D9%86%DB%8C%D9%84%D8%B3%D9%86

عنوان کتاب: یک شب فاصله

نامزد جایزه کتاب نوجوانان «رود آیلند» سال 2017

نامزد جایزه کتاب کودکان «دوروتی کانفیلد فیشر» سال 2017

برنده مدال خوانندگان جوان کالیفرنیا سال 2018

جز برترین کتاب ها درباره جنگ سرد

نویسنده: جنیفر ای نیلسن

مترجم: عادله قلی پور

تعداد صفحات کتاب: 221 صفحه

زبان کتاب: فارسی

حجم فایل: 20.61 مگابایت

نوع فایل: PDF (ZIP)

منبع: شهرکتاب

نوشته‌های مشابه

در زمان‌های قدیم شاهزاده‌ای زندگی می‌کرد که عاشق دختری بود. روزی در حالی که شاد و خوشحال در کنار هم نشسته بودند خبر آوردند که شاه بیمار است و می‌خواهد قبل از مرگ پسرش را یک بار دیگر ببیند...
بروزرسانی: 2 سال قبل
تعداد بازدید: 373
در کتاب من جوکم، جیمی تازه به محله جدیدش نقل مکان کرده و مجبور است با عمه و پسرعمه قلدرش استیو زندگی کند. استیو جیمی را به هر شکلی که می تواند اذیت می‌ کند. روزی عموی جیمی از مسابقه‌ای به اسم بانک‌ترین بچه سیاره صحبت می‌کند و جیمی تصمیم می‌گیرد در...
بروزرسانی: 2 سال قبل
تعداد بازدید: 1473

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *