دانلود کتاب گربه راهنمای ما
کتاب گربه راهنمای ما که با عناوین: در فضیلت گربه بودن، لطفا گربه باشید و مثل گربه فکر کن مثل گربه رفتار کن نیز ترجمه شده؛ در جست و جوی یک سبک زندگی برای نیک بختی است.
اگر از کتاب های خشک خودشناسی خسته شده اید فقط با این کتاب می توانید کمی خستگی در بکنید و البته چیزی بخوانید که هم به شما کمک کند و هم وقتتان را خوش کند. جریان کتاب از این قرار است که نویسنده با شرح دقیق مشاهدات خود از گربه اش الگوهایی برای زندگی ما انسان ها ارائه می دهد. جای جای این کتاب جملات بزرگانی مثل اسپینوزا یا همینگوی در مورد رفتارهای گربه ها نقل شده است که همین کتاب را برای خوانندگان حرفه ای ادبیات و فلسفه هم خواندنی می کند.
کتاب در انتها نیز پرسشنامه ای دارد به نام آزمون گربه سنجی که با جواب دادن به آن می توانیم متوجه شویم چقدر رفتارهای گربه ای داریم. مترجم کتاب (مثل اکثر خانم ها 🙄) گویا از گربه ها می ترسیده است. این را از نامه ای که نویسنده به او نوشته است می توان حدس زد. پس می توان امیدوار بود که این کتاب علاوه بر بینش جدیدی که برای زندگی به مخاطب ارائه می دهد به مخاطب های گربه هراس هم کمک می کند که ترسشان از گربه بریزد.
خلاصه کتاب
کتاب گربه راهنمای ما اثری است که میتوان آن را در دستهی روانشناسیِ تطبیقی قرار داد. نویسنده با توجه به آرامش عمیق گربهها تصمیم به تحلیل نوع زندگی آنها گرفته است. اولین منبع الهام او هم گربهی خودش، زیگی، است. نویسنده گاهوبیگاه جملات را از قول زیگی مینویسد. تحلیل «زیست گربهای» در کنار نظریات بزرگان، به یک نوع سبک زندگیِ پیشنهادی منجر میشود. سبکی که برای ما آرامش و رضایت بیشتری به ارمغان میآورد و در نتیجه بیشتر از زندگی لذت میبریم. مثلاً سرعت و عجلهی ما در قرن حاضر به قدری بالا رفته است که ممکن است هر نوع نشستن یا استراحت کردن را حاکی از تنبلی ببینیم و در نتیجه:
«از دید ما انسانها، گربه موجودی تنبل است که در طول روز هیچ کاری نمیکند، جز اینکه به منظرهای خیره شده باشد؛ خواه نشسته، خواه درازکش. اگر شما هم اینگونه فکر میکنید چندان اشتباه نکردهاید! اما بین هیچ کاری نکردن و زمانی را به لذت بردن از زندگی گذراندن، تفاوتی وجود دارد. این تفاوت تنها در سپاسگزاری نهفته است، کاری کاملاً انسانی؛ اما «از دست ندادن زمان» تقریباً برای ما امری عادی تلقی میشود. به عبارتی دیگر، این موضوع در جامعهی ما به قانونی تحمیلی تبدیل شده است.»
حالا اگر از زاویه دید یک گربه نگاه کنیم؛ شاید داستان زندگی ما (یعنی عجلهها و عدم استراحتهای ما) بیهوده باشد. شاید او گمان کند که ما در حال از بین بردن خودمانیم و ما را بردهای بداند که مشغول فرسوده کردن زندگی خودش است. از این رو استفان گارنیه به این نتیجه میرسد که شاید بتوان بخشی از روز را به «هیچ کاری نکردن» اختصاص داد و زمان را صرف لذت بردن از زندگی کرد. به جای اینکه تکتک دقیقههای زندگیمان را صرف انجام همهی کارها کنیم؛ چند لحظهای بنشینیم و تنها نگاه کنیم. «از گربه تقلید کنید و ببینید که چه آرامشی در وجودتان شکل میگیرد.»
کتاب گربه راهنمای ماجهان گربهها را به زبان ما توصیف میکند. جهانی که در آن هیچ چیز زائدی نیست. خود ما در اولویت خودمان قرار میگیریم؛ بدون آنکه کار به خودبینی و خودمحوری کشیده شود. کتاب به فصلهای کوتاهی تقسیم شده است. هر فصل با نقل قولی از نویسندگان و هنرمندانی شروع میشود که به گربهها توجه ویژهای داشتهاند یا وجود گربه را در زندگی خود ستایش کردهاند. تمام فصلها در یک نکتهی کلیدی اشتراک دارند: ابتدا باید به خودمان توجه کنیم و بعد به جهان پیرامونمان بپردازیم. گربهها خودخواه نیستند؛ اما خودشان را نیز دست کم نمیگیرند و برای خوشایند دیگران خودشان را تغییر نمیدهند یا تظاهر به چیزی نمیکنند که نیستند.
بخشی از متن کتاب
آنچه میخواهیم شاید فقط این باشد که برای یک روز هم که شده ما را از پریزِ برق دربیاورند و ارتباط ما با همه دنیا قطع شود تا حتی فقط برای لحظهای نفس بکشیم. خب بگذریم؛ زیگی، گربه من، بیصدا وارد اتاق کارم میشود و به من نگاهی میاندازد؛ پس از آن چشمکی میزند، روی میز کارم میپرد و روی صفحه کلید کامپیوتر دراز میکشد. این رفتار او سالهای سال است که دیگر برای ما عادت شده است، وقتی که به نوشتن روی برگههایم مشغول بودم، او هم لحظهای دست از جویدنِ درِ خودکارم برنمیداشت.
این کارش مرا به خنده میاندازد و به یک بازی بین ما تبدیل شده است. زیگی از یک سو وانمود میکند که عاشق این است که من بنویسم و از سوی دیگر، با تمام وجودش تلاش میکند تا مانع کار کردنم شود. تا حالا بهجز پنجه کشیدنهای آرام، رفتوآمد بین زانوهای من و صفحه کلید کامپیوتر و در واقع، بین تمامی این کارهایی که انجام میداد چیز دیگری جز بغل و بازی کردن نبود… شاید در تمامی این سالها میخواست چیز دیگری را به من بگوید، شاید هم میخواست خیلی راحت بگوید: «آهای! نمیخواهی در طول روز کمی از کار کردن دست بکشی؟»
دست کشیدن از کار… در این لحظه که بینیاش را روی گردنم میمالد، دیگر تمایلی به کار ندارم… امروز اصلاً نمیخواهم بدانم که پول کافی برای پرداخت قبضهایم دارم یا نه؟ یا حتی بخواهم نگران سقوط بازار سهام باشم. آیا او اصلاً خودش را درگیر این مسائل میکند؟ شاید هم رازی که در این سالهای دراز میخواست به من بگوید، این بود: « رهایی، فقط درگیر مسائل ضروری شدن، فقط به شادی خود فکر کردن»، یعنی رفتار کردن درست همانند او … زندگی کردن مثل یک گربه! واضح است که یک گربه خیلی بهتر از ما زندگی میکند! بنابراین چرا او را سرمشق زندگیمان قرار ندهیم؟ این همان چیزی است که من با رمزگشایی از رفتار گربهام، نفس کشیدنهایش و همچنین روش زندگیاش دریافتهام.
در واقع، همه چیز همینجا بود. درست مقابل من، بدون اینکه در این سالها متوجه آن شده باشم. ما میتوانیم چه در زندگی شخصی و چه در زندگی کاری از یک گربه خیلی چیزها را بیاموزیم. از شما دعوت میکنم کتاب حاضر را بهدقت بخوانید، کمی از زندگی روزمره خود فاصله بگیرید و شادی و لبخند را دوباره پیدا کنید. اما پرسش اینجاست؛ در چه مسائلی حق با اوست؟ در چه زمینههایی باید از او الهام بگیریم؟ از امروز تصمیم بگیرید که از زاویهای دیگر به زندگی نگاه کنید، یعنی مانند یک گربه بیندیشید و رفتار کنید.
گربهها تمام مدت ما را مجذوب خود میکنند. ما آنها را تماشا میکنیم و سعی داریم درکشان کنیم، در قدرت، رفتار، ویژگیها، عادتها و جزئیات اطوار آنها جادویی وجود دارد که استعداد آنها را در زندگیِ با آرامش و شاد بودن نشان میدهد. بیشک ما نیز میتوانیم در زندگی روزمره، شخصی و شغلی خود از ویژگیهایی که گربهها بهطور طبیعی دارند، بهرهمند شویم. فلسفهای که گربهها در زندگی به کار میگیرند را میتوان در چند کلمه خلاصه کرد: خوردن، بازی کردن، خوابیدن، به فکر آسایش خود بودن و انجام کارهایی که برایشان خوشایند است.
این رفتار در مقایسه با سبک زندگی ما بسیار عالی است! اما فقط این نیست، همانطور که خواهید دید آنها صاحب شیوهای از زندگی هستند که به آنها این امکان را میدهد که بدون اضطراب زندگی کنند، چرا که گربهها تنها یک اولویت دارند: آسایش و شادکامی خود! با مشاهده آنها و با تقلید از شیوه رفتاریشان میتوانیم به چشمانداز و دید دیگری نسبت به دنیا دست بیابیم، با درکی متفاوت و رشدیافتهتر از خودمان. از همین حالا شروع میکنیم. به دنیای گربهها، افکار و فلسفه آنها خوشآمدید، آشنایی با این دنیا به ما کمک میکند که زندگی را درست مثل او دوست داشته باشیم.
نقد کتاب گربه راهنمای ما
کتاب گربه راهنمای ما علاوه بر کوچکی و شیرینی، نوعی تمرینِ «دیدن» است. نکتهسنجی نویسنده باعث میشود تا مسئلهی مهمی را بیاموزیم؛ اینکه همهچیز را میشود با نگاهی تازه دید. نه فقط گربهها که تمام موجودات جهان را میشود دقیقتر مشاهده کرد و نکات جالبی از زیست آنها بیرون آورد.
استفان گارنیه در کتاب گربه راهنمای ما، از ما میخواهد تا گربه را سرمشق و الگوی خود قرار دهیم. اما چگونه؟ نویسنده در هر قدم همراه ما میآید و یک فلسفه شخصی را که به بهبود کیفیت زندگی کمک میکند، در اختیار ما قرار میدهد. این کتاب پر است از نقل قولهایی که به ما کمک میکند تا زندگی را خود را به سمت آرامش بیشتر ببریم و از تک تک لحظات آن لذت ببریم. درست همانطور که یک گربه از زندگیاش لذت میبرد.
آیا گربه میتواند راهنمای خوبی برای زندگی ما باشد؟ به گربه، رفتارش، حرکاتش و نحوه زندگی کردنش دقت کنید. به نظر میرسد تنها و تنها دغدغهای که گربه دارد، آسایش و شادکامی خودش است. گویی استعداد ذاتی دارد که برای اینکه هرگز خود را نگران چیزی نکند و زندگیاش را بدون هیچ تنشی جلو ببرد. آیا ما میتوانیم از نحوه زندگی گربه الهام بگیریم؟
لطفا گربه باشید، کتابی است برای تمام کسانی که خودشان را لایق یک زندگی آرام و بدون استرس میدانند.
کتاب های پیشنهادی
تعداد بازدید: 973 بار
عنوان کتاب: گربه راهنمای ما
(در فضیلت گربه بودن)
(مثل گربه فکر کن مثل گربه رفتار کن)
(لطفا گربه باشید)
در جست وجوی یک سبک زندگی برای نیک بختی
نویسنده: استفان گارنیه
مترجم: مطهره حیدری
تعداد صفحات کتاب: 113 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 9.49 مگابایت
نوع فایل: PDF (ZIP)
منبع: شهرکتاب