دانلود کتاب آنچه هست را دوست بداریم
هسته‌ی اصلی کتاب آنچه هست را دوست بداریم، آشنایی با آن چه هست، یعنی واقعیت است.
هدف این است که بتوانیم واقعیت را در زندگی روزمره، آن طور که هست ببینیم، شناسایی کنیم و موجودیت آن را به عنوان «واقعیت موجود» بپذیریم بدون آنکه آن را به درست یا غلط تعبیر کنیم. این کتاب کمک می کند تا توانایی تشخیص بین واقعیت و غیر واقعیت را به دست آوریم. «غیر واقعیت» خود را به شکل ایده، آرزو و خواسته نشان می دهد و در نقطه‌ی مقابل «آنچه هست»، قرار می گیرد.
کتاب حاضر نوشته بایرون کیتی و استیون میچل به چهار پرسشی که زندگی تان را دگرگون خواهد کرد، پاسخ می دهد.
خلاصه کتاب
آنچه هست را دوست بداریم، کتابی پرحجم است. شامل دو بخش، یکی بخش آموزشی و دیگری گفتگوها. از آنجا که این کتاب می‌تواند از اهمیت ویژه‌ای برای رفع مشکلات فکری روزمره برخوردار باشد، تصمیم گرفته شد که ابتدا تنها بخش آموزشی آن به چاپ رسد تا خواننده بتواند به راحتی هر جا، در اتوبوس و سالن‌های انتظار همراه ببرد. متن کامل این کتاب برای پویندگان این راه در آینده به چاپ خواهد رسید. این کتاب برای هرکس در هر سن و سالی سودمند است. بسیاری از روانشناسان و کسانی که به کار گفتاردرمانی مشغولند، همچنین آموزگاران و کسانی که در آموزش‌های خودشناسی و کمک‌رسانی به انسان‌ها خدمت می کنند می توانند از این کتاب بهره‌مند شوند.
واقعیت آن چیزی است که هست و با خواست ما تغییر نمی پذیرد؛ بنابراین درگیری ما با واقعیت از آنجا آغاز می شود که می خواهیم آن را مطابق با تصور خود تغییر دهیم؛ آنچه یک بار رخ داده دیگر قابل برگشت و تغییر و اصلاح نیست. پس چاره چیست؟ آیا می توان واقعیت را پذیرفت بی‌آنکه با آن موافق یا مخالف باشیم و موجودیت آن را بدون هرگونه نظر و فرضیه و برداشتی بپذیریم؟ در این حالت چه اتفاقی در ذهن ما می افتد؟ آیا ذهن چاره‌ای جز سکوت و خاموشی دارد؟ بدیهی است که خیر. در کتاب حاضر، ذهن بدون توهم موردنظر است تا شناخت واقعیت میسر گردد.
واقعیت در زمان حال واقعیت دارد، نمی‌توان برای روبرو شدن با آن و شناخت واقعی آن به تجربه‌ی واقعیت در زمان گذشته مراجعه کرد؛ کاری که در مسائل ذهنی بسیار معمول است. در این‌جا حضور زنده‌ی ذهن بدون برگشت به گذشته مورد نظر است، چرا که واقعیت زنده و پویا را نمی‌توان در حافظه گرفتار کرد و با یادآوری آنچه گذشته، رویکردی واقعی به زندگی پیش رو داشت. زندگی جریانی دائمی است. پس نمی‌توان با عکس‌برداری از لحظه‌ها و ضبط آنها در آلبوم حافظه به واقعیت آن پی برد.
بنابراین در دم زیستن، نیروی زیاد و ذهن حساس و زنده‌ای را فارغ از لنگرهای حافظه خواستار است تا با واقعیت همراه شود و زندگی کند بنابراین چنین ذهنی باید آزاد باشد، پدیده‌ها را آنگونه که هستند ببیند و با شناسایی لحظه به لحظه به کشف حقیقت دست یابد. از نظر استیون میچل، دیگر نویسنده کتاب آنچه هست را دوست بداریم، اغلب کسانی که «کار» را تجربه نکرده اند، فکر می کنند این روش چنان ساده است که نمی تواند کارگر باشد؛ اما درست به دلیل همین ساده بودنش است که تأثیرگذار است.
بخشی از متن کتاب
لطفا در برابر وسوسه ی بازبینی قضاوتهایتان بدون نوشته ایستادگی کنید؛ در غیر این صورت فکرتان شما را فریب خواهد داد. پیش از آن که متوجه شوید، فکرتان شما را به بهانه ی تائید نظر اولتان، درگیر داستان دیگری می کند. ذهن با سرعتی بیش از سرعت نور، خود را توجیه می کند؛ اما با نوشتن می توان آن را متوقف کرد. فکرهای نوشته شده ثابت می مانند و برای بازبینی، راحت تر قابل دسترسی هستند. فکرهایتان را بدون سانسور بنویسید. قلم و کاغذ بردارید و منتظر بمانید. واژه ها خودشان می آیند. داستان خودش خواهد آمد. اگر واقعا بخواهید حقیقت را بدانید و از نوشتن داستانتان ترسی به دل راه ندهید؛ آن گاه نفس شما بدون نگرانی و اجبار، دیوانه وار خواهد نوشت.
این همان فرصتی است که نفس در انتظارش بود؛ اجازه دهید که بر کاغذ زنده شود. او منتظر این لحظه بود که بالاخره فقط حتی یک نفر واقعا به او گوش دهد. او مانند یک کودک همه چیز را به شما خواهد گفت. وقتی فکرهایتان روی کاغذ آمد میتوانید به بازبینی آنها بپردازید. قضاوتهایتان را با سخت گیری، ایرادگیری و بدون خجالت جمله بندی کنید. با بی پروایی یک بچه که عصبانی، غمگین یا ترسیده بنویسید سعی نکنید که فرزانه و عارف یا دوست باشید. این فرصتی است که احساستان را با صداقت و بدون سانسور بروز دهید. اجازه دهید احساستان خود را بدون ترس از عواقب و یا هرگونه مجازاتی بیان کند.
آنهایی که با «کار» بیشتر آشنا هستند، هنگام پیدا کردن نکته های کلیدی در برگه ی «کار»، بیش از پیش منتقد و ریزبین می شوند، به طوری که در وقت حل مشکل، باورهای مسئله ساز، کمرنگ تر و کمرنگ تر شده و مانند بچه های خردسالی نمایان می شوند که فریاد میزنند: هی؛ من اینجام پیدام کن. هر چه بیشتر «کار» را مورداستفاده قرار دهید، بیشتر از پیش فرض های خود رها می شوید و به همان نسبت باید ایرادگیرتر شوید چرا که پیدا کردن چیزهای بازهم بیشتر در مورد آن چه باعث ناراحتیتان می شود، سخت خواهد بود.
در نهایت دیگر مشکلی پیدا نخواهید کرد. این تجربه ای است که هزاران نفر گزارش آن را به من داده اند. البته این طور نیست که فکر کنید از هر دردی به دور خواهید ماند بلکه در لحظه ی ورود آن، کاملا آگاهانه میدانید که عمری ندارد و ادامه دار نیست. فکرها و داستان هایی را بنویسید که ذهن شما را مشغول دارند و واقعا باعث غم و غصه تان می شوند: خشمها، عصبیت ها و اندوهها. انگشت اشاره تان به سوی کسانی از نزدیکانتان باشد که به شما زخم زده اند و آنها را مقصر میدانید؛ همین طور به کسانی که به آنها حسادت می ورزید یا تحمل دیدنشان را ندارید و یا آنهایی که باعث ناامیدی تان شده اند.
نقد کتاب آنچه هست را دوست بداریم
بایرون کتلین راید نویسنده کتاب آنچه هست را دوست بداریم که مردم او را کیتی می نامند، در دهه سوم زندگی اش بسیار افسرده بود، و بیماری افسردگی اودر طول ده سال بیش از پیش شدت گرفته بود بطوری که او در دو سال آخر قادر به ترک خانه و رختخوابش نبود، تا اینکه یک روز صبح درناامیدی تمام به شناختی دست یافت که زندگی او را به کلی دگرگون کرد. کیتی فهمید که هر گاه به درستی فکری معتقد هست، دچار رنجش می شود، و هرگاه که آن فکر را باور ندارد، رنجشی هم در کار نیست.
علت بیماری او دنیای اطرافش نبود، بلکه برعکس، اعتقادهای فکری خود او در باره دنیای اطرافش بود. او در یک جرقه ذهنی متوجه میشود که ما برای رسیدن به خوشبختی در جهت اشتباهی حرکت می کنیم. بجای تلاش برای تغییر ناموفق جهان، آنطورکه فکرمی کنیم و می خواهیم، می توانیم این فکرها را مورد بازبینی قرار دهیم . هرگاه ما با واقعیت، آنطور که هست، روبرو شویم، احساس غیرقابل تصوری از رهایی و شادی را تجربه خواهیم کرد.
به دنبال این شناخت، زنی که در بستر بیماری افتاده و با خطر خودکشی همراه بود، ناگهان پر از عشق و مهر به هرآنچه زندگی با خود می آورد، می شود.
کتاب های پیشنهادی
- خودتان را دوست بدارید
- چگونه خودمان را دوست بداريم
- آنچه پرنده کوچک به من آموخت
- آنچه با پول نمی توان خرید
- چگونه می توانید آنچه را که ندارید به دست آورید
تعداد بازدید: 391 بار
عنوان کتاب: آنچه هست را دوست بداریم
چهار پرسشی که زندگی تان را دگرگون خواهد کرد
نویسندگان: بایرون کیتی و استیون میچل
مترجم: احمد بردبار
تعداد صفحات کتاب: 83 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 6 مگابایت
نوع فایل: PDF (RAR)
منبع: شهرکتاب
