گزارش یک آدم ربایی

آخرین ویرایش: 2 سال قبل
گزارش یک آدم ربایی (nbookcity.com)

دانلود کتاب گزارش یک آدم ربایی

گزارش یک آدم ربایی در مقیاس جهانی در میان پرفروش ‌ترین‌هاست و نویسنده در آن سماجت خبرنگارانه را با زبان و مشاهدات نفس ‌گیر ادغام می کند.

و همین ویژگی است که گابریل گارسیا مارکز را از دیگران متمایز می‌کند. نویسنده در این اثر خود خواننده را درون دنیایی می‌کشد که هرگز باور نمی‌کند واقعیت داشته باشد؛ همان فضای خیال‌انگیز رمان‌های او را در این اثر نیز شاهد هستم تنها با این تفاوت که در اینجا داستان کاملاً برگرفته واقعیت است. این داستان، داستان غم‌انگیزی است و نشان می دهد که توانایی نویسنده تا چه اندازه گسترده است. مارکز اثر ژورنالیستی دیگری نیز دارد اما در تألیف آن از سبک متفاوتی استفاده کرده است. او در کتاب «کلاندشتاین در شیلی: ماجراهای میگوئل لیتین» داستان لیتین و ورود غیرقانونی‌اش به شیلی برای فیلم‌برداری مستند «شیلی پینوشه» را از زبان خود او نقل می‌کند.

این داستان شامل بخش‌هایی است که کنار گذاشتن آن را برای خواننده دشوار می‌کند. حتی افرادی که به کلمبیا و موضوع قاچاق مواد مخدر علاقه ندارند هم جذب این اثر می‌شوند. قبل از هر چیز باید دانست که نباید رئالیسم جادویی معروف گابریل گارسیا مارکز را در این اثر انتظار داشت؛ بسیاری آثار او را به خاطر همین ویژگی دوست دارند و تحسین می‌کنند اما در این اثر، او را باید به خاطر شرح کامل، دقیق و مستقیم احساسات تحسین کرد.

مروری بر کتاب

گزارش یک آدم ربایی رمان نیست، یک گزارش از ماجرای واقعی دزدیدن یک خبرنگار است که توسط مارکزِ خبرنگار تهیه شده است. تلفیق رمان و گزارش پردازی ویژگی برجسته این کتاب خواندنی است. ماجرا پیش از هر چیز برخورد میلیتاریسم با شبکه آزاد اطلاعات و جلوگیری از درز هر خبری است که می تواند در جهان آزاد برای دیکتاتورها تبعاتی داشته باشد. در پی یک طرح ریزی ده نفر باهم ربوده می شوند و مارکز از گفتگو با افراد درگیر در این ماجرا این کتابِ رمان- گزارش را فراهم می کند. کتاب بیش از هر چیز حقایق تکان دهنده ای از تلاش برای سانسور  پرده بر می دارد و برای همه اثری خواندنی است.

گرچه عنوان کتاب، عنوان ساده‌ای است اما زیر آن روایتی جذاب، گیج‌کننده و کم‌ نظیر انتظار مخاطب را می‌کشد. گرچه تمرکز اصلی نویسنده روی گروگان‌گیری‌ها و آدم‌ربایی‌هاست اما از پابلو اسکوبار و جریان مذاکره‌اش با دولت کلمبیا بر سر تسلیم خود نیز سخن به میان آمده است؛ اسکوبار اعلام کرده بود تنها با این شرط خود را تسلیم می‌کند که بتواند زندانی با طراحی موردنظر خود و خدمه‌ی انتخابی خود داشته باشد تا از دست دشمنانش در امان باشد. اسکوبار در همین مدت در تلاش بود تا نظام سیاسی و قانونی را وادار به وضع قانونی بکند که استرداد او به آمریکا از طریق آن امکان‌ پذیر نباشد.

بخشی از متن کتاب

او از ترس می‌لرزید، ولی بر خودش مسلط بود. از آن‌جا که معتقد بود که موضوع هجوم فقط دستبردی بیش نیست، با حوصله دو انگشتری خود را از دست راستش درآورد و از پنجرۀ اتومبیل به بیرون پرتاب کرد و با خود گفت: «بگذار خودشان را با آنها خفه کنند». ولی دیگر فرصتی برای او باقی نماند تا آن دو انگشتری دیگر را از دست چپش درآورد. ماروخا مچاله‌شده در صندلی عقب حتی به فکرش هم خطور نکرد که انگشتری الماس و زمردی حمل می‌کند که با گوشواره‌اش متناسب بود. دو مرد درِ سمتِ ماروخا و دو مرد دیگر درِ طرفِ بئاتریس را باز کردند. نفر پنجم از پشت شیشه گلوله‌ای به سر راننده شلیک کرد، شلیکی که به خاطر مجهز بودن اسلحه به صداخفه‌کن مثل یک آه به گوش رسید.

سپس درِ سمتِ راننده را باز کرد و با یک حرکت او را بیرون کشید و وقتی راننده بر کف خیابان قرار گرفت سه گلولۀ دیگر هم به او شلیک کرد. چه سرنوشت عجیبی: آنخل ماریا روآ سه روز پیش رانندۀ ماروخا شده بود و در شغل جدید خود با کت و شلوار تیره، پیراهن یقۀ آهاری و کراوات سیاه همانند یک رانندۀ وزارت‌خانه به‌نظر می‌رسید. رانندۀ قبلی هفتۀ گذشته به میل خود از کار کناره‌گیری کرده بود، او ده سال تمام رانندۀ فوسینه بود. ماروخا خیلی دیر متوجه قتل راننده شد. از مخفی‌گاه خود فقط متوجه سروصدای ناگهانی خرد شدن شیشه شد و بلافاصله فریادی شنید: «ما در جستجوی شما هستیم سینیورا، پیاده شوید!» دستی آهنین بازوی او را گرفت و از اتومبیل بیرون کشید.

ماروخا تا جایی که می‌توانست از خود دفاع کرد، در همین حین بر زمین افتاد و پایش زخمی شد. ولی آن دو مرد او را بلند کردند و به سوی اتومبیلی که پشت اتومبیل آن‌ها توقف کرده بود بردند. هیچ ‌کس متوجه نشد که ماروخا کیفش را محکم بغل کرده بود. بئاتریس که ناخن‌های بلند و محکمی داشت و آموزش رزمی خوبی دیده بود، وقتی مرد جوان خواست او را از اتومبیل بیرون بکشد، مقاومت کرد و فریاد برآورد: «به من دست نمی‌زنید!» مرد به خود لرزید و بئاتریس پی برد که آن مرد هم مثل خودش عصبی است و هر کاری از دستش برمی‌آید. بئاتریس لحن صدایش را تغییر داد. به او گفت: «خودم پیاده می‌شوم. بگویید، چه باید بکنم.» مرد جوان تاکسی را به او نشان داد. گفت: «سوار آن تاکسی بشوید و کف آن دراز بکشید، سریع!» درهای ماشین باز و موتور روشن بود و راننده سر جایش نشسته بود.

تعداد بازدید: 1,311 بار

Gabriel%20Garc%C3%ADa%20M%C3%A1rquez%20 %DA%AF%D8%A7%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D9%84%20%DA%AF%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C%D8%A7%20%D9%85%D8%A7%D8%B1%DA%A9%D8%B2 3

عنوان کتاب: گزارش یک آدم ربایی

نویسنده: گابریل گارسیا مارکز

مترجم: کیومرث پارسای

تعداد صفحات کتاب: 236 صفحه

زبان کتاب: فارسی

حجم فایل: 4.13 مگابایت

نوع فایل: PDF

منبع: شهر کتاب

گابریل گارسیا ماکز پس از نوشتن مقاله‌ای در مخالفت با دولت کلمبیا به اروپا تبعید شد. وقتی که کتاب غیر داستانی سفر مخفیانه میگل لیتین به شیلی را در سال ۱۹۸۶ نوشت، حکومت دیکتاتوری ژنرال پینوشه ۱۵ هزار نسخه از آن را در آتش سوزاند. او به نوشتن آثاری که گرایش به جناح چپ سیاست در آن مشهود بود ادامه داد. او با فرانسوا میتران رییس جمهور سوسیالیست فرانسه در دهه ۱۹۸۰ دوستی نزدیکی داشت و مدتها نیز از دوستان نزدیک و حتی نماینده فیدل کاسترو، رهبر سابق کوبا، بود.

از این قسمت می توانید دسته بندی یا نویسنده مورد نظر خود را انتخاب کنید و به همه کتاب های منتشر شده در سایت دسترسی داشته باشید و یا اسم کتاب مورد نظر خود را وارد کنید.

انتخاب دسته بندی

کاربران عزیز در صورت تمایل می توانید با کلیک روی آیکون های زیر ما را در اینستاگرام دنبال کنید. همچنین با عضویت در کانال رسمی شهرکتاب می توانید به همه مطالب سایت در تلگرام دسترسی داشته باشید.

اینستاگرام
کانال تلگرام

نوشته‌های مشابه

توفان برگ و چند داستان دیگر اثر گابریل گارسیا مارکز مجموعه داستانی جذاب و دل نشین است که مارکز آن را ۱۲ سال قبل از رمان صد سال تنهایی نوشته و جوانه‌های رمان صد سال تنهایی در آن به شکل بارزی دیده می‌شود.
بروزرسانی: 2 سال قبل
تعداد بازدید: 1044
کتاب کارگاه سناریو ، چنان‌چه از نامش پیداست، حرکتی است شبه ‌پژوهشی که در قالب یک کارگاه و به منظور نگارش فیلم ‌نامه شکل گرفته است. کارگاه سناریونویسی، کارگاهی است به مدیریّت گابریل گارسیا مارکز که در مکزیک واقع شده است.
بروزرسانی: 2 سال قبل
تعداد بازدید: 1343

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *