داستان و رمان

رویای دویدن (nbookcity.com)
رمان

رویای دویدن

با چنگ و دندان می‌جنگد تا دوم بماند. دوم هم می‌شود و سه امتیاز برای تیم می‌گیرد ولی خوشحال نیست.  وقتی می‌بینمش نفس نفس می‌زند و می‌گوید: «از تمرینا هم شش ثانیه شل‌تر دویدم. دور سوم…

بیشتر بخوانید »
کتاب تب مژگان (nbookcity.com)
کتاب های اشتراکی

تب مژگان

نفیسه تا مرز سکته پیش رفت. تا اسم «جنازه بی‌گناه آرمان» را آوردم، شروع به جیغ کشیدن کرد و گفت: «نه… نه… نه… آرمان نمرده… آرمان بی‌گناهه… آرمان هیچ کاره‌ست…» گفتم: آروم باش دختر!

بیشتر بخوانید »
کتاب من می دانم تو کی هستی (nbookcity.com)
رمان

من می دانم تو کی هستی

نمی‌خواهم اسمم را به او بگویم و ترجیح می‌دهم پیش خودم بماند. من دیگر با میل و خواست خودم اسمم را به کسی نمی‌گویم. در نهایت رضایت می‌دهم «من همسرش هستم.» او ابرویی که توی…

بیشتر بخوانید »
کتاب حجره پریا (nbookcity.com)
کتاب های اشتراکی

حجره پریا

من باید سریع از حرم خارج می‌شدم و برای پیگیری سوژه به پل آهن‌چی و خیابان خاک فرج می‌رفتم. همین طور که روی پل راه می‌رفتم، داشتم نقشه می‌کشیدم که چطوری و با چه زبانی به خانمم شرایط…

بیشتر بخوانید »
آتش نامیرا (nbookcity.com)
امیلی بلیکر

آتش نامیرا

او بیرون از اتاق خالی آملیا ایستاده و منتظر بازگشتش از ام‌آرآی بود. تراویس مشغول انتصاب افسر پلیس دیگری برای مراقبت از اتاق آملیا بود؛ درست مثل افسر بلکفورد که به مراقبت از استیو گمارده…

بیشتر بخوانید »
کتاب عشق و ژلاتو (nbookcity.com)
پرفروشترین های نیویورک تایمز و آمازون

عشق و ژلاتو

من و هاوارد دوباره در حال رفتن به سمت شهر بودیم و من خیلی درگیر حسم به او بودم. شاید آهنگِ احسااس شیرین اروسمیت و پایین بودن همه شیشه‌ها و گه‌گاه، ضرب زدن او روی فرمان باعث…

بیشتر بخوانید »
آتش فروزان (nbookcity.com)
داستان

آتش فروزان

کتری آب روی اجاق جوش آمده بود و بخار می‌کرد، در کنارش هم قوری قهوه ناله کنان بر سر خود می‌کوبید. ساعت آشپزخانه ضربه‌ای زد، آونگ در حال حرکت را می‌شد از پشت شیشه براق کوچک…

بیشتر بخوانید »
آدم کجا بودی؟ (nbookcity.com)
داستان

آدم کجا بودی

مرد درون روزنه خسته بود، او یک سفری طولانی با قطار را پشت سرش داشت و روی شانه های دو نفر ایستاده بود که قدهای مختلفی داشتند و این مسئله او را بیشتر خسته می‌کرد. دیگر حوصله‌ای نداشت…

بیشتر بخوانید »
برای یک روز بیشتر (nbookcity.com)
رمان

برای یک روز بیشتر

برای یک روز بیشتر (For one more day) درباره‌ی خانواده‌ای است که در بینشان یک روح حضور دارد؛ از این رو شاید آن را داستان ارواح بنامید. میچ آلبوم (Mitch Albom) کاشف بی‌باک آرزوها و جادوها محسوب به شمار می‌رود…

بیشتر بخوانید »
ترانه ایزا (nbookcity.com)
رمان

ترانه ایزا

آنتال به چشم‌های او نگاه کرد و بلافاصله نگاهش را دزدید. اشتیاق زیادی به سیاست داشت و هنوز چیزی درباره دکر نمی‌دانست. دکر در ادامه اضافه کرد: «فقط درس بخون و از فکرت استفاده کن. فکر نکن…

بیشتر بخوانید »
زنی در کیمونوی سفید (nbookcity.com)
رمان

زنی در کیمونوی سفید

نگاه‌مان باهم تلاقی می‌کند؛ نگاه من گناهکار و نگاه پدر دلسوزانه. او نگران من است اما نگران بچه‌ام هم هست؟ نمی‌توانم این را بپرسم. شرم می‌کنم، شرمی ابدی. «پدر من…» از کجا باید شروع…

بیشتر بخوانید »
کتاب دروغ کاره سانتوس (nbookcity.com)
رمان

کتاب دروغ

نیمه اول کتاب از زبان دختری است که خانواده‌ی خیلی سخت‌گیری دارد. خانواده‌ای که همیشه او و حتی کوچک‌ترین کارهایش را زیر نظر دارند و تنها چیزی که از دخترشان می‌خواهند درس خواندن…

بیشتر بخوانید »