دانلود کتاب عشق و ژلاتو
داستان کتاب عشق و ژلاتو به خواننده احساسات عمیقی از عشق، دوستی و اهمیت درک گذشتهی دیگران منتقل میکند.
جنا اوانز ولچ در این رمان، علاقهمندان را به دنیای جذاب ایتالیا میبرد و با شخصیتهای دوست داشتنی و داستانی پر از احساسات، به خواننده حس دنیایی خاص و دلنشین میدهد. کتاب پیش رو، اولین جلد از مجموعهی سهگانهای به نام عشق است و نویسنده در این آثار دختران نوجوان را در مواجهه با دنیای بزرگسالان قرار میدهد که ماجرای هر کدام از این کتابها در سه کشور ایتالیا، یونان و ایرلند میگذرد.
جنا اوانز ولچ یک نویسنده آمریکایی است که با نوشتن در سبکی ساده، اما جذاب و پر از احساسات، توانسته است جمعیت زیادی از خوانندگان را به خود جلب کند. او توانسته است در داستانهایش اتفاقات پرهیجان و شخصیتهای قوی را به تصویر بکشد و موضوعاتی چون عشق، دوستی، و کشف هویت را به شکلی جذاب و جالب معرفی کند.
خلاصه کتاب
کتاب عشق و ژلاتو یک رمان عاشقانه برای جوانان است که در سال 2016 منتشر شده. لینا، دختر نوجوانی است که پس از مرگ مادرش، به ایتالیا فرستاده میشود تا با دوستِ مادرش زندگی کند. او در ایتالیا یک دفتر خاطرات از مادرش پیدا میکند که داستان عاشقانهای درباره زمانی که مادرش جوان بوده را شامل میشود.
در این دفترِ خاطرات، مادر به دخترش داستان عشق خود با یک پسر ایتالیایی را تعریف میکند و لینا تصمیم میگیرد که همانند مادرش، ایتالیا را به شکل جدیدی تجربه کند. در طول داستان، لینا با دوستان جدید آشنا میشود، ماجراهای جالبی را تجربه میکند و به دنبال پاسخ به سوالاتی درباره گذشته مادرش میگردد. همچنین، عشق جدیدی نیز در زندگی او جلوه میکند.
کتاب عشق و ژلاتو که در زمرهی پرفروشترین آثار نیویورک تایمز قرار دارد؛ با ترکیبِ عناصرِ عاشقانه، ماجراجویی و کشف هویت، خواننده را به دنیای زیبا و شیرین ایتالیا میبرد و در کنار داستان اصلی، تمایزهای جذابی از فرهنگ و زندگی ایتالیایی را نیز به تصویر میکشد. در طول داستان، لینا توسط دوستان جدیدش در ایتالیا، از جمله یک پسر به نام رن، همراهی میشود.
رن یک جوان محلی است که به لینا کمک میکند تا شهرها و مناظر زیبای ایتالیا را بشناسد. با گذر زمان، دوستی بین لینا و رن تبدیل به یک رابطه عاطفی میشود. لینا به دنبال رازهای مادرش در ایتالیا میگردد و با گشودن دفتر خاطرات و خواندن داستان عاشقانه مادر، به درک بهتری از زندگی و تصمیمات مادرش میرسد.
این سفر برای لینا نقطه عطفی در زندگی اوست و به او کمک میکند تا با دلخوشی و عشق به زندگی، گام بردارد. خواندن این کتاب آنقدر مخاطب را سرشار از حس خوب و هیجان میکند که آن را به تمام مخاطبان ادبیات داستانی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از متن کتاب
در کتاب عشق و ژلاتو میخوانیم: «جاهای زیادی توی فلورانس هست که میخوام نشونت بدم، نمیدونم باید از کجا شروع کنیم.» به او نگاهی انداختم. من و هاوارد دوباره در حال رفتن به سمت شهر بودیم و من خیلی درگیر حسم به او بودم. شاید آهنگ «احسااس شیرین اروسمیت» و پایین بودن همه شیشهها و گهگاه، ضرب زدن او روی فرمان باعث میشد فکر کردن به او، به عنوان ایکسِ سنگدلِ مرموز، سخت باشد.
به اضافهی اینکه اصلاً نمیتوانست خوب بخواند. به در تکیه دادم و لحظهای چشمهایم را بستم. شب تا دیر وقت بیدار مانده بودم و به هاوارد و مادرم فکر میکردم و بعد یک گروه کاملاً پرانرژی، احتمالاً از گروه پیشاهنگ ایتالیایی، صبح اول وقت با جست و خیز و شادمانه به قبرستان آمده بودند. تقریباً فقط چهار دقیقه خوابیده بودم. «اشکالی داره اگه دوباره از دوئومو شروع کنیم؟ میتونیم بریم بالا و تو همه شهرو یه جا تماشا کنی.»
«حتماً.» چشمهایم را باز کردم. چی میشد اگر داستان نانوا و گاو نر را پیش میکشیدم؟ آیا او آن را به خاطر میآورد؟ «فکر میکردم احتمالاً از رن دعوت میکنی که باهامون بیاد.» «نمیدونستم همچین گزینهای هم وجود داشته» «همیشه از حضورش استقبال میکنم.» «فقط اینکه اون از تو ترسیده» که مضحک بود. به سرعت نگاهی به او انداختم. (ص127 کتاب عشق و ژلاتو)
صرف نظر از گذشته مشکوکش انگار هاوارد سعی میکرد با یک پدر دهه ۱۹۵۰ بینقص برابری کند. صورت تازه اصلاح شده، تیشرت سفیدِ تمیز و لبخند جذاب. هر سه ویژگی را داشت. سرعتش را بالا برد تا از یک نیمه تریلر عبور کند. «دیشب نباید بهش سخت میگرفتم، میتونم بگم که بچه خوبیه و داشتن کسی که وقتی تو باهاش بیرون میری احساس امنیت کنم خوبه.» «آره.» در صندلیام جابهجا شدم و ناگهان به یاد صحبت تلفنی شب قبل افتادم.
«در واقع برای امشب هم دعوتم کرد بریم یه جایی» «کجا؟» مکث کردم و بعد گفتم: این… اممم… کلوپ. چند نفر از بچههای مهمونی هم اونجا هستن.» «به عنوان کسی که کمتر از یک هفته اینجا بوده، برنامههای اجتماعی اینجا دستت اومده. انگار باید بیرون رفتن هامون رو به طول روز محدود کنم» لبخند زد و ادامه داد: «باید بگم که من خیلی خوشحالم از اینکه داری با دانش آموزهای مدرسه آشنا میشی. (ص128 کتاب عشق و ژلاتو)
چند روز قبل از اینکه بیای اینجا به مدیر مدرسه زنگ زدم و اون گفت خوشحال میشه برامون یه تور برگزار کنه. شاید رن هم بتونه باهامون بیاد. مطمئنم میتونه همهٔ سؤالهات رو جواب بده.» به سرعت گفتم: «حالا شاید رفتیم.» «خب شاید یه وقت دیگه. نیازی نیست همین حالا این اتفاق بیفته.» دور یک میدان دور زدیم و بعد او جلوی ردیفی از مغازه ها کنار زد. پرسیدم: «کجاییم؟» «موبایل فروشی. باید خودت موبایل داشته باشی»
چرا باید این رمان را بخوانیم؟
شخصیت اصلی کتاب عشق و ژلاتو دختر جوانی است که با مادرش زندگی میکند، او متوجه میشود مادرش سرطان دارد و این بیماری روز به روز در حال پیشرفت است. مادر لینا با قطعیت از او میخواهد که به ایتالیا برود تا مردی به نام هاوارد را بببیند.
لینا توان اینکار را ندارد زندگی با یک غریبه در توان او نیست؛ اما مادر کوتاه نمیآید. لینا مجبور به تسلیم میشود و به ایتالیا سفر میکند بدون آگاهی از این حقیقت که هاوارد واقعا چه کسی است…
نقد کتاب عشق و ژلاتو
این کتاب مانند یک بلیط جادویی به ایتالیاست که هر وقت دلتان خواست میتوانید مطالعه کنید و به کشور عشق و ژلاتو سفر کنید. در اولین رمان این نویسنده که سرشار از عشق، رمز و راز و ماجراجویی است، سپری کردن تابستانی در ایتالیا به سفری جادهای در سرتاسر توسکانی تبدیل می شود.
در داستان عشق و ژلاتو، لینا تابستان خود را در توسکانی میگذراند، اما این مکان دیگر حال و هوای آفتاب معروف و منظره افسانهای ایتالیا را ندارد. او فقط آنجاست؛ زیرا آرزوی قبل از مرگ مادرش این بود که او پدرش را بشناسد. اما چگونه؟ پدری که شانزده سال نیست! تمام کاری که لینا میخواهد انجام دهد بازگشت به خانه است.
داستان از جایی آغاز میشود که ناگهان لینا، شخصیت ماجراجو و اصلی رمان، در حال کشف یک دنیای جادویی از عاشقانهها و دنیای مرموز و مخفی پنهانی است. دنیایی که به لینا کمک می کند تا قدمهای مادرش را دنبال کند و رازی را که برای مدت طولانی نگه داشته شده است، کشف کند. این رازی است که همه چیزهایی را که لینا درباره مادرش، پدرش – و حتی خودش میدانست تغییر خواهد داد.
داستانهای جنا اوانز ولچ غالباً در مکانهای جذاب جهان رخ میدهند، مانند ایتالیا در کتاب عشق و ژلاتو و ایرلند در کتاب عشق و شانس.
کتاب های پیشنهادی
تعداد بازدید: 178 بار
عنوان کتاب: عشق و ژلاتو
نامزد جایزه کتاب نوجوانان رود آیلند سال 2018
نامزد جایزه بهترین کتاب نوجوانان گودریدز سال 2016
نویسنده: جنا اوانس ولچ
مترجم: مینا عابدی
تعداد صفحات کتاب: 288 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 19.58 مگابایت
نوع فایل: PDF (ZIP)
منبع: شهرکتاب