بالکان اکسپرس

قیمت اصلی 43.000 تومان بود.قیمت فعلی 36.000 تومان است.

نویسنده: اسلاونکا دراکولیچ

مترجم: سونا انزابی نژاد

تعداد صفحات کتاب: 128 صفحه

حجم فایل: متغیر

کتاب بالکان اکسپرس pdf

دانلود کتاب بالکان اکسپرس pdf

کتاب بالکان اکسپرس روایت جنگ از زبان یک زن است: زنی که مثل همه در آپارتمانش نشسته و باور ندارد که جنگ شروع شده است!

جنگ و ناامنی در هیچ جای دنیا خوب نبوده و نیست اما چیزی که باید توجه کرد این است که دفاع کردن در مقابل یک کشور متجاوز، اقدامی حیاتی و درست است. نویسنده کتاب، اسلاونکا دراکولیچ درد و رنج ناشی از جنگ را (آوارگی‌ها، کمبودها، ترس‌ها و…) خیلی خوب به مخاطب منتقل می‌کند.

اگر اطلاعات زیادی درباره بالکان و قضایای مربوط به آن نداشته باشید با خواندن کتاب بالکان اکسپرس و کمی تحقیق در اینترنت می‌شود به چیزهای جالبی رسید. نکته مثبت دیگر اینکه: نویسنده در چند فصل از کتاب خیلی درست و دقیق؛ تحلیل‌های روانشناسانه، اجتماعی و حتی سیاسی را بیان می‌کند که جزو جذابیت‌های این اثر است.

خلاصه کتاب

کتاب بالکان اکسپرس روایت آن روی دیگرِ جنگ است، روایت ترس، ترس از کشته‌ شدن، روایت وقایعی که رفته‌ رفته انسان را از درون تغییر می‌دهد. اسلاونکا دراکولیچ از چهرهٔ نادیدنیِ جنگ حرف می‌زند،، از آن چیزی که تنها داراییِ انسان را از او می‌گیرد، یعنی فردیتش را… او‌ معتقد است که «هیچ اعتقادی ارزشش را ندارد که به‌خاطرش بمیری».

از اینکه دوستانش کشته می‌شوند و جنازه‌ هاشان طعمهٔ سگ‌ها می‌شود، اندوهگین است، حتی نمی‌تواند آنها را دفن کند. از اینکه زادگاهش در حال فروپاشی‌ است، ولی هیچ کاری از کسی ساخته نیست. از تبعات پس از جنگ می‌گوید که ضررش گریبان ملت را می‌گیرد و نفعش شامل حال رهبران سیاسی می‌شود. از چیزی که زمانی بخشی از هویت فرهنگیِ مردم بود و حالا به هویت سیاسیِ آنها تبدیل شده، و آن را به یک لباس تنگ و ناراحت تشبیه می‌کند.

نویسنده کتاب بالکان اکسپرس از قربانیان جنگی می‌گوید که بیهوده قربانی شده‌اند؛ از نگرانیِ مادرش می‌نویسد که هر شب به فکرِ سنگ قبر پدرش است و چون یک کروات بوده، می‌ترسد که یک عده سنگ قبرش را خراب کنند. اما در واقع مادر نگران سنگ قبر نیست، نگران موقعیتی‌ست که دشمنی و نفرت به بار آورده است، نگران مردم است که در ذهنشان دنبال دشمن می‌گردند و این دشمن هر چیزی می‌تواند باشد، حتی یک تکه سنگ قبرِ نمادین!

بالکان فدای جنگ میان سیاستمدارانی شده است که کوچکترین اهمیتی به قربانیانش نمی‌دهند. ملتی که برای دفاع از میهن وارد جبهه‌های نبرد می‌شود و در نهایت بعد از جنگ، پس از ساعت‌ها انتظار برای دیدن رئیس‌جمهورش، فقط با لبخند مصنوعی و ژست شاهانهٔ او مواجه می‌شود که البته همهٔ رهبران خیلی زود و آسان آن را یاد می‌گیرند، اما به خودشان زحمت نمی‌دهند که حتی نیم‌نگاهی به جمعیتی بیندازند که چشم به آنها و حمایت‌شان دوخته است.

مردم خسته شده‌اند، دیگر امیدی برای یک زندگی جدید ندارند، عزیزانشان را از دست داده‌اند، آرزوهایشان برباد رفته است و از همه مهم‌تر، فقط به یک بُعد، یعنی ملیت‌شان فروکاسته شده‌اند. تراژدیِ کتاب بالکان اکسپرس با تمام جزئیات و شرح وقایع، دید ما را به زندگی و جنگ تغییر می‌دهد، و با واقعیتی روبه‌رو می‌کند که شاید تاکنون در هیچ کتابی ندیده و نخوانده‌ایم.

کتاب پیش رو، آمیزه‌ای است از تجربیات خود دراکولیچ و تجربیات هموطنانش از جنگ. در کتاب بالکان اکسپرس جنگ از منظر مردم عادی روایت می‌شود و از تحولی سخن می‌رود که جنگ در زندگی و طرز فکر و احساسات آدم‌ها ایجاد می‌کند. دراکولیچ در این کتاب نشان می‌دهد که آدم‌هایی که تجربۀ جنگ را از سر می‌گذرانند دیگر همان آدم‌های قبل از جنگ نیستند.

چرا باید این کتاب را بخوانیم؟

دراکولیچ که یکی از مهمترین نویسندگان زن اروپای شرقی است در این کتاب چگونگی واکنش مردم عادی به اوضاع یوگسلاوی سابق را نشان می دهد و نقش مردم عادی یوگسلاوی در این جنگ را زیر سوال می برد. او در کتابش به بخش هایی از جنگ یوگسلاوی می‌پردازد که مقاله‌ها به ما نمی‌گویند.

اسلاونکا دراکولیچ روزنامه نگار و فمینیست کروات، در یک سری مقالات جذاب و واقع بینانه، جنبه‌ای واقعی و انسانی از جنگ بالکان را ارائه می‌دهد و نشان می‌دهد که چگونه این نزاع، نزدیکترین دوستان، همکاران و هموطنانش را که هم صرب و هم کروات بودند، تحت تأثیر قرار داده است. کتاب بالکان اکسپرس مجموعه‌ای از این مقالات است که به نوعی مجموعه‌ی نظرات و یادداشت های این نویسنده درباره جنگ یوگسلاوی است.

وی از طریق مجموعه‌ای از داستان ها، وضعیت و بازخوردهای مردم عادی را بیان می‌کند و توضیح می‌دهد که جنگ، چگونه زندگی روزمره را از بین می‌برد، روابط را مختل می‌کند و دوستان نزدیک را به دشمنان سخت تبدیل می‌کند. او همچنین از خود سوال می‌کند که آیا همه‌ی ما در قبال آغاز این جنگ وظیفه داریم و مجوز شروع آن را صادر کردیم؟

کتاب بالکان اکسپرس مملو از داستان هایی است درباره دخترش، دوستانش، در مورد روزی که پدرش او را با تپانچه‌اش ترساند و سفر خودش به سمت جنوب از طریق “بالکان” که با مقایسه‌ای درست و منطقی در این جریانات از وین به سمت جنوب و درگیری در مرکز یوگسلاوی حرکت می‌کند.

بخشی از پشت جلد کتاب

همه ما از سر فرصت‌ طلبی و ترس در تداوم یافتن این جنگ شریک و همدستیم. زیرا با بستن چمدان‌ هایمان، با ادامه دادن به خریدمان، با کار کردن روی زمین‌مان، با تظاهر کردن به اینکه اتفاقی نیفتاده و با این فکر که این مشکل ما نیست، در واقع داریم به آن «دیگری»‌ها خیانت می‌کنیم.

اما آنچه متوجهش نیستیم این است که با چنین مرزبندی‌ هایی داریم خودمان را هم گول می‌زنیم. با این کار در واقع خودمان را هم در معرض این خطر قرار می‌دهیم که در شرایطی متفاوت تبدیل به آن «دیگری» شویم.

بخشی از متن کتاب

در کتاب بالکان اکسپرس می‌خوانیم: «به نظرت اونا سنگ قبرش رو خراب می‌کنن؟» مادرم در آشپزخانه نشسته و با نگرانی سیگار می‌کشد. زمستان است و باد سردی از زیر در بالکن در خانه می‌پیچد. او درباره پدر حرف می‌زند. در این دو سالی که از مرگ پدرم می‌گذرد صورت مادر کاملا عوض شده است، بیشتر از همه چشم هایش به نظر مات و بی‌تفاوت می‌رسند. هیچ وقت خیلی به او نزدیک نبوده‌ام و حالا حس می‌کنم به سختی می‌توانم احساساتش را درک کنم.

به جز ترسش که کاملا مشهود است. نمی داند چطور درباره ترسش حرف بزند. کلمات بی‌اختیار با حالتی دردآلود از دهانش بیرون می‌آیند و بعد سخت و صیقلی مثل سنگریزه هایی پخش می‌شوند روی میز، می‌ریزند توی زیرسیگاری، توی فنجان قهوه‌ای که وقتی سیگار نمی‌کشد دو دستی آن را می‌چسبد. سعی می‌کنم بگیرم‌شان و کنار کلماتی بچینم که توی دلش نگه می‌دارد، کلماتی که می‌ترسد بر زبان بیاورد. از چه کسانی حرف می‌زند؟

این آنها کیستند که مادر می‌ترسد سنگ قبر پدرم را خراب کنند یا به آن آسیب بزنند؟ مادرم هر یکشنبه به قبرستان می‌رود که در شهر کوچکی در جزیره کرک است، جایی که در آن به دنیا آمده است. حدود سی کیلومتری بندر رییکا، که بیشتر عمرش را در آنجا زندگی کرده است. او معمولا ساعت ده صبح با یک اتوبوس محلی به آنجا می‌رود و ساعت یک بعدازظهر هم برمی گردد. اگر از آسمان سنگ هم ببارد برنامه‌اش عوض نمی‌شود. (ص59 کتاب بالکان اکسپرس)

انگار دارد از دستوری اطاعت می‌کند. در آنجا سنگ قبر شوهر و پسرش را که درست یک ماه قبل از پدر مرد، تمیز می‌کند؛ قبرشان کنار هم است. قبرها با سنگ مرمر سیاه پوشانده شده اند؛ و برگ‌های خشک سوزنی و میوه های مخروطی کاج رویشان جمع می‌شوند. بعد از تمیز کردن قبرها رویشان گل‌های تازه می‌گذارد. از قبرستان می‌شود خلیج را دید. بعضی وقتها می‌نشیند آنجا و خلیج و شهر کوچک روی تپه را تماشا می‌کند اما به آن طرف نمی‌رود…

به عکس سوار اتوبوسی می‌شود که از کنار قبرستان می‌گذرد و برمی گردد خانه. می‌دانم که نگران قبر پسرش نیست. روی قبر او هم مثل بقیه صلیبی حک شده است. فقط یک قبر است که از این قاعده مستثنی است: قبر پدر من. مادر نگران آن ستاره سرخ است. ستاره سرخ نشان کمونیسم که روی سنگ قبر پدرم حک شده است. قبر در جایی دور از دید است، در گوشه‌ای در سایه کنار دیوار شمالی قبرستان، و ستاره کوچک است و به سختی دیده می‌شود.

سرفصل‌های کتاب بالکان اکسپرس:

  • شام در باشگاه هاروارد
  • هفت‌تیر پدرم
  • یک فنجان کاپوچینوی تلخ
  • سکوت مرگبار شهر
  • پناهجو شدن
  • بالکان اکسپرس
  • پاریس-ووکوار
  • زیر سلطه ملیت
  • بوی استقلال
  • آدم‌کشتن سخت است
  • مادرم در آشپزخانه نشسته و سیگار می‌کشد
  • بازیگری که وطنش را از دست داد
  • اگر پسری داشتم
  • حرف‌های ایوان
  • قهوه خوردن رییس‌جمهور در میدان یلاچیچ
  • زنی که یک آپارتمان را دزدید
  • نامه‌ای به دخترم
  • کفش‌های پاشنه‌بلند.

نقد کتاب بالکان اکسپرس pdf

حاوی داستان‌هایی دردناک است و تمام قسمت‌هایش برای ما قابل درک است. کتاب بالکان اکسپرس اثری دیگر از دراکولیچ با تصاویری دقیق و جامعه‌ شناسانه است. تعریف و توصیفی از چگونگی تبدیل شدن دوست به دشمن، قهرمان به خائن، اطرافیان به دیگری و امکان بروز خشم و خشونت و حتی قتل عام به واسطه این تغییرات. ایدئولوژی حاکمی که گاهی رنگ کمونیسم دارد و گاهی ناسیونالیسم!

همواره تصویری که از جنگ‌ها به مردم نشان داده شده، از طریق رسانه‌ها بوده است اما اسلاونکا دراکولیچ در کتاب بالکان اکسپرس با دیدگاه و بینشی جدید بخش‌های مختلف جنگ یوگسلاوی (1991 تا 1992) را به تصویر می‌کشد و داستان‌ هایی را تعریف می‌کند که نشانگر واکنش‌های مردم عادی به وضعیت وحشتناک و ناامن آن دوران است.

این کتاب تاریخی، روایت جنگ یوگسلاوی در ۱۸ فصل است. از «شام در باشگاه هاروارد» شروع و با «کفش‌های پاشنه‌بلند» تمام می‌شود. نویسنده از سکوت مرگبار شهر زاگرب می‌نویسد که آنقدر بی‌دفاع و آسیب‌ پذیر شده که دیگر هرگز نمی‌تواند مثل سابق باشد، نه شهر و نه مردمش. کشوری که در حال فروپاشی است و هر روز وحشت بیشتری وجودش را فرا می‌گیرد. تا جایی‌ که مردمش حس می‌کنند فقط قربانیِ جنگ نشده، بلکه همدستش شده اند!

در واقع کتاب بالکان اکسپرس زندگی روزمره مردم کرواسی را بررسی می‌نماید و به خوبی روابط از هم پاشیده انسانی را تحلیل می‌کند. مجموعه خاطرات و مقالات دراکولیچ توانسته جنبه‌ای بسیار واقعی و انسانی را از جنگ بالکان به نمایش بگذارد و نشان دهد که چگونه این درگیری‌های خونین بر همه چیز تاثیر گذاشته است.

کتاب بالکان اکسپرس برای افردای مناسب است که می‌خواهند روایت‌ها و تجربیات انسان‌های جنگ زده را بخوانند.

آنچه خواندید...

کد کتاب: 1557 نویسنده: برچسب:

محصولات مرتبط

سایر کتاب‌های پیشنهادی...

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “بالکان اکسپرس”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *