بگذار پرواز کند

دانلود کتاب بگذار پرواز کند

نویسنده گفته است: کتاب بگذار پرواز کند را به این امید نوشتم که شاید روزی حامی و مشوق زنان، دختران، مردان و پسرانی باشد که در هر جای دنیا که هستند آن قدر شجاعت دارند که برای برقراری مساوات و برابری بجنگند، درست همان کاری که خانواده ما سالهاست انجام می دهد.

کار ما تنها زمانی به اتمام می رسد که در جامعه ای که پیشتر عقاید مردسالارانه حاکم بوده است، رئیس یک دانشکده به ملاله فنجانی چای تعارف میکند، تنها زمانی که این دختر در یک نظام آموزشی برابر آن قدر پیشرفت میکند که خود رئیس دانشکده میشود، تنها آن زمان است که کار ما به اتمام میرسد.

ضیاءالدین یوسف‌زی می گوید: در پاکستان گاهی اوقات به خانواده هایی بر می خورم که پرنده ای را در حیاط خانه شان نگه می داشتند که قادر به پرواز نبود. کسی بدون شک، پدر یا پسر آن خانواده، با قیچی پرهای اصلی آن را آن قدر کوتاه کرده بود که دیگر نمی توانست پرواز کند. وقتی می گویم بال و پر ملاله را نچیدم، منظورم آن است که وقتی او کوچک بود، قیچی را که جامعه برای چیدن بال و پرش آماده کرده بود، شکستم. هرگز اجازه ندادم آن قیچی به ملاله نزدیک شود…

خلاصه کتاب

در مقدمه ای که ملاله، دختر نویسنده کتاب بگذار پرواز کند نوشته است آمده: من و پدرم از همان اول با هم رابطه دوستانه ای داشتیم و هنوز هم آن رابطه را حفظ کردیم، البته با بزرگ شدن دخترها و فاصله ای که بین آنها و پدرانشان می افتد خیلی کم میتوان شاهد چنین رابطه ای بود. همیشه همه حرفهایم را با پدرم میزدم. از شکایت از درد دوران پریودی گرفته تا خرید نوار بهداشتی در حقیقت چون مادرم خیلی سخت گیر بود از او میترسیدم و خیلی باهاش راحت نبودم اگر با برادرانم دعوایم میشد که تقریباً میتوانم بگویم هر روز این اتفاق می افتاد، پدرم همیشه طرف من را می گرفت.

من با دخترهای دیگر مدرسه دوستانم و بقیه دخترها در دره سوات هیچ فرقی نداشتم. تنها تفاوت من با آنها این بود که پدر و مادرم همیشه حامی و مشوق من بودند و این به خاطر سخنرانی های بلند بالا یا نصیحت های هر روزه پدرم نبود؛ بلکه رفتار او، صداقتش، صراحتش، نوع دیدش به زندگی و تعهدی که نسبت به تحولات اجتماعی داشت بیشترین تأثیر را بر من گذاشت. پدرم همیشه از من تعریف میکرد و می گفت «جانی تو در درسهایت عالی هستی تو خیلی خوب حرف میزنی.» او همیشه من را جانی به معنی عزیزم، صدا میزد. همیشه من را به خاطر موفقیتهای کوچک انجام دادن تکالیف مدرسه، کارهای هنری مسابقات سخنرانی و هر چیز دیگری تشویق میکرد.

پدرم همیشه به من افتخار میکرد. او به من بیشتر از خودم باور داشت و این مسئله به من اعتماد به نفس میداد که فکر کنم میتوانم هر کاری را انجام دهم. پدرم شنونده خیلی خوبی است و این یکی از ویژگیهای اوست که من عاشقش هستم. البته به جز مواقعی که با آی پدش مشغول فعالیت در توییتر است آن موقع است که باید ۱۰ بار صدایش کنی «آبا» تا جواب دهد. درست است که هر بار که صدایش میزنم میگوید «بله، جانی» اما به جرأت میتوانم بگویم تا وقتی در توییتر است اصلاً به حرفهای من گوش نمیدهد. پدرم وقتی به حرف دیگران به خصوص بچه ها گوش میدهد خیلی به چیزهایی که میگویند با دقت توجه میکند.

او موقع گوش دادن به حرفهای من هم دقیقاً همین طور است. او همیشه به حرفها داستانها گله شکایتها، نگرانیها و تمامی نقشه ها و برنامه های من گوش میداد، پدرم باعث شد که به قدرت صدایم پی ببرم و این مسئله برای من بسیار مهم بود اشتیاق و دقتی که پدرم در گوش دادن به حرف های من داشت، اطمینان به نفس عجیبی به من میداد که بتوانم از قدرت صدایم استفاده کنم. من میدانستم که چطور داستان تعریف کنم چطور صحبت کنم… کتاب بگذار پرواز کند درباره دیدگاه یک مرد در مورد حقوق زنان است.

بخشی از متن کتاب

تقریباً چهل سال نمی دانستم که معنی این واژه چیست. وقتی متوجه معنای آن شدم، گفتم: اوه پس من خیلی وقت است که فمنیست هستم، تقریباً از همان سالهای اول عمرم. وقتی در پاکستان زندگی میکردیم، میدیدم که تغییر عقایدم به خاطر عشق و انسانیت است. آن موقع میخواستم، هنوز هم میخواهم با دختران سرتاسر دنیا با عشق و محبت رفتار کنند و جایگاه اجتماعی آنها به رسمیت بشناسند. هم آن موقع، هم الان خواستار پایان مردسالاری هستم. مجموعه ای از عقاید ساختگی که بر پایه ترس و وحشت رشد می کند، سرکوبگری و نفرت را به عنوان اصول دین معرفی میکند و در باطن نمیتواند درک کند زندگی در یک جامعه برابر چقدر میتواند برای همه ما انسانها زیبا باشد.

اگر من به خاطر یک فنجان چای ساده اشک میریزم چون این برای من به معنای پایان مبارزه ای است که دو دهه پیش برای اطمینان از برابری ملاله آغاز کرده بودم. حالا دیگر ملاله بزرگ شده و آن قدر شجاع و باتجربه است که بتواند به مبارزه خودش ادامه دهد اما مبارزه برای برابری همه دختران در سرتاسر دنیا هنوز تمام نشده است. تمامی دختران و زنان شایسته احترامی هستند که مردان خود به خود از آن برخوردارند. باید به همه دختران در محل تحصیلشان یک فنجان چای تعارف شود چه در پاکستان چه در نیجریه هند، آمریکا، یا انگلستان.

پیمودن مسیری که باید طی شود تا آن عشق و شادی عمیقی را که من با دیدن برابری و مساوات دخترم تجربه کردم برای کسانی مثل ما که در جامعه ای مرد سالار بزرگ شدیم چندان کار آسانی نیست. باید برای یادگیری شیوه های جدید زندگی، تمام اصولی را که پیش از این آموخته بودم کنار میگذاشتم. اولین کسی که سد راهم شد از هر جنگجوی پشتون قدیمی با شمشیر و خنجر برای من خطرناک تر بود. آن شخص خودم بود خود قدیمی ام، ضیاءالدین قدیم که مدام در گوشم زمزمه می کرد: «داری کجا میروی؟ برگرد! این قدر احمق نباش.»

شما در این مسیر بسیار تنها هستید و هر چیزی را که برای داشتن آرامش به آن نیاز دارید به گذشته تان برمی گردد. این راه راهی هولناک است که البته بدون قربانی هم نبوده است؛ من تقریباً داشتم همان شخصی را که به خاطرش این مبارزه را آغاز کرده بودم از دست میدادم. اما الان ملاله زنده و تحصیل کرده است. من زنده ام مادرش زنده است برادرانش زنده اند و همه به طرق مختلف در حال تحصیل هستیم. ملاله و برادرانش تحصیلات خود را در مدرسه و دانشگاه ادامه میدهند، و مادرشان تورپیکای هم به روشی دیگر تحصیل میکند.

نقد کتاب بگذار پرواز کند

ضیاء الدین یوسف زی زاده 20 آوریل 1969 در شانگلای پاکستان، یک فعال آموزش پاکستانی است. پدر ملاله یوسفزائی، برنده جایزه نوبل می باشد که در اعتراض به مخالفت طالبان با حقوق تحصیل دختران، به ویژه برای دختران پاکستانی، اعتراض کرد. وی در حال حاضر بنیانگذار و عضو هیئت مدیره صندوق ملاله و نویسنده کتاب بگذار پرواز کند است.

با خواندن این کتاب به این نکته پی می برید که رفتار درست با فرزندان به خصوص با دخترتان در خانواده از همان دوران کودکی، چقدر می تواند در سرنوشت و موفقیت و همچنین اعتماد به نفس او تاثیرگذار باشد. این کتاب به ما نشان می دهد که دیدگاه فرزندان نسبت به ما، چقدر می تواند درک آنها را از سخت ترین مشکلات بالا ببرد و در نهایت باعث سربلندی و افتخار ما شوند.

خواندن کتاب بگذار پرواز کند را به همه علاقه مندان به زندگینامه ها و والدین عزیز پیشنهاد می کنیم.

کتاب های پیشنهادی

• تغییر با جادوی موثر بی خیالی
• پول و زندگی
• جان کلام

تعداد بازدید: 127 بار

عنوان کتاب: بگذار پرواز کند

سیر تحول یک پدر

نویسندگان: ضیاءالدین یوسف زی و لوییس کارپنتر

مترجم: نفیسه عروجی

تعداد صفحات کتاب: 156 صفحه

زبان کتاب: فارسی

حجم فایل: 13.26 مگابایت

نوع فایل: PDF (ZIP)

منبع: شهرکتاب