دانلود کتاب زندگی داستانی ای جی فیکری
کتاب زندگی داستانی ای جی فیکری رمانی زیبا و جذاب با داستانی روان و بدون تفصیلهای طولانی که به خوبی فضای جامعه و بحرانهای موجود کتاب خوانی را بیان میکند.
کتاب دو بخش و سیزده فصل دارد، که عنوان هر فصل، عنوانِ یکی از داستانهای معروف جهان و چکیدهای از معرفی این کتابها از طرف ای.جی. به دخترخواندهاش مایا است. جذابترین و هیجانانگیزترین قسمت کتاب، همین فصلبندیها و معرفی چندین کتاب جذاب برای کتابخونهاست. این که در پایان کتاب، یک لیست از داستانهای معروف جهان را در اختیار داریم.
خلاصه کتاب
اگر علاقمند به کتاب هستید، عاشق کتاب زندگی داستانی ای جی فیکری، که نامزد بهترین رمان سال ۲۰۱۴ گودریدز بود، خواهید شد. گابریل زوین در این کتاب به روایت زندگی فیکری، که تنها کتابفروش یک جزیرهی دور افتاده است و تغییر زندگی او با ورود یک دختر کوچک به زندگیاش میپردازد. داستان، در مورد یک مرد کتابفروش میانسال است که همسرش را در تصادف از دست داده و به خاطر فقدان وی ارتباطش را با دنیای اطراف قطع میکند و در پی این اتفاق شرایط روحی و جسمی خیلی بدی برایش پیش میآید.
در ادامه داستان روزی بهطور اتفاقی به محض ورود به کتابفروشیاش، صدای گریه کودکی را میشنود و متوجه میشود که کسی کودکی را در کتابفروشی جا گذاشته است و این اتفاق سبب میشود که زندگی فرصت مجددی به او بدهد و با گرفتن مسئولیت کودک و بزرگ کردنش، شانس مجددی برای برگشت به زندگی پیدا کند.
نویسنده، شخصیت قهرمان کتابش (که یک دورگۀ هندی – آمریکایی است) را به علت چالشهایی که خود بابت چند ملیتی بودنش از سر گذرانده بود برگزیده است؛ و شخصیت «مایا» که دختربچهای به شدت شیفتۀ کتاب خواندن است و در نوجوانی به نوشتن و نویسندگی داستان علاقمند میشود را از کودکی و نوجوانی خود الهام گرفته است.
در اصل داستان این کتاب به این صورت است که انگار سالهاست از بزرگ شدن این کودک گذشته و کودک استعداد نویسندگی دارد و پدر کتابفروش که خیلی اهل مطالعه است به عنوان یک میراث، لیستی از کتاب که مناسب کودک است تا بتواند نویسنده بهتری بشود را تهیه میکند و کل فصلهای کتاب زندگی داستانی ای جی فیکری در راستای معرفی لیست کتابهای معرفی شده از سوی کتابفروش است که با توجه به هر فصل از زندگی این شخص، در رمان گنجانده شده است.
بخشی از متن کتاب
در عمارت ویکتوریایی مایا یاد کتاب از پرونده های درهم و برهم خانم بَزِل ای فرانکویلر می افتد. لمبیاس این کتاب را نخوانده است. مایا می گوید: “اوه، باید اون رو بخونی لمبیاس عاشقش میشی. داستان یه خواهر و برادر فراریه… فرار شوخی بردار نیست. لمبیاس اخمهایش را درهم می کشد و ادامه می دهد: به عنوان یه افسر پلیس، میتونم بگم اون بچه ها اوضاع جالبی توی خیابونها پیدا نمیکنن. مایا ادامه میدهد اونها به یه موزه بزرگ توی نیویورک میرن و اونجا قایم میشن. این… لمبیاس می گوید این” هر چی که باشه جرمه و بدون شک تجاوز غیرقانونی به ملک دیگران محسوب میشه و همین طور هم دزدی.
مایا می گوید: “لمبیاس، اصل مطلب رو نمی گیری. بعد از خوردن یک ناهار گران در عمارت آنها به سمت پراویدنس رانندگی میکنند تا هتل بگیرند. لمبیاس به ای جی میگوید تو برو آملیا رو ببین. به این فکر کردم که من و بچه به موزه کودکان شهر بریم دوست دارم بهش نشون بدم قایم شدن توی یه موزه غیر ممکنه؛ حداقل بعد از حادثه یازدهم سپتامبر”. مجبور نیستی این کار رو بکنی. ای جی تصمیم گرفته بود برای عادی نشان دادن دیدارش از آملیا مایا را با خودش ببرد. (بله، او اصلاً قصد ندارد از دختر عزیزش به عنوان بهانه استفاده کند.)
لمبیاس میگوید: بسه دیگه این قیافه گناهکارانه رو به خودت نگیر پدرخونده ها برای این جور وقت ها هستن؛ برای پشتیبانی”. ای جی قبل از ساعت پنج به خانه آملیا میرسد برایش یک ساک دستی پر از رمانهای چارلین هریس ۱۶۶ و یک دسته گل آفتاب گردان آورده است. وقتی زنگ در را به صدا در می آورد، با خودش فکر میکند حتماً گلها نیت اصلی اش را آشکار میکنند برای همین آنها را زیر کوسن های تاب روی ایوان مخفی می کند. وقتی آملیا در را باز میکند ای جی متوجه میشود که پایش تا زانو در آتل است…
نقد کتاب زندگی داستانی ای جی فیکری
گابریل زِوین در سال ۱۹۷۷ از والدینی علاقمند به کتاب در نیویورک متولد شد. نوشتن را از چهارده سالگی آغاز کرده و تا کنون هشت کتاب برای گروه سنی نوجوان و بزرگسال نوشته است. کتاب زندگی داستانی ای جی فیکری در سال ۲۰۱۴ منتشر و به مدت چهار ماه در فهرست کتابهای پرفروش نیویورک تایمز قرار گرفت: «رمان قدرتمندی دربارۀ قدرت رمان.»
فیکری، میانه خوبی با مردم و اهالی جزیره ندارد، وضعیت جسمانی رضایتبخشی ندارد، اوضاع مالی خوبی ندارد، عبوس و بداخلاق است و کاسبیاش هم به خاطر استقبال روزافزون مردم از کتابهای الکترونیک و بدخلقی هایش رو به ورشکستگی است؛ تنها کتاب کمیاب و ارزشمندش که امیدوار بود با فروش آن خودش را زودتر از موعد بازنشسته کند هم در اثر اهمال و بیدقتی خودش دزدیده شدهاست؛ حتی کتابخواندن هم مثل سابق چندان جذبش نمیکند … همه چیز در دنیای او در حال حرکت به سمت نابودی است … تا اینکه یک روز بستۀ عجیبی را در کتابفروشی اش پیدا میکند و همه چیز با پیدا شدن آن بستهکوچک و سنگین تغییر میکند و …
پیام کتاب زندگی داستانی ای جی فیکری این است: همیشه احتمال اشتباه وجود دارد، نه تنها برای ما بلکه برای دیگران و نباید بخاطرش خود را سرزنش کرد و تا وقتی که زنده هستیم و زندگی می کنیم امیدوار و شاد باشیم.
کتاب های پیشنهادی
تعداد بازدید: 264 بار
عنوان کتاب: زندگی داستانی ای جی فیکری
از کتاب های پرفروش نیویورک تایمز
نامزد جایزه بهترین داستان سال 2012 گودریدز
جز برترین کتاب ها درباره کتاب ها
نویسنده: گابریل زوین
مترجم: لیلا کرد
تعداد صفحات کتاب: 227 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 16.45 مگابایت
نوع فایل: PDF (ZIP)
منبع: شهرکتاب