عشق و رویا

آخرین ویرایش: 11 ماه قبل
عشق و رویا (nbookcity.com)

دانلود کتاب عشق و رویا

کتاب عشق و رویا حاوی دو داستان با دو فضای کاملا متفاوت است. یکی فضای آسیایی و دیگری فضای انقلاب فرانسه و وهم و خیال…

الکساندر دوما در نوشتن چندین ژانر توانا بود. او کار خود را با نوشتن نمایشنامه هایی آغاز کرد که از همان ابتدا با موفقیت همراه شدند. وی همچنین مقالات زیادی در مجله نوشت. آثار منتشر شده وی بالغ بر 100000 صفحه است. او کارش را با نوشتن برای تئاتر آغاز کرد.

اولین نمایشنامه او در سال 1829 و در حالی که 27 ساله بود تولید شد که با استقبال زیادی روبرو شد. سال بعد، نمایش دوم او، به همان اندازه محبوب شد. این موفقیت ها درآمد کافی برای نوشتن تمام وقت را به او داد. بعد از نوشتن نمایشنامه های موفق، دوما به نوشتن رمان روی آورد. او رمان های سریالی بسیاری را منتشر می کرد. در سال 1838، دوما یکی از نمایشنامه های خود را به عنوان اولین رمان سریال خود بازنویسی کرد.

خلاصه کتاب

نویسنده کتاب عشق و رویا در آغاز رمان گفته است: باید اظهار داشت چطور تاریخی که مصمم به نوشتنش هستیم، به دست ما رسید. روزی در دربند که مشهور به شهر آهنین در است، در منزل حکمران نظامی آنجا به ناهار دعوت داشتیم و از هر در سخن می‌راندیم تا اینکه گفتگوی مارلیسکی داستان‌نویس به میان آمد. اسم اصلی مشارالیه بستوچف و درسال ۱۸۲۵ به اتهام یاغیگری گرفتار و به سیبری اعزام شد که در معادن آنجا کار کند.

برادرش هم به اتفاق پتسل، موراویف، کالکوسکی و ریلیف درپطروگراد، در سال ۱۸۳۷ به دار آویخته شد. از آنجا که بستوچف بسیار کار می‌کرد، دولت گناهانش را بخشیده او را در سلک نظام پذیرفت و مأمور قفقاز کرد. و چون خیلی شجاع و بی‌باک بود به زودی به نشانِ درجه‌ی نظامی خود نائل گشته به دربند آمد و مدت یک سال در آنجا مقیم گردید.

اگر کتاب «سفر قفقاز» را که تألیف کردیم ببینید، ملاحظه می‌کنید که بلیه‌ی عظیمی او را ازجان خود سیر کرده و در جنگ با لزگی‌ها به گونه‌ای خود را به کشتن داد که گویی با دست خود مرتکب قتل نفس خویش گشت… دوما به خاطر رمان‌های ماجراجویانه فراوانش مثل همین کتاب عشق و رویا، یکی از مشهورترین نویسندگان فرانسه به شمار می‌رود.

بخشی از متن کتاب

پیرزنی به بچه ی کوچکش که قبل از طلوع سپیده بیدار شده بود و گریه می کرد، می گفت: «ای گرگ زاده، خفه شو، بخواب. والا تو را از خانه بیرون میکنم تا شب را در کوچه بمانی» این پیرزن تاتار دایه‌ی املت بود و بیک جوان خانه ی او را در نزدیکی قصر خود بنا کرده بود. در فصل اول کتاب ذکری از این پیرزن به میان آمد که با چشمان پرمهر و محبت به بازی و تیراندازی املت می‌نگریست. منزلی که میخواهیم آن را توصیف کنیم، دارای دو اتاق پاکیزه است که با قالی های قشنگ مفروش شده و بام مسطحی دارد.

جعبه‌هایی در کنار اتاق گذاشته‌اند و بر روی آنها تختخواب و لحاف‌های پَر که در نزد تاتارها از لوازم و اثاث خانه است، جای داده‌اند. تخته های چوبی به دیوار نصب شده و روی آنها ظروف و بشقاب‌های مخصوص پلو، که مانند نقره میدرخشند، گذاشته شده است. قیافه پیرزن، خود دلیلی کافی برای بدخلقی و ترش‌رویی همیشگی او بود. این بدخلقی همیشگی ثمره ی تلخ زندگی در تنهایی است. از صبح تا شام، یک ریز به پسر کوچکش لندلند میکرد و زیر لب حرف میزد و میگفت:

«خفه شو، وگرنه تو را به شیطان می دهم… اینهاش… صدای پایش را روی بام شنیدی؟… بین آمده در میزند که تو را ببرد…». شب تیره و تار است. باران چون سیل فرو می‌بارد. گویی بر پشت بام و شیشه ها شلاق میزند. باد نیز در دودکش‌های بخاری می‌پیچد و زوزه می‌کشد و چنین به نظر می آید که با صدای نالان و حزن انگیزی با ریزش اشک‌های طبیعت همنوایی میکند. بچه کوچک آرام گرفت…

چشم‌های درشت سیاهش را باز کرد و با واهمه و ترس به صداهای ترسناک طوفان و باد گوش فرا داد. اما صدای مهیب‌تری بر این هیاهو اضافه شد. سه ساعت از نیمه شب گذشته است و حالا دیگر نوبت تشویش و اضطراب پیرزن است. سگ پیر و باوفایش سر را از روی دست‌های خود برداشت و شروع به پارس کردن نمود. باز در را کوفتند. صدای بیگانه ای با لحنی غضب آلود گفت: «آخر در را باز میکنی یا نه؟»

پیرزن هراسناک دستها را به سوی آسمان بلند کرد و نام خدا را بر زبان آورد. بعد بچه را ساکت کرد و گفت: «در این نیمه شب؟ هیچ کس در این ساعت به جایی نمیرود. اگر شیطان هستی، برو به خانه ی همسایه و راه دوزخ را به او نشان بده، برای اینکه وقت آن است که ما را راحت بگذارد. اگر اتفاقاً با پسرم کار داری اینجا نیست و رفته نزد املت بیک و مرا هم همه میدانند که املت بیک آزاد کرده است. حتماً از طرف او نمی‌آیی زیرا…

نقد کتاب عشق و رویا

کتاب عشق و رویا مجموعه دو داستان از داستان‌های زیبا و برجسته دوماست که همواره اثرش در ژرفای ذهن خواننده باقی می ماند و هیچگاه فراموش نمی‌شود. الکساندر دوما در سال 1802 میلادی در شهر ویلز- کوترت واقع در فرانسه دیده به جهان گشود و آنگاه که به نوشتن روی آورد، مانند یک هنرمند زبردست، سبکی زیبا و دلپذیر برای خود برگزید که آن آفرینش رمانهای تاریخی بود به طوری که مورد توجه و پسند همگان قرار گرفت.

الکساندر دوما، در میان نویسندگان مغرب زمین فردی باذوق و هنرمند است و در هنگام خلق یک اثر، با مهارت هنری خاص خویش مضمون‌هایی بس تازه و نو پدید می آورد که خواننده را متحیر و شگفت زده می نماید. او یک استودیوی تولیدی تاسیس کرد که متشکل از نویسندگانی بود که صدها داستان را روایت می کردند. همه این آثار به ویرایش و اضافات شخصی وی بستگی داشت.

اگر از طرفداران این نویسنده توانا و نامدار هستید، خواندن کتاب عشق و رویا را به شما توصیه می کنیم.

کتاب های پیشنهادی

تعداد بازدید: 276 بار

عنوان کتاب: عشق و رویا

نویسنده: الکساندر دوما

مترجم: غلامرضا اقبال السلطان

تعداد صفحات کتاب: 203 صفحه

زبان کتاب: فارسی

حجم فایل: 17.17 مگابایت

نوع فایل: PDF (ZIP)

منبع: شهرکتاب

دکمه دانلود قابل مشاهده برای کاربران ویژه

نوشته‌های مشابه

توجه دقیق متفکران مدرنیته به جهان هستی و تمایز گذاری بین طبیعت و جامعه، ذهنیت و عینیت، مردم و چیزها در سایه سیاست، علم و تکنولوژی در هم می آمیزد و مفهومی ناواضح از مدرن شدن را ارائه می دهد...
بروزرسانی: 1 سال قبل
تعداد بازدید: 174
کتاب حاضر به زبان ساده برای ارتباط با اکثریت نوشته شده است و به خواننده زندگی ماجراجویانه، آزادی و حرکت از موفقیت به حائز اهمیت بودن و درخشش را نشان می دهد. به طور کلی این اثر خوانشی فوق العاده است...
بروزرسانی: 2 سال قبل
تعداد بازدید: 1872

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *