دانلود کتاب سوء تفاهم در مسکو
کتاب سوء تفاهم در مسکو همان تم و درونمایه همیشگی آثار دوبوار را دارد و مانند آثار دیگر قلمی پخته و منسجم دارد.
نوشته های سیمون دو بووار جنبه های متنوعی در زمینه های سیاسی، ادبی، جامعه شناسی، روان شناسی و فلسفی دارد. کتاب های پژوهشی او مانند «جنس دوم» و «پیری» از باریک بینی و دقتی کم نظیر در شرح و نقد واقعیت های اجتماعی برخوردارند. در برخی از رمان های او، مسائل پیچیدۀ عاطفی و درگیری های روانی افراد در ارتباط با دیگران به نحوی قابل تأمل و بی بدیل تجزیه و تحلیل شده اند. از طرفی، در میان رمان های دو بووار به آثاری نیز بر می خوریم که گویا عاری از هرگونه بیان احساسی و عاطفی هستند و بیش از اندازه خشک و بی روح هستند. اما این سبک نگارشی او عامدانه است و نویسنده می خواهد نحوۀ مکانیکی تکوین انسان به سوی مرگ و نیستی را نشان بدهد.
به هر روی، دو بووار نشان داده است با اجازه دادن به جریان یافتن احساسات خویش روی برگۀ کاغذ، می تواند هر خواننده ای را به خوبی تحت تأثیر قرار بدهد. علارغم فروش بالای رمان های دو بووار و دریافت جوایز متعدد ادبی، این نویسنده خود را رمان نویس ناکارآمدی می دانست و علت این امر را نیز، گرایش خود به «شرح حال نویسی» در داستان هایش می دانست.
خلاصه کتاب
سوء تفاهم در مسکو اثری سخت و دلگیر است. داستانی سرراست و مُهلک، هم مواجهه با پیری است هم گسست رابطۀ زناشویی و هم تشریح شکست های نسلی سرِحال که مهمترین وقایع سیاسی غرب را تجربه کرده و حالا آرام آرام در سراشیبی سرمایه داری جدید و تکنولوژی سُر می خورد. نیکول و آندره بازنشستهاند و هر دو فرصت کافی برای گشت و گذار و رسیدگی به کارهای تلنبار شده دارند. هر دو باسوادند و بخشی از گفتمانِ روز. اما پیری تجربه مهلکی است. حتی اگر باسواد باشی، کارهای زیادی برای انجام دادن داشته باشی و پول کافی برای سفر و تفریحات دیگر داشته باشی.
هرچند بدونِ درک این شرایط نوشتن در اینباره بسیار دشوار است اما انسان امروزی احتمالاً بهخوبی میتواند درماندگی پیری را تصور کند. تصور دورافتادگی، کهنگی، خستگی و دردِ جسمانی، تصور اینکه میلی برای حرف زدن با تو وجود ندارد. اینقدر جلوی دست و پا نباش! این وضعیت با غرزدنهای مدام توأم میشود و البته تردیدها. تردید در تمام امور زندگیات، راه و هدفت و مواجهه با سؤالاتِ مهلکی از این قبیل که: چه به دست آوردی؟ رویاها و آرزوها کجایند؟ دستت به آنها رسید؟ ایدئولوژیها و فلسفهورزیها کجاست؟ حلقههای فکری چه؟ آیا هنوز هم چپی؟ آیا هنوز هم مارکسیستی؟ سرنوشت اتحادیه به کجا ختم شد؟ و و و.
دوبووار درخلال کتاب سوء تفاهم در مسکو به همهی اینها نقب میزند و گویی همهی اینها حسرتِ خودِ اوست. نیکول و آندره تحت تأثیر همهی این تفکرات دچار درگیریهای لفظی میشوند. خیالِ جوانی و ذوق دیگری که حالا نیست هر دو را متوقع و مستبد کرده است. آندره ماندن در مسکو را 10 روز تمدید میکند و مدعی است در این مورد با نیکول صحبت کرده اما او مست بوده و فراموش کرده است. این اتفاق نقطهی انفجار است. تمام جزئیات دوباره به چشم میآید.
آیا انتخاب من درست بوده؟ آیا این رابطه اتفاق درستی است؟ درست پیش رفته؟ ارزشش را داشت؟ نیکول تصمیم میگیرد تنها به پاریس بازگردد. حتی فکر میکنند این دوری مفید است. در هر صورت این تنشها آنها را در ورطهی تنهایی مهلکی پرت میکند. هر دو دلخور و بیهیچ انگیزه و چشماندازی سازِ خود را میزنند. البته آندره سرش را با کارهایی گرم میکند اما نیکول تمام مسئلهاش این رابطه است. نکته اساسی در بازگشت است. جایی که دیگر جز خودت کسی حضور ندارد و ازطرفی میدانی با این شرایط کنار نمیآیی. تنهایی یادآور از دست رفتههاست.
این یادآوری قلبت را مچاله میکند. پایان خاصی هم در کار نیست. این مواجهه آنقدر دردناک است که چیزی را دنبال نمیکنی چراکه آیندهای در کار نیست و زمان حال نیز سرشار از حسرت است. آینده در این نقطه مضر است، سم است، نباید وجود داشته باشد _درست مثل گذشته_ هرچه حضورش کمرنگتر باشد مفیدتر است. زمان حال باید در یک کمهوشی پیش برود. ما جز خودمان کسی را داریم؟ – خیر. پس بهتر است ادامه دهیم. کتاب سوء تفاهم در مسکو مدتی پس از مرگ نویسنده و در بین دست نوشته هایش کشف و منتشر شده است.
بخشی از متن کتاب
امروز صبح، زنها با دست های پر از حلقه های «برتزل» و زنبیل های آکنده از مواد غذایی از کلاه فرنگی بیرون می آمدند. ماشا شیرینی و ساندویچ تخم مرغ و پنیر سفارش داد که عالی بود. آندره گفت: – توی شهر هیچ چیزی برای خوردن پیدا نمی شود و در اینجا وفور نعمت است، چرا این طور است؟ ماشا گفت: – من که بهت گفته ام، بی خود سعی نکن که بفهمی. به نظر او نبایستی از هیچ گونه آشفتگی و از هیچگونه از هم گسیختگی تعجب کرد. یک دستگاه اداری خشک و بی انعطاف، که گناه اتلاف و تبذیرهای عظیم و اقدامات فلج کننده را به گردن داشت، دست و پاگیر مملکت شده بود. دولت با به کارگیری همه امکانات می کوشید که با این سستی و واماندگی مبارزه کند. اما برای غلبه بر این وضع نیاز به زمان داشت.
ماشا گفته خود را دنبال کرد: – ماجرای صندلی های مدارس از یادت نرود. دیروز صبح، در حالی که از زور خندہ خم و راست می شد، از هتل بیرون آمد. علتش مطلبی بود که از یک برنامه رادیویی ولادیمیر شنیده بود. یک کارخانه پشتی های صندلی ها را می ساخت، کارخانه دیگر نشیمن گاه را و کارخانه سوم آنها را به هم سوار می کرد. اما از یک سو یا همیشه کمبود نشیمنگاه داشتند و یا کمبود پشتی و از سوی دیگر، هرگاه می خواستند دو قطعه را با هم جفت و جور کنند یکی از آن دو میشکست. پس از اقدام ها، تحقيقها، وارسی ها و گزارش ها سرانجام به این نتیجه رسیده بودند که روش میزان کردن دو قطعه، روشی نادرست و عیبناک است. اما برای تغییر آن می بایست یک سلسله مراتب بی پایان اداری را طی کرد تا اجازه لازم را به دست آورد.
ماشا گفته بود: «واقعا احمقانه است» و در عین حال خاطر نشان کرده بود که پخش این مسأله از رادیو خود جزئی از مبارزه بر ضد دیوانسالاری به شمار می آید. ماشا با آزادی بسیار درباره نظام داوری می کرد، خرده گیری و انتقادش با تندروی همراه نبود. اگر سیاست خارجی نظام را تأیید می کرد از روی تعبدی کورکورانه نبود و این موضوع بیش از پیش آندره را آزار می داد. اما نمی خواست دوباره این موضوع را پیش بکشد، حالا نه. به جمعیت پیرامون خود نگاه کرد. چهره هایشان از شادی میدرخشید، گویی مردم به میل خود در این نمایش، این مراسم و این جشن و سرور شرکت کرده بودند. با وجود این به نظر می رسید که رفتارشان کاملا بر چهارچوبی خاص منطبق است.
نقد کتاب سوء تفاهم در مسکو
رمان کوتاه سوء تفاهم در مسکو تا اندازه ای الهام گرفته از زندگی خود نویسنده است و رگه هایی از برخی از خاطره ها و تجربه های نویسنده در آن دیده می شود. چنانکه در شرح حال می توان خواند، دو بووار به همراه ژان پل سارتر چندین مرتبه به مسکو سفر داشته اند و با مناظر طبیعی و مکان های عمومی این شهر و نیز اوضاع اجتماعی و سیاسی شوروری آشنا بود. در این اثر مسکو تنها پس زمینه ای برای طرح داستان است و هدف نویسنده بیان پیچیدگی های روابط انسان ها و دشواری درک متقابل دو فرد از یکدگیر است؛ حتی اگر این دو فرد، زوجی دلباختۀ یکدیگر باشند که سال ها با هم زندگی کرده اند.
داستان کتاب نیز بسیار ساده و تقریبا راجع به همین طرح است: زوجی به نام های «آندره» و «نیکول» که به مسکو سفر کرده اند و وجود نفری سوم در میان آن ها، باعث ایجاد سوءتفاهم میان آن ها گشته است. نوع سوءتفاهمی که دو بووار در این رمان از آن سخن می گوید از جنس سوءتفاهم های عادی است که میان بسیاری از آدم ها در برهه های زمانی مختلف ایجاد می شود اما، هنر نویسنده در جایی است که توانسته است با چیره دستی تمام به شرح و تحلیلی شاهکار از این اتفاق ساده، آن هم تنها در رمانی بسیار کوتاه، دست بیابد. یکی دیگر از مضامین اصلی این رمان مسئله «پیری» است.
دو بووار در خلال متن رمان سوء تفاهم در مسکو، از معضلات و دغدغه های دوران پیری، به خصوص برای زنان، در بافت زندگی اروپایی سخن می گوید. به نوعی می توان این رمان را برآیندی از تمامی آثار دوران پختگی سیمون دو بووار در نظر گرفت که بسیاری از مفاهیم این کتاب ها را به صورت خلاصه در دل خود جای داده است. مفاهیمی مانند از دست دادن جوانی و بیدادگری های پیری و نیز تفاوت های میان زنان و مردان.
کتاب های پیشنهادی
تعداد بازدید: 414 بار
عنوان کتاب: سوءتفاهم در مسکو
نویسنده: سیمون دوبووار
مترجم: مهستی بحرینی
تعداد صفحات کتاب: 87 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 9.1 مگابایت
نوع فایل: PDF (RAR)
منبع: شهرکتاب