سیندرلا

آخرین ویرایش: 2 سال قبل
سیندرلا (nbookcity.com)

دانلود کتاب سیندرلا

سیندرلا (به فرانسوی: Cendrillon) (به انگلیسی: Cinderella)، نام داستانی افسانه ای و محبوب است و بازگوکننده افسانه ای قدیمی و رسیدن به پاداش پیروزمندانه پس از دیدن ظلم و بی عدالتی است. هزاران گونه متفاوت از این افسانه در همه جای دنیا وجود دارد که محبوبترین آن به قلم نویسنده فرانسوی شارل پرو در سال ۱۶۹۷ میلادی به رشته تحریر درآمده است. برادران گریم نیز با تغییراتی کتاب سیندرلا را نگاشته اند که کتاب حاضر نوشته آنهاست. به طور کلی واژه « سیندرلا » به معنی کسی است که پس از دورانی از گمنامی و بی خبری ناعادلانه، به کامیابی و سرشناسی می رسد. کمپانی والت دیسنی در سال ۱۹۵۰ انیمیشنی مشهور براساس همین داستان ساخته است.

این داستان را اکثر بزرگسالان در زمان کودکی یا کتابش را خوانده اند یا انیمیشن آن را دیده اند. بد نیست آنرا به کودکان تقدیم کنیم.

خلاصه کتاب

سالها پیش دختری زیبا به نام سیندرلا با نامادری و دو دخترش زندگی می کرد. دخترک مانند یک خدمتکار کار می کرد. یک روز زنگ در به صدا درآمد. وقتی او در را باز کرد، متوجه شد که حاکم از تمام دخترهای زیبا دعوت کرده تا دریک مهمانی شرکت کنند. سیندرلا از نامادری اش خواست تا او هم به مهمانی بیاید. نامادری اش گفت: به شرطی می توانی با ما بیایی که لباسی مناسب برای پوشیدن پیدا کنی.

دخترک با خوشحالی به اتاقش آمد و لباس مادرش را از صندوق درآورد تا آنرا بپوشد. شب شد و سیندرلا لباسش را تنش کرد و آماده شد تا به مهمانی برود. اما خواهرانش با بدجنسی لباسش را پاره کردند تا نتواند به مهمانی بیاید. سیندرلا ناراحت شد و گریه کرد.

درهمین زمان فرشته مهربان به سراغش آمد و با عصایش به سیندرلا زد و او را تبدیل به پرنسسی با لباس زیبا کرد. اما فرشته گفت: ساعت ۱۲ همه چیز به حالت اولش برمی گردد. دخترک تشکر کرد و به قصر رفت. پسر حاکم تا چشمش به سیندرلا افتاد، از او خوشش آمد وخواست تا با او برقصد. آنها باهم می رقصیدند که ناگهان سیندرلا صدای زنگ ساعت برج را شنید و دید ساعت ۱۲ است. به سمت پلکان دوید تا از قصر خارج شود ولی در همین هنگام یک لنگه کفشش از پایش درآمد و در پله افتاد. سیندرلا از آنجا دور شد.

صبح روز بعد حاکم دستور داد که دنبال دختری بگردند که آن کفش به پایش بخورد، چون پسرش گفته بود فقط با صاحب کفش ازدواج می کند. ماموران حاکم به خانه سیندرلا رسیدند. خواهران سیندرلا هرکار کردند تا کفش به پایشان برود، نشد که نشد. سیندرلا کفش را امتحان کرد. پای او به راحتی در کفش جای گرفت. آنها سیندرلا را به قصر بردند و جشنی بزرگ برای عروسی برپا شد.

بخشی از متن کتاب

نامادری: خب ، پس زندگی رو به مسخره گرفتی؟ شاید وقت فراغتت زیاده … بذار ببینم … اون فرش بزرگ توی تالار … بشورش! پنجره های تمام طبقات رو تمیز کن! و همینطور تمام پرده ها و پارچه های پرده ای … اوه، بله! یه چیز کوچولوی دیگه … لوسیفر رو حمام کن!

همین هنگام ، در کاخ سلطنتی …

پاسخ منفی من را قانع نمی کنه! پسرم از مسئولیت هایش طفره می رود … الآن وقتش است که او ازدواج کند و تشکیل خانواده بدهد!

البته اعلیحضرت ! فقط لازمه ما صبور باشیم …

من صبر زیادی به خرج دادم! اما دیگر مثل گذشته جوان نیستم، دوک بزرگ عزیزم! می خوام پیش از این که خیلی دیر شود نوه هایی داشته باشم!

شاهزاده امروز به این جا برمی گردد، درسته؟ خب بیا برای بازگشتش جشنی برپا کنیم! و اگر تمام دوشیزه های شایسته را به این جشن دعوت کنیم حتما عاشق یکی از آن ها خواهد شد؟!

تعداد بازدید: 3,301 بار

Brothers Grimm برادران گریم00

نام کتاب: سیندرلا

نويسنده: برادران گریم

بازنویسی: شاگا هیراتا

مترجم: زهره فنایی

تعداد صفحات کتاب: 25 صفحه

زبان کتاب: فارسی

حجم کتاب: 8.18 مگابایت

نوع فايل: PDF (RAR)

منبع: شهر کتاب

دکمه دانلود قابل مشاهده برای کاربران ویژه

نوشته‌های مشابه

توصیفات متفاوت از صحنه ها و نثر بی نهایت جذاب و شخصیت پردازی خلاقانه، به موراکامی در تعریف روایت هایی از انفجار معنای انسان در سکوتش در برابر جهان اطرافش کمک کرده است. اگر آثار هاروکی موراکامی...
بروزرسانی: 1 سال قبل
تعداد بازدید: 209
شاید کسی از اینکه خودش را با نام و نام فامیل در این کتاب ببیند خوشش نیاید. اما من هیچ جوابی برای این مسئله ندارم. تنها آنچه را که به خاطر داشته ام نوشتم. بنابراین اگر این کتاب گزارش وقایع تاریخی قلمداد شود، کمبودهای...
بروزرسانی: 1 سال قبل
تعداد بازدید: 154

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *