قوهای وحشی

دانلود کتاب قوهای وحشی

داستان قوهای وحشی برگرفته از افسانه ای نوشته هانس کریستیان آندرسن نویسنده نامدار دانمارکی ست.

این داستان زیبا در قالب متنی کوتاه روایتگر زندگی شاهزاده خانمی زیباست.

قسمتی از داستان قوهای وحشی:

روزی روزگاری در سرزمینی دور، شاه و ملکه ای بودند که یازده پسر و یک دختر داشتند. این خانواده زندگی خوش و راحتی داشتند. بچه ها در ناز و نعمت زندگی می کردند.  اما روزی رسید که خوشی و راحتی آنها تمام شد. مادر بچه ها مُرد و آنها تنها شدند. دخترکوچک سعی می کرد جای مادرش را پر کند. او برای برادرهایش قصه میخواند و آنها را سرگرم می کرد.

برادرها دور تا دور خواهر کوچکشان می نشستند و به قصه های خواهرشان گوش می دادند.  چند ماه گذشت، شاه همسر دیگری گرفت. زنی بدجنس که چشم دیدن بچه ها را نداشت و شب و روز با بچه ها بدرفتاری می کرد. به جای شکر در ظرف چای آنها شن می ریخت و به جای غذا به آنها نان خشک می داد. اتاق راحت و تختخواب آنها را گرفت و به جایش اتاقی تاریک به آنها داد. اتاقی که زیرانداز نداشت و در آن تختخواب نبود. چند روز که گذشت، ملکه بدجنس دختر را به روستایی فرستاد و او را به خانواده دهقانی سپرد تا در آنجا کار کند …

درباره نویسنده

هانس کریستیان آندرسن روز سه شنبه ۲ آوریل سال ۱۸۰۵ در شهر ادنسه در دانمارک به دنیا آمد. پدرش معتقد بود که از خانواده ای اصیل هستند، و بنابر تحقیقات انجام شده در مرکز هانس کریستیان آندرسن پدربزرگش بر این باور بود که خانواده شان جزو طبقات بالای اجتماع بوده اند. اما تحقیقات بیشتر صحت این ادعاها را رد کرده است. گرچه خانوادهٔ آندرسن با خانوادهٔ سلطنتی بی ارتباط نبوده اند، ولی این ارتباط تنها در زمینهٔ کاری بوده است. شایعه ای مبنی بر این که آندرسن پسر نامشروع پادشاه بوده همچنان در دانمارک بر سر زبان هاست؛ زیرا پادشاه دانمارک علاقهٔ زیادی به آندرسن داشت و مخارج تحصیل وی را شخصاً به عهده گرفت.

آندرسن در دوران جوانی از هوش و قوهٔ تخیل بسیار بالایی برخوردار بود و علاقه وافری به ادبیات و تئاتر داشت. در دوران کودکی برای خود صحنهٔ تئاتر درست می کرد و آثار ویلیام شکسپیر را بااستفاده از عروسک های چوبی به عنوان بازیگران از حفظ بازی می کرد. آندرسن در سال ۱۸۱۶ پدرش را از دست داد. برای گذران زندگی به عنوان شاگرد نزد یک خیّاط و یک بافنده کار می کرد. پس از آن در یک کارخانهٔ تولید سیگار شروع به کار کرد، اما همواره توسط یکی از همکارانش که او را دختر می خواند، تحقیر می شد. در چهارده سالگی به کپنهاگ رفت و و در تئاتر مشغول کار شد. به خاطر صدای زیبایش در تئاتر سلطنتی دانمارک استخدام شد، اما پس از چندین بار از دست دادن صدایش کار خود را از دست داد.

یکی از همکارانش او را دارای قریحهٔ شاعری می دانست. اندرسن عقیدهٔ همکارش را بسیار جدی تلقی کرد و وقت خود را برنوشتن متمرکز نمود. جالب این است که بدانید آندرسن در اصل کتاب جوجه اردک زشت را از روی وصف حال خودش نوشته است. در یک ملاقات تصادفی اندرسن مورد توجه ژوناس کالین قرار گرفت. او آندرسن را به مدرسه گرامر در اسلاگلس فرستاد و تمام مخارج مدرسه را شخصاً به عهده گرفت. قبل از رفتن به مدرسه گرامر آندرسن موفق شد اولین داستان خود را به نام شبح در قبر پالناتُکه در سال ۱۸۲۲ منتشر کند.

آندرسن تا سال ۱۸۲۷ در دو مدرسه اسلاگلس و السینور درس خواند. آندرسن بعدها اظهار داشت که این چند سال بدترین و تلخ ترین سال های زندگی اش بوده است. او همواره در «ساختن شخصیت خودش» مورد سوء استفاده قرار گرفت و همکلاسی هایش به خاطر سن بیش ترش و همچنین به خاطر عدم جذابیتش با او بدرفتاری می کردند. او بعدها زبان انگلیسی، آلمانی و اسکاندیناوی را فراگرفت.

کتاب های پیشنهادی

• فانوس فرسوده
• کیوتو
• خون انار گردن پاییز است

تعداد بازدید: 1,542 بار

عنوان کتاب: افسانه قوهای وحشی

نویسنده: هانس کریستیان آندرسن

مترجم: زهره فنایی

تعداد صفحات کتاب: 25 صفحه

زبان کتاب: فارسی

حجم فایل: 8.52 مگابایت

نوع فایل: PDF (RAR)

منبع: شهر کتاب