دانلود کتاب نمیگذارم کسی اعصابم را به هم بریزد
کتاب نمیگذارم کسی اعصابم را به هم بریزد راه حلی سریع برای مشکلات روزمره زندگی به دست نمیدهد. روش های آن ساده و قدرتمند هستند، اما اگر می خواهید برای شما موثر واقع شوند، باید به طور منظم آنها را به کار ببرید. کتاب حاضر در ده فصل تدوین شده که عنوان آنها از این قرار است:
- چطور به اشخاص و موضوعات اجازه میدهیم دکمهی اعصاب ما را فشار دهند
- باورهای نامعقولی که باعث میشود به دیگران اجازه دهیم اعصابمان را به هم بریزند
- ترجیحات واقعبینانه: جایگزینی مناسب برای تفکر نامعقولی که باعث ناراحتی ما میشود
- ده باور نامعقول که با استفاده از آنها به اشخاص و موضوعات اجازه میدهیم بیجهت اعصابمان را به هم بریزند
- چگونه تفکر نامعقولتان را تغیر دهید: چهار گام به سوی موفقیت
- چگونه در محل کار اجازه ندهید افراد و موضوعات اعصابتان را به هم بریزند
- همسران: اصلیترین عامل به هم ریختن اعصاب
- فرزندپروری: آزمون یکی به آخر
- کثرت عواملی که اعصابتان را به هم میریزد
- در مقابل آنها بایستید.
چکیده کتاب
دنیای امروز میتواند تاحدودی گیجکننده باشد، نه فقط در سطح جهانی (رخدادهای جهان، اقتصاد، مسایل اجتماعی)، بلکه در زندگی روزمرهمان. در تجارت، اشخاصی که هنوز بعد از این همه ”تعدیل نیروهای کار“ در سالهای اخیر مشغول کار هستند، ساعات بیشتری کار میکنند. رقابت، پاسخ سریع به فرصتها، تحول، تغییرجهت راهبردی، خطرپذیری، فعالیت بیشتر همراه با درآمد کمتر و فشارهای اقتصادی، شرایط زندگی در این جهان هستند. در زندگی شخصی ما، در بیشتر خانوادهها هر دو والد کار میکنند، خانوادههای زیادی از هم میپاشند و دوباره خانوادههای جدیدی را شکل میدهند، کارهای زیادی وجود دارد که باید در مدت زمان کمی انجام شوند.
چالشها و مطالبات ازدواج و فرزندپروری میتواند گیجکننده باشد و اغلب، اشخاص مجرد نیز با فشارهای زیادی در متعادل کردن کار، دوستان، ارتباطات عاطفی، فعالیتهای اجتماعی و فعالیتها روبهرو هستند. تعجبی ندارد که در این دوران اشخاص و مسایلی این چنینی بهراستی میتوانند دکمههای اعصاب ما را فشار دهند. این ممکن است فردی باشد که دکمهی اعصاب ما را فشار میدهد: همکاری ”همهچیزدان“، رئیسی زیادی منتقد، سرپرست و ناظری با حالت دفاعی، همسری بیاحساس، بچهای سرسخت، دوستی بهانهگیر، تعمیرکاری بیاعتنا، قوم و خویشی منفی. چند بار از این و آن شنیدهاید که میگویند:
”کارم را خیلی دوست دارم، اما رئیسم کفر مرا در میآورد!“ یا ”شما بچهها دارید اعصابم را خرد میکنید!“ یا ”حالم به هم میخورد از اینکه او همیشه…“ گهگاهی ”آنها“ دکمههای اعصاب ما را فشار میدهند، و گاهی هم گرچه رفتارشان عمدی نیست، باز هم ما ناراحت میشویم، حالت دفاعی میگیریم، آسیب می بینیم یا جوش میآوریم. بعضی اوقات عاملی همچون یک رخداد، کار، تصمیم، مهلت پایانی، تغییر، بحران، مشکل یا عدم اطمینان، باعث فشار آمدن به دکمهمان میشود… این کتاب که نوشتهی مشترک «آلبرت الیس» و «آرتور لانگ» میباشد به ما مهارتهایی میآموزد که با آن فشارها، استرسها و نگرانیهای موجود را کنترل کرده و در نتیجه زندگی لذتبخشی داشته باشیم.
در توضیح پشت جلد آمده:
در کتاب نمیگذارم کسی اعصابم را به هم بریزد هدف این است که به شما نشان دهیم چطور میتوانید فعال و سازنده و با شور و نشاط و حتی متوقع زندگی کنید و قربانی تلاشهای خودتان نباشید. ما مجموعهی قدرتمندی از مهارتها را به شما میدهیم تا روسا، همکاران، ناظران، همسر، بچهها، والدین، همسایهها، دوستان، عزیزان دیگر کـسانی که هر روز با آنها سروکار دارید، نتوانند اعصابتان را به هم بریزند. به ندرت همهی این اشخاص همیشه باعث ناراحتی ما میشوند، اما بسیاری از ما گهگاهی اجازه دادهایم کـسی دکمهی اعصابمان را فشار دهد. زندگی کوتاه و ارزشمند است. ما میخواهیم به شما کمک کنیم در کاری که انجام میدهید، موفق باشید و از این سفر لذت ببرید. ما به شما نشان خواهیم داد که چطور واکنشهای افراطیتان را نسبت به اشخاص و موضوعاتی که دکمهی اعصابتان را فشار میدهند، مهار کنید.
بخشی از متن کتاب
تنها سه کارهست که انسان ها می توانند انجام دهند وشما هم اکنون دارید همه آنها را انجام می دهید( این مطلب حداقل برخی از مواردی را که چه بسا مد نظر داشتید، حذف می کند.) شما تا حدودی همیشه هر سه کار را انجام میدهید، حتی زمانی که خوابیده اید. اول، شما فکر می کنید. برخی از شما درباره اینکه این سه کار چه هستند،فکرمی کنید. یا شاید درباره آنچه امشب یا این آخر هفته رخ می دهد، فکر می کنید. یا درباره آن چه کسی به شما گفته یا آنچه این کتاب قصد دارد به شما بگوید، فکر می کنید. اما شما تا حدودی هم می شه درباره موضوعی فکر میکنید. گاهی حتی از همه افکار خودتان آگاه نیستید- اما اگر به آنها توجه کنید، میتوانید بیشترشان را تشخیص دهید.
دوم، شما تا حدودی هم میشه چیزی را احساس می کنید، که البته منظورما گرما، سرما، خستگی یا درد نیست، منظورمان هیجان است، که گاهی به شکل احساسی خفیف است، همچون«نوعی» عصبانیت، «تا اندازه ای» خرسند،«اندکی» پکر،«به نوعی» خوشحال،یا «کمی» احساس گناه. بعضی اوقات هم این احساس خیلی شدید است، مانند خشم، از کوره در رفتن، هیجان زده شدن، ذوق زدگی، افسردگی، رفتار افراطی، سرخوشی، شادمانی، تغییر خلق و خو، یا احساس گناه به معنای واقعی.تعداد زیادی از این احساسات وجود دارد- اما شما تاحدودی همیشه احساسی دارید.
سوم، پیوسته رفتار می کنید( دست به عمل میزنید). حتی کوچکترین حالات و حرکات شما، در حالی که این کتاب را می خوانید، رفتار هستند.آیا پلک میزنید؟ نفس میکشید؟ ادا در می آورید؟ یا در صندلی تان جابجا می شوید؟ تا وقتی زنده هستید، رفتاری از شما سر می زند. حالا، اینکه تاکید کنیم انسانها فکر، احساس و عمل می کنند، موضوع خیلی برجسته ای نیست. اما نقطه آغاز خوبی است، چون اگر قرار باشد اشخاص و موضوعات اعصابمان را به هم نریزند، بهتر است بیاموزیم طرز واکنش ذهنی، هیجانی و رفتاری خود را نسبت به این مسئله جهت دهیم و مدیریت کنیم. چنین عملی، هم به تلاش روشمند نیاز دارد و هم به تمرین دائمی مهارتها و روشهایی که به زودی آنها را توصیف خواهیم کرد.
نقد کتاب نمیگذارم کسی اعصابم را به هم بریزد
در کتاب نمیگذارم کسی اعصابم را به هم بریزد، هدف این است که به شما نشان دهیم چطور میتوانید فعال، سرزنده و با شور و نشاط و حتی متوقع زندگی کنید و قربانی تلاشهای خودتان نباشید. ما مجموعهی قدرتمندی از مهارتها را به شما میدهیم تا رؤسا، همکاران، ناظران، همسر، بچهها، والدین، همسایهها، دوستان، عزیزان و دیگر کسانی که هر روز با آنها سروکار دارید، نتوانند اعصابتان را به هم بریزند. به ندرت همهی این اشخاص همیشه باعث ناراحتی ما میشوند، اما بسیاری از ما گهگاهی اجازه دادهایم کسی دکمهی اعصابمان را فشار دهد. دنیای امروز میتواند تاحدودی گیجکننده باشد، نه فقط در سطح جهانی، بلکه در زندگی روزمره مان.
شاید به این کتاب ها نیز علاقمند باشید:
تعداد بازدید: 4,781 بار
عنوان کتاب: نمیگذارم کسی اعصابم را به هم بریزد
نویسندگان: آلبرت الیس و آرتور لانگ
مترجمان: شمس الدین حسینی و الهام آرام نیا
تعداد صفحات کتاب: 262 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 27.9 مگابایت
نوع فایل: PDF (RAR)
منبع: شهرکتاب