دانلود کتاب گرسنگی
کتاب گرسنگی: سرگذشت بدن من، زندگینامه ی خیلی عجیبی است. طرز فکرتان را زیر و رو می کند. چقدر لحظه های شبیه زندگی نویسنده را تجربه کرده ایم!
رکسان گی، نویسندۀ پرفروش نیویورک تایمز، با احساس و صمیمیت از غذا و بدن میگوید و از احساسات و درگیریهای روانی خودش استفاده میکند تا نگرانی مشترک ما دربارۀ لذت، ظاهر، سلامت و زوال را از جنبهای متفاوت به تصویر بکشد. او در کتاب خود، نگاهی منتقدانه و متفکرانه به کودکی، نوجوانی و دهۀ سوم زندگیاش دارد. همه چیز با عملی خشونت آمیز علیه او آغاز میشود که تغییرات سهمگینی را در بدن و زندگیاش در پی دارد.
او مخاطب را به واقعیات، رنجها و لذتهای زندگی امروزش میرساند. قدرت، لطافت و صراحت کلام گی او را به یکی از تحسین برانگیزترین نویسندگان نسل خود بدل کرده است. رکسان گی حسی را که سنگین وزن بودن دارد، آن هم در دورهای که هرچه درشتتر باشی کمتر دیده میشوی به شکلی عمیق و مؤثر، در کلام جاری میکند. او داستانی را روایت میکند که تا به حال گفته نشده ولی بیان آن ضروری است.
خلاصه کتاب
نویسنده در کتاب گرسنگی، از دریچهی چشم یک سنگین وزن زندگی را توصیف میکند و بی مهری هایی که به او نثار میشود را به تصویر میکشد. نویسنده احساساتش در زمان چاقیاش را بازگو میکند؛ او با گذشت زمان بیشتر نادیده گرفته میشود و حتی در مواقعی از سوی جامعه طرد میشود. این اثر روایتی واقعی از جنبه های مختلف یک زندگی است.
این کتاب، داستان انگیزشی نیست که بعد از آن شما تصمیم بگیرید لاغر شوید بلکه داستان کالبدی چهل ساله است که در دوازده سالگی مورد تجاوز قرار گرفته است. روایت مشکلات زندگی یک آدم چاق در قالب یک کتاب، تازه است اما این موضوع، موضوعی تکراری در دنیای مدرن است. نویسنده در کتاب گرسنگی زندگی خود را به سه بخش کودکی، نوجوانی و دهه سوم تقسیم کرده و از موضوعاتی گفته که سبب تغییراتی در زندگی و بدن او شدهاند.
رکسانه وزن 262 کیلوگرم را تجربه کرده و کتاب با حضورش در کلینیک جراحی شروع شده است. او در کلینیک به همراه پدرش کنار گروهی از پزشکان نشسته است تا جوانب عمل جراحی رکسانه سنجیده شود. آنها تصمیم دارند او را از چاقی مفرط نجات دهند. رکسانه افکار درهمش را اینگونه توصیف میکند: به من گفته شده که حضورم به چشم میآید. من فضا اشغال میکنم. هراس ایجاد میکنم. دلم نمیخواهد فضا اشغال کنم. دوست دارم بدون جلب توجه عبور کنم. دوست دارم پنهان شوم. دوست دارم تا زمانی که مهار بدنم را به دست بگیرم ناپدید شوم.
دلیل اضافه وزن نویسنده
چاقی رکسانه گی خودخواسته بود، او پس از اینکه مورد آزار و اذیت گروهی از پسران قرار گرفت با خودش قرار گذاشت جلوی میل و اشتهایش را به غذا نگیرد و با پرخوری به اندامی برسد که زشت و نفرت انگیز شود. او میخواست از دردسرهایی که پسرها درست میکردند، دور بماند.
در روزگاری که اکثر دختران تمایل دارند خود را مطلوب پسران کنند و به چشم آنها دیده بشوند، نویسنده کتاب گرسنگی در برابر چیزی که جامعه از او به عنوان یک دختر انتظار دارد، مقاومت میکند و تسلیم نمیشود.
او اندامی ناخوشایند را راهی برای ایجاد امنیتش انتخاب میکند. رکسانه آنقدر چاق میشود که وزن عجیب و غریبی را تجربه میکند و البته احساساتش نسبت به خودش آزار دهنده میشوند. او حس راحتی ندارد، انواع مریضیهای جسمی گریبان گیرش میشود و نمی تواند بسیاری از کارها را انجام دهد. کتاب گرسنگی در سال ۲۰۱۷ نامزد بهترین کتاب سرگذشتنامه در سایت گودریدز شد.
بخشی از متن کتاب
گاهی از من می خواهد کاری انجام دهم که فراتر از قابلیت های بدن بزرگم به نظر میرسد، میخواهم فریاد بزنم: «نمی بینی من چاقم؟» یک بار همین سؤال را از او کردم و با آرامش فراوان گفت: «به همین دلیله که اینجاییم.» سرخود به سمت بطری آبم در همان نزدیکی رفتم و آب نوشیدم و زیر لب غرغر کردم: «لعنت به تو.» در حقیقت من اغلب او را لعنت میکنم و او به روی خودش نمی آورد. در هر دیدار او تمرینی را اضافه می کند یا به سختی تمرین قدیمی می افزاید. در هر دیدار من با پاهای سست تا ماشینم قیقاج میروم و نمی دانم با کدام توان بازگردم.
گاهی اوقات غرق در عرق، در حالی که آب میخورم تا ده دقیقه در ماشینم می نشینم. سلفی هایی میگیرم و میفرستم در اسنپ چت و همراه با آن، کلماتی از سر خشم دربارهٔ اینکه چقدر از تمرینات ورزشی متنفرم روانه میکنم. وقتی این سلفی ها را در توییتر به اشتراک میگذارم، مردم به من دلگرمی و پند می دهند با وجود اینکه در پی هیچ کدامش نیستم. من تنها عذابم را به اشتراک میگذارم. من در پی همدردی ام.
وقتی بدون مربی به باشگاه میروم همیشه حس میکنم تمام چشمها مرا می پاید. تلاش میکنم ساعت هایی را انتخاب کنم که افراد زیادی آن دوروبر نباشند، بخشی به خاطر محافظت از خودم و بخشی از سر بیزاری از خود. در باشگاه کم رویی ام بیشتر می شود. چیزی در فعالیت هایی که بدنم را به کار میگیرد هست که باعث میشود حتی بیش از پیش احساس کنم آسیب پذیرم. و مسلماً نداشتن اعتماد به نفس هم در این میان نقش دارد.
حسی آزار دهنده که میگوید حتی نباید به خودم زحمت بدهم که باشگاه جای من نیست، که هر تلاشی برای تندرستی، رقت انگیز و فریبکارانه است. میدانم که از بیشتر وسایل ورزشی چطور استفاده کنم اما اغلب زمانی که روی تردمیل یا دوچرخه ثابت میروم مضطرب میشوم زیرا حس میکنم اینها برای افرادی مانند من در نظر گرفته نشده اند، از آن گونه ای که دیگران مرا خواهند دید متنفرم، که این آدم چاق دارد ورزش میکند…
سخن نویسنده
نوشتن کتاب گرسنگی یک اعتراف است. اینها زشتترین، ضعیفترین، عریانترین بخشهای وجود من هستند. این حقیقت من است. این سرگذشتیست از بدن (من) چون، اکثر اوقات، داستانهای بدنهایی مانند بدن من یا نادیده گرفته میشوند یا طرد میشوند و یا مسخرهشان میکنند.
مردم بدن هایی مانند بدن من را میبینند و برای خودشان فرضیه هایی میسازند. فکر میکنند دلیل چاقیام را میدانند. نمی دانند. این داستان پیروزی نیست، بلکه داستانیست مستلزم گفته شدن و سزاوار شنیده شدن.
نقد کتاب گرسنگی
نویسنده کتاب گرسنگی ظاهراً قصد دارد به تشریح دلایل چاقی خود بپردازد و به مخاطب درباره پیشگیری از بروز مشکلات مشابه هشدار بدهد. نویسنده به صورت غیرمستقیم مخاطب را از قضاوت درباره افراد بر مبنای ویژگیهای ظاهری منع میکند.
به دلیل حذف شدن بخش هایی از کتاب (به دلیل تفاوت های فرهنگی و اعتقادی)، گرایش جنسی نویسنده که گاهی مبنای برخی رفتارهای او قرار میگیرد، پنهان مانده است. در ضمن، مشخص نیست که چرا نویسنده در مدتی که درگیر مشکل چاقی مفرط است، برای رفع این مشکل اقدام موثری نمیکند.
رکسان گی در این کتاب فوق العاده پرفروش و موفق، با صداقت و احساسی مثال زدنی از مشکلات و کشمکش های عاطفی و روانشناسانه ی خود نوشته تا اضطراب های تحمیل شده به همه ی ما انسان ها پیرامون موضوعاتی چون لذت، رژیم های غذایی، ظاهر و سلامتی را مورد کاوش و بررسی قرار دهد. رکسان به عنوان زنی که خودش با این مسائل درگیر بوده، به خوبی تنش میان «خواسته» و «انکار»، و «گول زدن خود» و «مراقبت از خود» را درک می کند.
کتاب گرسنگی دربارهٔ افرادی است که شکستهاند و به هر دلیلی، فکر میکنند به هیچ دردی نمیخورند، هیچچیزی نیستند. افرادی که در برابر خشونت سکوت کردهاند. افرادی که باید سکوتشان را بشکنند.
کتاب های پیشنهادی
تعداد بازدید: 375 بار
عنوان کتاب: گرسنگی؛ سرگذشت بدن (من)
از پرفروش ترین کتاب های نیویورک تایمز
نامزد بهترین کتاب خودزندگی نامه گودریدز در سال 2017
جز کتاب هایی که همه ی زنان باید بخوانند
جزو خود زندگینامه هایی که همه باید بخوانند
جز برترین آثار درباره ی خوراک ها
نویسنده: رکسانه گی
مترجم: نیوشا صدر
تعداد صفحات کتاب: 249 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 24.39 مگابایت
نوع فایل: PDF (ZIP)
منبع: شهرکتاب