دانلود کتاب گریز دلپذیر
کتاب گریز دلپذیر روایت زندگی خواهر و برادرانی است که به دلیل مشغله و ازدواج از هم دور شدهاند ولی در یک مراسم عروسی دوباره دور هم جمع میشوند.
رمان پیش رو مجموعهای از گفت وگوهای خیال پردازانه و سفری شادمانه به دنیای کودکیمان است آن زمان که هنوز قد نکشیده بودیم و در کنار خواهر و برادرهایمان زندگی میکردیم.
خلاصه کتاب
در داستان کتاب گریز دلپذیر شخصیتهای داستان در مهمانی تصمیم میگیرند چند ساعتی را به دور از مشغلههای دنیای بزرگسالان بگذرانند. این چهار خواهر و برادر به دنبال چشیدن دوبارهی طعم کودکی مهمانی را ترک میکنند و برای چند ساعت به دنیای کودکیشان برمیگردند. آنها پس از مدتها دوباره کنار هم قرار میگیرند و صمیمیت از دست رفته را بار دیگر تجربه میکنند.
گریز دلپذیر داستانی شخصیت محور است که میشود با شخصیتهای داستان همزاد پنداری کرد و خود را جای آنان قرار داد. گرانس یکی از خواهران است که داستان را تعریف میکند؛ لولا خواهر بزرگتر او به همراه دوبرادرشان سیمون و ونسان با بازگو کردن غمها و شادی هایشان داستان را شکل میدهند.
کتاب گریز دلپذیر ماجراجویی خواهر و برادرهایی است که از مراسم عروسی یکی از اقوام خود میگریزند تا چند ساعت، به دور از زندگی روزمره و رنج همیشگی، دوباره آن آرامش که زندگیشان در نقش آدمهای بالغ و بزرگسال از آنها ربوده را، بازیابند. داستانی که وقتی آن را میخوانیم آرزو میکنیم ای کاش عضوی از آنها بودیم.
بخشی از متن کتاب
حرف زدیم، حرفها زدیم، همان حرفهای ده سال پیش، پانزده یا بیست سال پیش، یعنی کتابهایی که خوانده بودیم، فیلمهایی که دیده بودیم، آهنگهایی که گوش کرده بودیم و سایتهایی که کشف کرده بودیم.
مجلههای سریالی، گنجینههای آنلاین، موسیقیدانهایی که انگشت به دهانمان میکردند، بلیتهای قطار، کنسرتها، بلیت هایی که آرزو داشتیم برای عذرخواهی تقدیممان شود، نمایشگاهی هایی که به ناچار از بازدیدشان ناکام میماندیم، دوستانمان، دوستانِ دوستانمان و داستانهای عاشقانه، عشقهایی که دلمان را برده یا نبرده بود…
درباره نویسنده کتاب
به نوشته مترجم، خانم «الهام دارچینیان»، نویسنده کتاب گریز دلپذیر خانم آنا گاوالدا متولد 1970 حومه شهر پاریس است. این زن میانسال و با تجربه، توانسته است هر آنچه در دوران زندگی خود به خوشی آزموده و یا در سختی تحمل کرده را، در قالب اثر خود، که حامل دریافتهایی عمیق و ژرف است، به زبانی واقعاً ساده وبی پیرایه بیان کند.
گریز دلپذیر آخرین اثرِ گاوالدا، رُمانى کم حجم اما بسیار گیرا است. مختصر و مفید بودن در کل رمان، نویسنده را از افتادن در ورطهی زیادهگویی و حوصله سربردن خواننده باز میدارد. علاوه بر این ویژگی، در لابلای توصیفها و گفتوگوها نیز تلاش میشود تا مفاهیم و پیامکهای ضروری به قدر کافی منتقل گردد.
چاشنی اغلب گفت وگوها و شرح ماوقع، طنز و کنایه و نیشهایی است که لذت خواندن را دوچندان میکند. گاوالدا آثار بسیاری را به رشته تحریر در آورد از جمله آثار وی که در ایران نیز ترجمه شده است میتوان به «من او را دوست داشتم»، «دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد»، «پس پرده» و… اشاره کرد.
بخش دیگری از کتاب
وقتی رسیدیم، آخرین بازدید از قصر شروع شده بود. مردکی سفیدرو مثل ماست وارفته، چرک و چروک با نگاهی یخزده، توصیه کرد در طبقه اول به گروه بپیوندیم. گروه بازدید عبارت بودند از توریستهایی سرگردان، زنانی با رانهای وارفته، زن و شوهر آموزگاری که شبیه شیطانزدهها بودند، خانوادههایی جفتوجور، بچههایی نق نقو و یک مشت هلندی. وقتی رسیدیم همه به سوی ما برگشتند.
ونسان هنوز ما را ندیده بود. پشتش بود و با شور و حرارتی باورنکردنی درباره بالکن عمارتش توضیح و تفسیر میداد. اولین شوک: یک کت آبی رنگ رنگ ورو رفته با پیراهن راه راه به تن داشت، دکمه سرآستین هم داشت، شال گردنی نازک در یقهاش فرو کرده بود، شلواری عجیب و غریب با پاچه پاکتی به پاداشت. ریشش را از ته زده بود و موهایش را با نمیدانم چه رو به عقب، به کف سرش چسبانده بود. (ص43 کتاب گریز دلپذیر)
دومین شوک: هر چه دلش میخواست میگفت. پرت و پلا میگفت. این که این قصر از چند نسل پیش، متعلق به خانواده او بوده است. امروز در قصر تنها زندگی میکند در انتظار تشکیل خانواده است تا از نو خندقهای باغ را پر از آب کند. میگفت قصر مکانی نفرین شده است چون مخفیانه ساخته شده، آن هم برای معشوقه سومین حرامزاده فرانسوی اول.
معشوقه، دخترکی کافر بوده که از عشق فرانسوا دیوانه شده و در آتش حسادت میسوخته؛ میگویند یکی از جادوگرهای قهار زمان خودش بوده است. و خانمها، آقایان، امروز هنوز، شبهایی که ماه در ده روز اول قمری، حنایی رنگ میشود، صداهای بسیار عجیبی به گوش میرسد، انگار نوع عجیبی از پرندههای شکاری در سردابهای قصر به پرواز درمیآیند، سردابهایی که در گذشته به جای زندان از آنها استفاده میشد.
هنگام بازسازی آشپزخانهای که چندی پیش دیدید، پدربزرگم استخوانهایی پیدا کرد که تاریخشان به جنگهای صد ساله میرسید و نیز سکههایی که با مهر لویی نهم ضرب شده بوند. آن قالی را در سمت چپ میبینید؟ متعلق به قرن هفتم میلادی است. (ص44 کتاب گریز دلپذیر)
نقد کتاب گریز دلپذیر
خاطرات کودکی همواره یادآور بازیهای خواهر و برادرها با هم است، اولین دوستان همهی ما خواهر و برادرهایمان هستند اما صمیمیت دوران کودکی با بزرگتر شدن کمرنگ میشود. اگر بخواهیم در قالب کلمات طمع شیرین کودکی را حسکنیم و این فضای نوستالژیک را دوباره تجربه کنیم کتاب گریز دلپذیر باظرافت بینظیری تصویری از کودکی را که از یادمان رفته است را بار دیگر به خاطرمان میآورد.
آنا گاوالدا با قلم شیوا و روانش در کتاب گریز دلپذیر به سراغ تجدید خاطرهی کودکی چهار خواهر و برادر رفته است.
عنوان کتاب: گریز دلپذیر
نویسنده: آنا گاوالدا
مترجم: الهام دارچینیان
تعداد صفحات کتاب: 151 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 2.14 مگابایت
نوع فایل: PDF
منبع: شهر کتاب