زندگی بهتر

آخرین ویرایش: 8 ماه قبل
کتاب زندگی بهتر (nbookcity.com)

دانلود کتاب زندگی بهتر

کتاب زندگی بهتر رمانی ساده، خواندنی و دوست داشتنی، به قلم یکی از سرشناس‌ترین داستان‌ نویسان فرانسوی است.

آنا گاوالدا در رمان پیش رو مانند سایر آثارش، خلأهای عاطفی انسان مدرن را  به تصویر کشیده و لایه‌های عمیق‌تر انسانی را نشان داده است. دو داستان این کتاب بانام‌های «ماتیلد» و «یان» هستند که برگرفته از شخصیت‌های هر داستان هستند.

این دو جوان باوجود امکانات و رفاه متوسط درباره‌ی احساس خوشبختی و رضایت واقعی دچار تردید شده‌اند و در پی یافتن معنی و مفهوم با اصالت آن هستند. نویسنده کتاب زندگی بهتر این داستان‌ها را از زبان این شخصیت‌ها بیان کرده و امکان دیدن دنیا از دریچه‌ی چشم یک جوان را به خواننده داده است.

خلاصه کتاب

کتاب زندگی بهتر آخرین اثر نویسنده ی فرانسوی آنا گاوالدا است که شامل دو داستان بلند است. در داستان اول، «ماتیلد» ۲۴ ساله، تحصیلاتش را برای یک شغل بی اهمیت و کسل کننده رها کرده است و با دو دختر دیگر در یکی از محله‌های خوب پاریس هم خانه است. می‌گوید که خوشبخت است ولی هر روز می‌نوشد تا این خوشبختی خیالی را در رؤیاهایش به خاطر بیاورد. در نهایت یک اتفاق ساده باعث میشود تصمیم بگیرد زندگیش را تغییر دهد.

«یان» ۲۶ سال دارد. فارغ التحصیلی که کار مناسب پیدا نکرده است و در انتظار روزهای بهتر به شغل فروشندگی کالاهای دیجیتالی پیشرفته بسنده کرده است. نمی‌گوید که خوشبخت نیست، اما اغلب وقتی از کنار رودِ سن می‌گذرد، خودش را در میان آب سرد سن، غرق شده و یخ زده تصور می‌کند. و یک شب از سر اتفاق و در معاشرت با مرد همسایه، تصمیم به تغییر زندگی‌اش می‌گیرد.

حساسیت و ظرافت آنا گاوالدا در این دو داستان کتاب زندگی بهتر ما را درگیر دو انسانی می‌کند که به این دوران تعلق دارند. جوانان عصر ما که گرچه سیرند اما گرسنه‌اند، که گرچه موقرند، درونشان لبریز از خشم است. گرچه هنوز میان گرداب‌های زندگی پیچ وتاب می‌خورند اما از جنگیدن پا پس نمی‌کشند.

زبان هردو داستان متفاوت با نوشته‌های قبلی گاوالدا است. حتی شاید نیاز به دوباره خوانی داشته باشد. هرچند همان قدر احساسات مان را درگیر می‌‍کند.  نویسنده در این دو داستان بلند، زیبایی‌های زندگی را به تصویر می‌کشد. او استعداد عجیبی در تصویرسازی و عرضه‌ی این تصاویر به خواننده دارد.

نویسنده کتاب زندگی بهتر سبکی منحصر به فرد برای صحبت از دنیای امروز دارد که آغشته به جزئیات دقیق است. توصیف روزمرگی که همه ی ما را در خود حل کرده است و شاید هرکدام از ما با رسیدن به انتهای داستان خودمان را قهرمان اصلی تصور کنیم.

بخشی از متن کتاب

این هفته منم که درها را می‌بندم. آخرین سفارشات را ثبت و ماشین آلات را خاموش می‌کنم. همچنین چک می‌کنم که کشوهای قفسه ها خوب بسته شده باشند. اعتراف می‌کنم این کار، از همه بیشتر حس خوبی به من می‌دهد، احساس جواهر فروشی را دارم که هر شب طلا و جواهراتش را بدون اخم و تخم جمع و دوباره دسته بندی می‌کند. ولی اریک، پنجمین همکارم ماه گذشته باعث شد ۳۰۰۰ توپ بازی دزدیده شود. (ص113 کتاب زندگی خوب)

می‌دانم که با این جریان، حالا حالاها مشکل خواهد داشت. اوه، به او نگفتیم که دزد است، ولی حالیش کردیم. می‌دانی گاهی به خودم می‌گویم چه چیزی می‌توانست بهتر از این موفقم کند؛ و دوست دخترم را با رؤیای غیرواقعی اش آرام کند، دیگر سوار قطار نشود، دیگر روزها را با تحقیر و خستگی شروع نکند. به سختی بیدار شود در حالی‌که در جای تنگی حبس شده، بدنش کوفته و له شده است…

تمام تکه گوشت‌های حومه‌ی ترسناک و متروک پاریس، مثل تو، کسانی که همان چیزهای احمقانه‌ای را می‌خوانند که تو می‌خوانی و همان روزنامه‌های مجانی که تو برمی‌داری و دقیقاً در همان زمانی که تو آنجایی… برایت قسم می‌خورم این همان چیزی است که از همه بیشتر ناراحتم می‌کند… در حالی که آه می‌کشید، یک روز که با هم در یک کلاس یک روزه‌ی نرم افزار جدید فروش، شرکت کرده بودیم، اینها را محرمانه به من گفت…

بله، حیف که هنوز دوست دخترم را دوست دارم… لبخندی ردو بدل کردیم و بعد یک سخنران جدید آمد و ما دیگر با هم حرف نزدیم. (اگر از نظر این خانم بد به نظر می‌آمدیم، او این موضوع را با رئیسمان در میان می‌گذاشت و کمک هزینه‌ای را که از طرف شرکت بیزینس کراند اینوولمنت برایمان در نظر گرفته شده بود، از دست می‌دادیم.) خب، من دهنم را کامل می‌بندم. بعد چراغ‌های اتاق نمایش خاموش می‌شوند. (ص113 کتاب زندگی خوب)

از آسانسور باری کمک می‌گیرم و چند کیلومتر راهروهایی را که فقط با چراغ‌های خطر روشن مانده اند، طی می‌کنم. چون صدای آژیر خطر می‌آید، شروع به دویدن می‌کنم. داخل رختکن دنبال کشویم می‌گردم. کد را وارد می‌کنم – فکر می‌کنم اولین یا دومین بار در طول روز است – و جلیقه‌ام را عوض می‌کنم، کت کهنه و پوسیده‌ام را می‌پوشم که پشتش نوشته «یان چه کاری میتوانم برایتان انجام دهم؟»…

نقد کتاب زندگی بهتر

کتاب زندگی بهتر شامل دو داستان بلند است که راوی‌شان دختر و پسر جوانی از نسل امروز هستند. آنها با زبان امروزی‌شان افکارشان را بیان می‌کنند و به توصیف خودشان می‌پردازند. کلمات‌شان هرچند عادی و روزمره اما در همان حال کمیاب است. بیشتر از آن که بخوانیم‌شان، آنها را می‌شنویم.

در کتاب زندگی بهتر گاوالدا ما را درگیر دو جوانی می کند که خوشبخت نیستند و تصمیم می گیرند همه چیز را تغییر دهند. «ماتیلد» و «یان» ترجیح می‌دهند اشتباه کنند تا اینکه هرگز زندگی نکنند. در طی داستان شخصیت‌ها تردید می‌کنند، می‌ایستند و دوباره آغاز می‌کنند و در می‌یابند که زندگی همین است.

و اگر روزی زندگی طعمش را از دست داد، می‌توان دست را در جیب کرد، کیفی روی دوش انداخت و رهسپار ساختن راهی جدید شد. انتظار کشیدن و گفتن «فردا روز دیگری است» را فراموش کنید، نفس عمیقی بکشید و در را محکم پشت سرتان ببندید…

آنا گاوالدا نویسنده کتاب زندگی بهتر از همسر خود جدا شده، دو فرزند دارد و در نزدیکی پاریس زندگی می‌کند.

کتاب های پیشنهادی

تعداد بازدید: 238 بار

Anna%20Gavalda%20 %D8%A2%D9%86%D8%A7%20%DA%AF%D8%A7%D9%88%D8%A7%D9%84%D8%AF%D8%A7 3

عنوان: کتاب زندگی بهتر

نویسنده: آنا گاوالدا

مترجم: شهرزاد سلحشور

تعداد صفحات کتاب: 206 صفحه

زبان کتاب: فارسی

حجم فایل: 17.93 مگابایت

نوع فایل: PDF (ZIP)

منبع: شهرکتاب

دکمه دانلود قابل مشاهده برای کاربران ویژه

نوشته‌های مشابه

این کتاب جلد آخر از سری کتاب های جنگ و صلح نوشته تولستوی است، اولین بار این کتاب به زبان روسی نوشته شده و به علت تاثیرگذاری بالای این کتاب بعدها، به بیش از ۲۰ زبان دنیا ترجمه شده است
بروزرسانی: 1 سال قبل
تعداد بازدید: 2941
یونگ یکی از اولین افرادی بود که ایدهٔ درمان جسم از طریق روح را با نگاهی تازه و در بستر روان‌شناسی تبیین کرد. طبق نظرات او معنا و مفهومی که او از آن با عنوان روح یاد می‌کند، می‌تواند روان‌نژندی را درمان کند و حتی روی...
بروزرسانی: 2 سال قبل
تعداد بازدید: 470

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *