یک خانواده تقریبا معمولی

آخرین ویرایش: 2 سال قبل
یک خانواده تقریبا معمولی (nbookcity.com)

دانلود کتاب یک خانواده تقریبا معمولی

این روایت پیچیده از عشق و قتل، یک جنایت هولناک را به تصویر می‌کشد که باعث می‌شود تمام باورهای یک خانواده تقریبا معمولی زیر سوال برود.

هر پرونده قتلی با یک مظنون آغاز می‌شود. اگر مظنون پرونده دخترتان باشد چه؟ حرف‌های او را باور می‌کنید یا مدارکی که علیهش وجود دارد؟ پدر فکر می‌کند برای دخترش پاپوش درست کرده‌اند. مادر فکر می‌کند او دارد چیزی را پنهان می‌کند. دختر فکر می‌کند آنها روحشان هم خبر ندارد که چه کارهایی از او ساخته است…

ام تی ادواردسن نویسنده و معلم اهل ترلبرگ تاکنون آثار زیادی برای جوانان سوئدی نوشته است و در این زمینه بسیار موفق عمل می‌کند. کتاب جذاب و خواندنی یک خانواده تقریبا معمولی نخستین رمان او محسوب می‌شود که در کشور آمریکا نیز انتشار یافته است.

خلاصه کتاب

این رمان داستان خانواده‌ای است که خودشان فکر می‌کنند خانواده‌ای معمولی هستند. اما همه چیز در شبی که استلا دیر به خانه برمی‌گردد، تغییر می‌کند.  یک شب استلای هجده ساله دیر به خانه برمی‌گردد و فردا به قتل متهم می‌شود. خب، اگر شما به جای پدر و مادر او بودید، چه کار می‌کردید؟ تا کجا حاضر بودید برای نجات جان فرزندتان مرزهای اخلاق را پشت سر بگذارید؟

این داستان از زبان هر سه عضو خانواده یعنی پدر، مادر و دخترشان روایت می‌شود اما سوال اصلی این است که کدامشان حقیقت را می‌گوید؟ نشریه نیویورک تایمز این کتاب را اینطور توصیف کرده است: «یک خانواده تقریباً معمولی رمان هیجان انگیزی‌ است که خواننده را مجبور به مقابله با “سازش هایی که با خود می‌کنیم، افرادی که معتقدیم عزیزانمان انتظار دارند” می‌کند.»

نشریه بوک لیست هم این داستان را یک رمان مهیج شدیدا قانونی توصیف کرده است که با موفقیت، احساسی واقع گرایانه و جذاب را در برابر یک پیچ و تاب قانونی تکان دهنده بازی می‌کند… اگر به رمان‌های معمایی و جنایی با درون مایه روانشناسی علاقه دارید، کتاب یک خانواده تقریبا معمولی بهترین گزینه برای شما محسوب می‌شود.

بخشی از متن کتاب

زمستان آن سال پیش از هر زمان دیگری به آمینا نیاز داشتم. مامان بیشتر اوقاتش را در دفترش می گذراند و کاری به من نداشت. ظاهرا بیشتر با آمینا حرف می زد تا من. احساس می کردم او حتی حاضر است مرا با آمینا معامله کند. ناامیدی پشت ناامیدی. تصورم این بود که مامان بخشی از وجودش را در آمینا می بیند. آمینا دختر باهوش و خوبی بود که هیچ وقت کار بدی نمی کرد. پدرم هم بیشتر از هر زمانی حساس شده بود و همیشه جیبها و کیف و اتاقم را وارسی می کرد. حتی شماره تلفن هایی را که با آنها تماس گرفته بودم چک می کرد.

رمز عبور رایانه ام را هم بلد بود و همیشه در آن سرک می کشید. با اینکه زندگی نسبتا آزادی داشتم، اما به پدرم اجازه می دادم هر کاری دوست دارد انجام دهد. از یک طرف ماری جوانا را کنار گذاشته بودم و از طرف دیگر برنامه های دیگرم بیشتر شده بود؛ وقت گذرانی با پسرها، شبها تا دیروقت بیرون بودن و رفتن به جشن های مختلف. پدرم لباس هایم را وارسی می کرد، دهانم را بو می کشید و از هم کلاسی هایم درموردم پرس و جو می کرد. فکر می کرد همه چیزم را تحت کنترل دارد. وقتی اعتماد طرف مقابلت را جلب کنی، مخفی کردن خیلی چیزها راحت تر خواهد بود.

وقتی صحبت از کمپ بلوغ و تکلیف به میان آمد، گوش هایم را تیز کردم. در مورد کمپ سال گذشته چیزهایی شنیده بودم. سیگار، روابط جنسی، الكل و البته هزاران کار غیراخلاقی دیگر و بالاتر از همه اینها حضور رابین به عنوان رهبر کمپ که خودش سرآمد همه بود و شرورترین فرد آنجا محسوب می شد، فوق العاده به نظر می رسید. مسائل مربوط به بلوغ در دین مسیحیت برایم کاملا بی معنی شده بود. علاوه بر من، خیلی از افرادی هم که قرار بود به کمپ بیایند، اعتقادی به خدا نداشتند. آنها اهمیتی به این مسائل نمی دادند و فقط می خواستند یک هفته عالی را در کمپ بگذرانند.

شاید همه جای دنیا به یک قدرت مافوق معتقد بودند، اما نوجوانان ما انگار از کره مریخ آمده بودند. در دوران مدرسه من تنها کسی بودم که ساز مخالف میزدم و تقابلم با کلیسا و مذهب را به صراحت ابراز می کردم. البته این دیدگاه خصمانه بیشتر به خاطر پدرم بود. دقیقا میدانستم چطور باید رفتار کنم. فقط کافی بود به کتاب انجیل علاقه نشان دهم، همین مسئله می توانست کمترین کورسوی امید را در دل پدرم زنده نگه دارد. موقع شام از مادرم پرسید: «نظرت چیه؟» ظرف چند روز نظرش عوض شده بود.

نقد کتاب یک خانواده تقریبا معمولی

ام تی ادواردسن رمانی فریبنده و پرچین نوشته است. ادواردسن قادر است مضامین گناه والدین و فداکاری را در یک درام خانوادگی ظریف ببافد. کتاب یک خانواده تقریبا معمولی باعث می شود هر آنچه در مورد نزدیکان خود می دانید را زیر سال ببرید.

بطور خلاصه رمان یک خانواده تقریبا معمولی در ساختار سه بخشی غیرمعمولی، یک خانواده را با سوالات مهمی روبرو می‌سازد: کودکان خود را چه‌قدر می‌شناسید؟ برای محافظت از آن‌ها چقدر پیش می‌روید؟

کتاب های پیشنهادی

تعداد بازدید: 304 بار

M%20T%20Edvardsson%20 %D8%A7%D9%85%20%D8%AA%DB%8C%20%D8%A7%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%AF%D8%B3%D9%86

عنوان کتاب: یک خانواده تقریبا معمولی

نویسنده: ام تی ادواردسن

مترجم: نسرین رمضانی

تعداد صفحات کتاب: 391 صفحه

زبان کتاب: فارسی

حجم فایل: 30.96 مگابایت

نوع فایل: PDF (ZIP)

منبع: شهرکتاب

دکمه دانلود قابل مشاهده برای کاربران ویژه

نوشته‌های مشابه

کل باید متحدان خود را قانع سازد، دوستان خود ر دوباره جمع کند، تا کنترل دنیایی در هم شکسته و پر آشوب را به دست بیاورد. اما چه کسی در این بازی پیروز خواهد شد؟ شواب یکی از سرشناس‌ترین نویسنده‌ های...
بروزرسانی: 7 ماه قبل
تعداد بازدید: 228
ژولی دوست هایش را خوب می شناسد. او می داند آنها بیگناه هستند... تا وقتی که یکی از آنها به قتل اعتراف می کند. ژولی و دوست هایش عهده می بندند که راز قاتل را حفظ کنند. آنها مطمئن هستند که این مسئله تکرار...
بروزرسانی: 2 سال قبل
تعداد بازدید: 265

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *